دادگر کارگردان برگزیده سی و دومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره علت انتخاب نمایشنامه «هملت» گفت: نمایشنامه «هملت» درباره انسان است، بنابراین در تمام دورانهای تاریخی و همچنین در هر لحظه و در هر مکانی میتواند با تمام انسانهای روی زمین ارتباط برقرار کند.
وی افزود: «هملت» تنها نمایشنامهای است که در طول تاریخ ادبیات نمایش از نظر موضوعی بیشترین برداشتها از آن شده است. این نمایشنامه بستر بسیار مناسبی برای مناسبات اجتماعی امروز خود ما بود و من و گروه من از این منظر به درک تازهای از آن رسیدیم.
دادگر در ادامه درباره لزوم توجه به شرایط و ویژگیهای روز جامعه برای اجرای اثر گفت: من و شهرام احمدزاده، نویسنده این متن و بسیاری از مهمترین هنرمندان تئاتر روز دنیا اعتقاد دارند که دیگر دوران خدایگان بودن متن گذشته و متن عملا 50 درصد کار است و اجرای اثر 50 درصد دوم کار را میسازد. در واقع متنی که کارگردان بتواند 50 درصد اجرا را از آن استخراج کند، متن مناسبی است. بنابراین من نمیتوانم از متن به صورت کلیشهای و واو به واو استفاده کنم.
کارگردان برگزیده سیودومین جشنواره تئاتر فجر همچنین با اشاره به تعداد دفعات بازنویسی «هملت» گفت: خود من چندین بار متن را بازنویسی کردم. شهرام احمدزاده از بهمن 1388 تا خرداد امسال (1392) مشغول نوشتن «هملت» بود و به من اجازه داد تا بر اساس تفکراتم در اجرا، هرطور که صلاح میدانم از متن استفاده کنم. در نهایت ما به چهار متن رسیدیم و من از همه این متون استفاده کردم.
این کارگردان همچنین با اشاره به اهمیت مولفه چند صدایی در جهان امروز گفت: متاسفانه تماشاگران امروز تئاتر به قصه شنیدن عادت کردهاند و دوست دارند تنها یک قصه خطی را که از جای مشخصی شروع و به نقطه مشخصی ختم شود، ببینند و بشنوند. زندگی واقعی اما اینگونه نیست. ویژگی زندگی امروز بیثباتی است. بنابراین قصههای سرراست و مستقیم در زندگی واقعی اتفاق نمیافتند، بنابراین مخاطب نمیتواند ارتباط واقعی و درست را با یک اثر تئاتری برقرار کند.
دادگر در ادامه به موضوعات مورد علاقه در جامعه امروز اشاره کرد و گفت : در حال حاضر مهمترین مسالهای که میتواند ذهن و روح و روان مخاطب را درگیر کند، چندگانگی و جهانهای چندوجهی به همراه چندصدایی در متن و در اجراست. این چندوجهی بودن باعث سخت شدن قضاوت مخاطب نیز میشود.
وی در ادامه با اشاره به چندوجهی بودن نمایشنامه «هملت» بازنویسی شده، گفت: در متون کلاسیک مانند «هملت» شکسپیر، قضاوت کردن ساده است. به عنوان مثال؛ کلادیوس پدر هملت را به ناحق کشته است و هملت حق دارد انتقام خود را بگیرد، اما هملت امروز یک آشوبگر است که به خاطر حرف یک روح، باعث مرگ هفت نفر میشود و این بسیار خودخواهانه است. ما تمام انگیزههای کاراکترها را در این نمایش بازنویسی شده میبینیم و قضاوت برای ما سخت میشود.
وی افزود: هملت جدید یکنفر را از خود میرنجاند چرا که نمیتواند تصمیم بگیرد که انتقام پدرش را بگیرد و یا به عشق افلیا فکر کند و یا نمیتواند درست تصمیم بگیرد که انسان باشد و یا درنده و حقش را بگیرد. هرکدام از کاراکترها به دنبال منافع شخصی خود هستند و مخاطب نمیتواند در مورد این منافع قضاوت کند، چرا که هرکدام از شخصیتها به اعمال خود باور دارند و مخاطب نمیتواند آن را نفی کند. به عنوان مثال کلادیوس، عموی هملت، باور دارد که اگر پدر هملت را نمیکشت، مملکت از دست رفته و روی به ویرانی مینهاد.
دادگر در پایان گفت: هر کدام از شخصیتهای نمایشنامه بازخوانی شده «هملت» جهان شخصی خود را دارند که در برخورد با جهان دیگری، یکی باید کنار رفته و یا از بین برود. این اصل جهانهای موازی است. با برخوردهایی که با هم داریم یکی از این جهانها از بین میرود.
متن برای اجراست
دادگر در بخش دیگری از این گفتوگو در پاسخ به این سوال که «آیا قرار است این متن بازخوانی شده از هملت در قالب کتابی منتشر شود یا خیر؟» گفت: متن برای اجراست و من خواهشمندم به متن تئاتری از منظر ادبی نگاه نکنید. همچنین نباید متن هملتی را که من در این دوران اجرا کردم، با متن شکسپیر مقایسه کرد.
وی افزود: به نظر من متن تئاتری باید به شکل کارگاهی تکمیل شود. بنابراین متن در حین تمرینها به صورت خلاقانه شکل گرفته و یا تغییر پیدا میکند.
کارگردان نمایش «هملت» در ادامه با اشاره به این نکته که نمیتوان به متون امروز از منظر اسلوب درامنویسی کلاسیک نگاه کرد، گفت: من اعتقاد دارم متنی که خودش را پنهان میکند، متن درستی است. متنی که آشکارا حرف خود را میزند، تکست(text) است و من در حال مطالعه آن را میبینم و نه در صحنه نمایش.
دادگر گفت: اگر متن مورد استفاده من برای اجرای هملت منتشر شود، مخاطبانی که کار را دیدهاند متوجه خواهند شد که ما در اجرا چه تغییراتی در متن دادهایم. در طول تمرینها بسیار اتفاق افتاد که من حس کردم صحنهای لازم است اضافه شود تا چیز دیگری را تکمیل کند.
اجرای «هملت» متعلق به پسرم است
دادگر در بخش دیگری از گفتوگوی خود با «ایبنا» گفت: پسرم سیاوش بسیار دوست داشت و به من اصرار کرد تا هملت را اجرا کنم. ایمانی را که سیاوش به اجرای هملت داشت، حتی خود من نداشتم.
وی افزود: در لحظاتی نسبت به کار تردید کرده و بیایمان میشدم و با خود میگفتم که این کار به هیچ عنوان جمع نمیشود، اما سیاوش در تمامی لحظات به من گفت که موفق میشوی و البته در پایان موفق شدم. بنابراین این اجرا متعلق به اوست.
بالا رفتن بهای کتاب ظلم به مردم است
آرش دادگر همچنین درباره خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، گفت: من به تازگی با خبرگزاری کتاب آشنایی پیدا کردم و فعالیت این رسانه برای من بسیار جالب توجه است.
وی افزود: در عموم رسانههای کشور، اعم از رسانه ملی و روزنامهها و خبرگزاریها، به حوزه فرهنگ و هنر بسیار ظلم میشود. در مواقع بحران اقتصادی نخستین بخشی که برای کم کردن هزینهها حذف میشود، حوزه فرهنگ و هنر است. این مساله به دلیل سیاستزدگی ماست و حتی روشنفکران نیز تمام تفکرشان را از دریچه سیاست بیان میکنند.
دادگر در ادامه با انتقاد از بالا رفتن بهای کتاب گفت: تمام تلاش و اختصاص هزینه دولتها در امر آموزش برای این است که انسان آینده انسان کاملتری باشد و این مساله بدون کتاب محقق نمیشود. بنابراین بالارفتن بهای کتاب ظلم به دانش و مردم است.
این هنرمند در پایان گفت: کتاب همیشه همراه ماست. فضای مجازی و حتی کتابهای دیجیتال هرچقدر هم موفق باشند، اما باز یک احساس بیگانگی در ما به وجود میآورند. کتاب در آن واحد میتواند تفکر، آنالیز و قدرت تفسیرکردن ما را بالاتر ببرد؛ چرا که در لحظه حضور دارد و ما آن را با گوشت، پوست و استخوانمان درک میکنیم. امیدوارم همه با کتاب درگیر شوند./
نظر شما