شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۱:۳۷
تعامل بین نویسنده و تصویرگر از الزامات تصویرگری کتاب کودک است

سحر ترهنده پژوهشگر و منتقد ادبیات کودکان و تصویرگر کتاب کودک است که در سال 2012 میلادی از ایران به عنوان داور جایزه جهانی (هانس کریستین اندرسن ) انتخاب شد. جایزه‌ای که معتبرترین جایزه ادبی و هنری در حوزه ادبیات کودک است.از او مقاله‌ها و نقدهای تالیفی فراوانی در زمینه تصویرگری و گرافیک منتشر شدهداست.این هنرمند اکنون عضو هیئت مدیره شورای کتاب کودک است. در حاشیه نمایشگاه کتاب سراغ او رفتیم تا درباره وضعیت تصویرگری در ایران گپ و گفتی داشته باشیم.

لطفا از وضعيت هنر تصويرگری در كتاب كودك بگویید و این که ارتباط بين گرافيك و محتوا در كتاب كودك و نوجوان تا چه اندازه به انتقال مفاهيم ادبی كمك مي كند؟
 
تصويرگری كتاب كودك در ايران از صنعت بيمار نشر كتاب كودك رنج مي‌برد. در صنعت نشر ما رابطه درستی بين نويسنده، ناشر، تصويرگر، طراح و... بر قرار نيست. از همه مهم‌تر  این‌که ميزان فروش آثار و آمار و ارقام علاقه‌مندی مخاطبان به آثار مشخص نيست. بنابراین توليدكنندگان كتاب كودك چندان در جريان بازخوردهای مخاطبان قرار ندارند. كتابهای ادبی كودكان و نوجوانان به شكل خلاق و فعال وارد كتابخانه‌های عمومی و كتابخانه‌های مدارس نمی شوند و چرخه توليد ناقص است. در اين ميان تصويرگران ما توانسته‌اند در بسياري از جوايز تصويرگری جهانی خوش بدرخشند و جوايز بسياري را هم كسب كنند اما در ارتباط با مخاطب داخل به دليل وجود حجم بسيار بالاي كتاب‌هاي بازاري و ارزان كه راه را براي رقابت كتاب‌های ارزشمند و ادبی بسته‌اند چندان قدرتمند عمل نكرده‌اند. براي ايجاد ارتباط درست ميان مخاطب و توليد كنندگان كتاب كودك بايد سيستم آموزش دانشگاهی به شكلی هدفمند تغيير كند و فضايی براي تعامل ميان هنرمند و مخاطب كودك و نوجوان ايجاد شود. بايد تصويرگران بتوانند از ميزان علاقمندی و نظرات كودكان نسبت به كتاب‌هايشان آگاه شوند و بسيار بايدهای ديگر كه بيانشان سخن را به درازا خواهد كشيد.

تعامل بين ناشر و تصوير گر و همچنين تعامل بين نويسنده و تصويرگر در اين بين و جذب مخاطبان چقدر تاثيرگذار خواهد بود و اين تعامل اکنون وجود دارد؟ 

کتاب‌های كودكان به دو گروه كلي مصور و تصویری تقسيم مي‌شوند. اين دو گروه اما طيف گسترده‌اي دارند. در یک سر این طیف كتاب‌هایی هستند که تنها تصویر موجود در آن‌ها، تصویر روی جلد است و داستان به تمامی با زبان کلامی بیان شده ‌است و در سر دیگر این طیف کتاب هایی هستند که تنها کلام به کار برده شده در آن عنوان کتاب است و همه داستان با تصویر یا زبان بصري بیان شده‌اند. در کتاب‌های مصور، متن بيشتر پيام و داستان را منتقل مي‌كند و تصاوير مكمل يا روشنگر‌ند، اما در كتاب هاي تصويری دو زبان به کار گرفته می‌شود؛ زبان نوشتاری و زبان بصری. این دو زبان با استفاده از كدها و نظام‌های نشانه‌ای مختلف و به یاری یکدیگر داستان را روایت می‌کنند. در كتاب‌های تصويری، تصاوير به اندازه متن يا حتي بيش از آن اهميت دارند. چون كودكان به داستان‌هايی كه به شكل بصری ارائه مي شوند، به همان ميزان كه به داستان‌هاي شفاهی واكنش نشان می‌دهند، حساس‌اند. در بسياری از كتاب‌های تصويری، ميان متن و تصوير توازني برقرار است كه هر يك بدون ديگري ناقص خواهد بود. به همين دليل براي خلق كتاب‌هاي تصويری بايد تعاملي درست بين نويسنده، تصويرگر و مديرهنری وجود داشته باشد، در غير اين صورت حاصل كار آن مي‌شود كه ما در اكثر كتاب‌های توليد شده در ايران شاهدش هستيم. متن و تصاوير به هم يا بی‌ارتباط‌اند يا ارتباطي ضعيف و منفعل دارند. البته در سال‌های اخير شاهد توليد مجموعه‌هايی با مديريت‌های هنری اصولی بوده‌ايم و اميدوارم ناشران بيشتری از مديران يا مشاوران هنري آگاه و متخصص استفاده كنند. قطعاً كتابی كه با توانمندی‌ها و نيازهای گروه‌های سنی همخوان باشد و ارتباطي خلاق ميان متن و تصويرش بر قرار باشد می‌تواند باعث جذب بيشترخوانندگان شود.
 آموزش هاي ما در اين زمينه با دنياي روز تصويرگری كتاب كودك هماهنگ است؟
در سيستم آموزشي ما هنر تصويرگری گونه‌ها و كاركردهايش به درستي به دانشجويان آموزش داده نمی‌شود. اصولاً شيوه‌نامه تدريس اصولي و منطبق با جريان‌هاي نو جهاني در دانشكده‌های هنر ما در رابطه با تصويرگري و گرافيك وجود ندارد و هر استاد بنا به سليقه، علاقه و ميزان اطلاعات خود به دانشجويان آموزش مي‌دهد. براي بسياري از دانشجويان ارشد، تصويرسازی تنها آينده شغلی قابل تصور و در دسترس در زمینه كتاب كودك است، در حالي كه در كشورهای ديگر تصويرگری در مطبوعات، تبليغات، صنعت و ... بسيار كاربردي است و شغلی جدی محسوب مي‌شود. در دانشكده‌های ما به شكل كاربردی اين گونه‌ها به دانشجويان آموزش داده نمي‌شود. در رابطه با تصويرگری كتاب كودك نيز متاسفانه آموزه‌ها سليقه‌ای و بعضاً مخرب است. دانشجويان غالباً با پديده‌ای به نام مخاطب كودك و نوجوان (نيازها و توانمندی‌هايش) آشنا نمي‌شوند، گونه‌هاي ادبيات كودكان و تفاوت تصويرگری در هر گونه برايشان بازگو نمی‌شوند و باید گفت سيستم آموزشي ما نياز به بازنگری جدی دارد.

نكته مهم اين‌كه يك تصوير خوب مي تواند در جذب مخاطب بسيار موثر عمل كند، با توجه به اين صحبت آيا مي توان نتيجه گرفت تصوير‌گري كتاب با كامپيوتر از عهده اين مهم بر مي‌آيد؟
تصويرگری با كامپيوتر تفاوتي با تصويرگری با تكنيك‌ها و ابزارهاي ديگر در ميزان جذب مخاطب ندارد. نكته‌ای كه در اين ميان اهميت دارد ميزان توانمندی تصويرگر در بكارگيری ابزار كامپيوتر در بيان داستان است. نكته مهم در ايجاد ارتباط با مخاطب داشتن شناخت از مخاطب است و قدرت قصه‌گويی با تصاوير و تسلط بر تكنيك انتخابی.

آيا دليل استفاده از تصويرگري كامپيوتري كم‌بودن هزينه‌ها و استقبال ناشران از اين موضوع نيست؟
در ابتدا ممكن است چنين بوده باشد، اما امروزه با پيشرفت نرم‌افزارها و ابزار هنري كامپيوترها، استفاده خلاق از اين تكنيك خود توانايي و قدرتي بالا مي‌خواهد. امروزه ديگر صرف استفاده از تكنيك كامپيوتر جذاب نيست و چگونه استفاده كردن از آن و ميزان تسلط تصويرگر اهميت بيشتري يافته است. بسياری از تصويرگران از همان ابتدا كار خود را با ابزارهاي كامپيوتر خلق مي‌كنند و بسياري ديگر اثر توليد شده به وسيله تکنیک های دستي را اسكن كرده و اصلاحات و تغييرات نهايي را با كامپيوتر روي كار انجام مي‌دهند و غالبا كتابها در نرم‌افزارهاي كامپيوتری براي چاپ آماده سازي مي‌شوند. اين ابزار سرعت و تنوع را زياد كرده‌اند و علت روی‌آوردن غالب تصويرگران و طراحان گرافيک به نرم‌افزارهای كامپيوتری همين تسهيل و تسريع است.

 تفاوتی بين تصويرگری كامپيوتری و يك تصوير هنری اصیل وجود دارد؟
باید در اینجا این سوال را پاسخ داد که منظور از كار اصیل چيست؟ چرا به اثر هنرمندانه كه با ابزار كامپيوتر خلق شده است نمي‌تواند اصیل به حساب آيد؟ اين اصالت بيش ازهرچيز به ذهن خلاق يک هنرمند بر مي‌گردد و روش او در استفاده از ابزاري خاص، پس به عقيده من اثر خلق شده با كامپيوتر هم می تواند اصيل باشد در صورتی كه هنرمند ذهنی اصيل و خلاق داشته باشد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها