دوشنبه ۲ تیر ۱۳۹۳ - ۱۰:۳۱
گابریل پاچکو: مخاطب برايم مهم است/ سه عنصری که به یک هنرمند کمک می‌کند

نشست رسانه اي تصویرگری کتاب های کودکان و نوجوانان با حضور گابريل پاچكو، تصوير گر جهاني اهل كشور مکزیک، عصر روز يكشنبه در محل شوراي كتاب كودك برگزار شد.

خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، زینب حبیب پور: گابریل پاچکو، در ابتدای این نشست به شرح تجربیات و شیوه کاری خود پرداخت و گفت: از آنجایی‌ که در ابتدای راه تصویرگری هیچ سررشته و تجربه‌ای نداشتم، بنا به پس‌زمینه ذهنی و یکسری آرزو، رویا و نقص‌ها و همچنین خاطراتی که از گذشته و از کشورم مکزیک داشتم، شروع به تصویرسازی کردم. البته اشخاصی بودند که در این راه از آنها الهام گرفتم و باید گفت موفقیت اصلی خود در این زمینه را مدیون همين افراد هستم.

وی ادامه داد: این اشحاص کمک کردند تا یک جهان بینی خوب نسبت به این رشته پیدا كنم و از آنجایی که من از یک عالم دیگر و دنیایی به نام تئاتر آمده بودم، در ابتدای این مسیر مانند انسانی گیج و سردرگم بودم چرا که در آن روزها و در ابتدای راه در دنیای تصویرگری برای من قطعیتی وجود نداشت.

این هنرمند تصویرگر گفت: یک عنصر شاعرانه چیزی است که می‌تواند دید و نگاهی خلاقانه به یک شخص بدهد و این عنصر برای من پلی برای ورود به دنیای تصویرگری بود.

پاچكو گفت: زمانی که شخصی وارد یک حوزه از هنر می شود، مهمترین چیز در این راه این است که یک جهت‌گیری و یک نگاه خوب نسبت به آن کار داشته باشد و من نیز هر زمانی که تصمیم می‌گیرم که یک کار هنری را شروع کنم، در ابتدا این سوال را از خودم می‌پرسم که چرا و به چه منظوری می‌خواهم آن کار را انجام بدهم و سعی می‌کنم جواب قانع کننده‌ای برای سوالاتم پیداكنم.

پاچكو سه عنصر ابهام، غیرقطعی بودن و باور نکردنی بودن را از جمله عناصری دانست که در این زمینه به یک هنرمند کمک خواهند کرد. او در ادامه گفت: در وهله اول شاید هرتصویری که به نظر یک فرد مبهم، غیرقطعی و بعید باشد، بی‌معنی به نظر آید اما با فعال شدن قوه تخیل شخص این مساله به راحتی برطرف می شود و باید گفت که تخیل اولین راه رسیدن به آگاهی است.

تصويرگر مکزیکی گفت: سه عنصر یاد شده از جمله عناصر مهم برای آموزش و خلق یک اثر مهم تصویری است. من زمانی که تصویری را می کشم به سن مخاطبانی که قرار است آن تصویررا ببینند، توجهی نمی‌کنم بلكه تنها برای من، خواننده و مخاطبینی مهم هستند که عمیق فکر می کنند و درک بالایی از یک کار دارند.

این هنرمند اضافه کرد: زمانی که تصمیم گرفتم وارد این عرصه شوم، به مانند بچه‌ای بودم که می‌خواست وارد دنیای بزرگترها شود، دنیایی که برایش ناشناخته و مبهم بود و سعی کردم تا این دنیا را تصاحب کنم و فرم جدیدی به شکل و ساختار آن بدهم، البته مطمئن نیستم که تمام کارهای من توسط بیننده درک شود اما دوست دارم وقتی که کاری از من انجام می شود ودر معرض دید بینندگان قرار می‌گیرد، مخاطب به درستی مفهوم آن را بفهمند و با دیدن آن آرامش بگیرد.

وی گفت: کار خلاقانه مانند سنگی است که دری برای ورود به آن وجود ندارد، ولی هنر یک هنرمند این است که با ابداع و یا اختراع روشی خاص بتواند وارد آن شود. باید گفت تصویرگری که در آغاز این راه قرار دارد، لازم است قبل از هر چيز ديگر به فنون ورود به اين سنگ را بياموزد.

پاچکو اظهار کرد: تصویرگر در يك كار خلاقانه برای خود عالمی می‌سازد و روی نقشه راه‌هایی را ترسیم می‌کند که کسی جز خودش نمی‌تواند در آن راههای قدم بردارد و آنها را درک كند. ازسویی دیگر ممکن است خواننده‌ای که آن نقشه را می‌بیند و قدم بر روی آن می گذارد، راهها و جاده‌های جدیدتری را برای خود تعبیه کند که حتی نویسنده و خالق آن اثر هم آنها را پیدا و درک نکرده است.

وی ادامه داد: وقتی که می‌خواهیم نقشه یک نویسنده را کشف کنیم، برداشتی که از آن نقشه و یا تصویر به مخاطب مخابره می شود، ممکن است با نظر تصویرگر یکسان باشد و یا در مواردی هیچ نظر مشترکی بین این دو در این زمینه وجود نداشته باشند.
به گفته پاچکو ممکن است در برخی از موارد امكان دارد افرادی که به تصویر خلق شده به دست یک هنرمند تصویرگرنگاه می‌کنند و آن را درک می کنند، به نکاتی برسند که حتی آن تصویرگر و خالق اثر نیز آن را درک نکرده و به مفاهیم اصلی آن پی نبرده است.

این هنرمند یادآور شد: هر شخصی به فراخور ذهن و درجه خیال پردازیش از یک تصویر یک نوع برداشت دارد و از آنجایی‌ که کار خواندن یک تصویر یک کار خیالی است، باید سه عنصر ابهام، غیرقطعی بودن و بعید بودن را به خوبی درک کرد تا بتوان معنا و مفهومی درست از یک تصویر برداشت کرد.

وی قوه تخیل را یکی از اساسی ترین و مهمترین ملزومات کار تصویرگری دانست و بیان کرد: کار خلاقانه یعنی رسیدن به آگاهی از طریق یک ناآگاهی و این مسیری است که یک تصویرگر شروع می کند تا در این دنیای خیالی قدم بردارد و در مواردی نیز آن را جا به جا کند. هنر تصویرگری هنری است که می‌توان قوه تخیل را به خوبی در آن دخیل کرد.

این فعال هنری اضافه کرد: به نظر من، ما و همه افرادی که در این دنیا زندگی می کنیم خاطره‌ای بیش نیستیم و به همین خاطر است که حافظه تصویری من کمک می کند تا دنیا را مانند یک صحنه تئاتر ببینم و از آنجایی که خاطرات و حافظه بینایی من از تئاتر شکل گرفته، سعی می‌کنم کارهایم را با دید تئاتری خود ربط دهم.

پاچکو گفت: در کار تصویرگری هر شخصی روش و جهت‌گیری خاص خود را دارد و من هم از این امر مستثنی نیستم و به عقیده من ایهام و استعاره، زیربنای فهم مفاهیمی است که در ظاهر یک تصویر می توان دید.

وی گفت: زمانی که قوه تخیل در یک شخص به کار گرفته می شود، این قوه باعث رسیدن به مفاهیمی می‌شود که در ذهن بیننده آن تصویر تداعی می شود و به دنبال آن سوالاتی برای شخص ایجاد می شود که چرا عناصری که شاید ربطی بهم ندارند در قالب تصویر درآمده اند.

وی در پایان سخنان خود اظهار کرد: یک هنرمند تصویرگر زمانی که یک تصویر را خلق می‌کند، تمام تلاش خود را به کار می‌برد تا آن تصویر را با حس درونی خود هماهنگ كند و من معتقدم تصویری که یک تصویرگر خلق می کند در واقع متعلق به او نیست بلکه متعلق به کسی است که آن تصویر را می‌بیند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها