به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نشست علمی «چهارصد سالگی رومانوفها (بركشیدن امپراتوری روسیه)» با سخرانی الهه كولایی، استاد گروه مطالعات منطقهای دانشگاه تهران، محسن جعفریمذهب، عضو هیات علمی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، جهانگیر کرمی، عضو هیات علمی دانشکده مطالعات جهان و علیرضا دولتشاهی، لهستانشناس و رییس انجمن دوستی ایران و لهستان دوشنبه (11 آذرماه) در سالن مرکز مطالعات عالی بینالمللی دانشكده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد.
الهه کولایی در این نشست با بیان اینکه تاریخ ایران و روسیه شباهت بسیاری به هم دارند، اظهار کرد: در نظام سیاسی روسیه دین و کلیسا از جایگاه ویژهای برخوردارند بهطوری که پس از تجربه 70 سال نظام کمونیستی، دولت جدید روسیه بار دیگر به این مساله روی آورد. روسیه به نوعی مدعی حفظ مسیحیت پس از فروپاشی بیزانس است. نخستین دولت روس در «کییف» بهدست پرنس ولادیمیر تاسیسشد و مسیحیت ارتودکس بهعنوان مذهب رسمی اعلام شد و وظیفه دفاع از مسیحیت را بهعنوان روم سوم به عهده گرفت و آن را پایگاه مشروعیتبخش نظام قرار داد. به همین دلیل، روسیه خود را میراثدار بیزانس و ادامه هویت آن میداند.
این استاد گروه مطالعات منطقهای دانشگاه تهران افزود: کتابهای بسیاری در کتابخانه «موسسه مطالعات ایران و اوراسیا» (ایراس) وجود دارد که زوایای مختلفی از تحولات تاریخی این کشور را در خود جای دادهاند. ارجاع به سفرنامههای روسها در ایران به لحاظ نگاه آنها در طول تاریخ اهمیت بسیاری دارد. کتاب «ایران و روسیه در بازی بزرگ» یکی از این کتابهاست. «نه شرقی، نه غربی» نیز مقالهای است که به موضوع وصیتنامه معروف پترکبیر درباره گرایش روسها برای حرکت بهسمت جنوب و رسیدن به دریای آزاد از مسیر ایران اشاره دارد. با این حال پژوهشهای این حوزه جای کار بسیاری دارد و میتوان گفت که آثار اندکی درباره تاریخ ایران و روس نوشته شدهاست.
محسن جعفریمذهب نیز در این مراسم اظهار کرد: فوریه 2013، چهارصدمین سال تاسیس و روی کار آمدن رومانوفها در روسیه است. این امر بهظاهر برای ایرانیان اهمیتی ندارد اما این خاندان در سه سده بعدی تاثیر بسیاری بر تاریخ ایران گذاشتند. 11 محرم 1135 هجریقمری یعنی 300 سال پیش دو اتفاق مهم بهصورت همزمان در ایران رخ داد. افغانها اصفهان را فتح کردند و قوای پترکبیر رشت را اشغال کرد. این دو اتفاق همزمان تبعاتی داشت؛ بهطور مثال سفیر ایران از پتر خواست که در صورت کمک برای بازپسگیری اصفهان، دولت ایران، شهرهای گیلان، مازندران و استرآباد را به روسها واگذار میکند. همین امر باعث برخی ادعاهای روسها در دورههای دیگر در مورد این بخش از ایران شد.
این عضو هیات علمی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران افزود: پترکبیر با استفاده از ضعف صفویه از آستراخان حرکت کرد و با بیانیهای به زبانهای فارسی، ترکی عثمانی و تاتاری اعلام کرد برادر تاجدار ما در ایران نتوانست شورشها را کنترل کند. روسیه تا 400 سال پیش کشور کوچکی بود. پس از حمله مغول در 800 سال پیش و تقسیم سرزمینهای تصرف شده میان فرزندان چنگیز، کمکم آنها شهرنشین شدند. پس از سقوط حکومتهای مغولی، حدود 200 سال بعد، ایوان چهارم غازان را تصرف و تاتارها را سرکوب کرد.
وی در ادامه بیان کرد: تقریبا همزمان با آغاز قدرتیابی صفویان در ایران در نیمه قرن شانزدهم، تاریخ ما و روسها تا 200 سال بعد تنها در حد فرستادن سفیر به کشورهای یکدیگر بود. در این دوره، روسیه با دشمنانش حتی عثمانی که مدعی خلافت جهان اسلام در مقابل جهان مسیحیت (روسیه) بود، همپیمان شد. ایران تنها کشوری بود که در ارتباط با همسایگانش شکست خورد و گروههای بسیاری به ایران آمدند تا شاهان را برای جنگ با عثمانی تحریک کنند.
این پژوهشگر تاریخ توضیح داد: در دوره شاه سلطان حسین، نماینده پتر درباره وضع ایران به وی مینویسد: «شاه ضعیف، دربار از همپاشیده و حرمسرا قدرتمند است» پنج سال پس از آن، پتر به شمال ایران لشگرکشید. وضع آن دوره ایران باعث شده بود تا در قفقاز، گرجستان، ارمنستان، چچن، باکو و بسیاری مناطق دیگر، نارضایتی فراگیر شود. در این دوره، انگلیس و فرانسه درگیریهای اروپا را به ایران کشیدند.
جعفریمذهب با اشاره به جهادیههایی که باعث جنگهای ایران و روس شده بودند، اظهار کرد: بهطور مثال تاکنون پژوهشی درباره جهادیههای روحانیان شیعه صورت نگرفتهاست، همچنین درباره مسایل دیگری مانند مهاجرتهای جنگ، اقتصاد یا حتی بیماریهای واگیردار در این دورهها تحقیقی انجام نشده است. مساله دیگری که میتوان به آن اشاره کرد، قراردادهای ایران و روس است که ایران مدعی 17 شهر قفقاز بوده، در حالیکه این، ناآگاهی ایرانیان را نسبت به قراردادهای ایران و روس نشان میدهد و مناطق واگذار شده ایران شامل سه منطقه شروان، نخجوان و قرهباغ میشد.
وی با اشاره به بیتوجهی به منابع اصلی درباره روابط و تاریخ ایران و روس گفت: حتی درباره عباسمیرزا بررسی و بازشناسی دقیقی بر اساس منابع روسی و گزارش سفیران آنها صورت نگرفتهاست. جمالزاده نیز کتاب «تاریخ روابط ایران و روسیه» را با استفاده از منابع و اسنادی که آلمانیها در اختیارش قرار دادند، نوشت. از آن دوره تاکنون کمتر اسنادی به این اطلاعات اضافه شدهاست و این امر، ناشی از کمکاری ما در شناخت این همسایه تاثیرگذار بر مسایل ایران بهشمار میرود.
جهانگیر کرمی نیز در این نشست با بیان این پرسش که چرا روسیه قدرتمند و ایران ضعیف شد؟، اظهار کرد: روسیه از قرن 17 میلادی با مدرنیته آشنا شد و این اتفاق برای ایرانیان در قرن 19 میلادی افتاد. در روسیه از 1613 میلادی که برابر با اواسط قدرت شاه عباس کبیر است، حکومتی شکل میگیرد که تا 1917 به مدت 300 سال موازی با پادشاهان افشاریه، زندیه، قاجاریه و بخشی از پهلوی، حکومت را در دست داشتند. مدرنیستم در ایران پیش از رضاشاه و از طریق روسیه وارد میشود و بر اندیشههای مختلف تاثیر میگذارد. در مدت سیصدسال در روسیه رومانوفها دست به نوسازیهای فنی و صنعتی بسیاری زدند که این امر در ایران با ناکامیهای متعددی روبهرو شد.
علیرضا دولتشاهی نیز با اشاره به دیدگاه لهستانیها به رومانوفها بیان کرد: اختلافهای مذهبی میان روسهای ارتدوکس و لهستانیهای کاتولیک باعث نفرت و جنگهای بسیاری میان آنها بود. نخستین برخورد جدی این دو در «کییف» رخ میدهد. پس از آن نیز روسیه در سرکوب قیام لهستان نقش عمدهای داشت.
نشست علمی «چهارصد سالگی رومانوفها (بركشیدن امپراتوری روسیه)» با پرسش و پاسخ از سوی حاضران به پایان رسید.
سهشنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۲ - ۱۰:۰۵
نظر شما