به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، دکتر رشید جعفرپور از استادان دانشگاه و مولفانی است که فرصت نشر حدود 10 عنوان از کتابهایش را یافته، از جمله آثار او میتوان کتابهای «رفتارشناسی غرب در فتنه 88»، «مجموعه نقد تاريخنگاری انقلاب اسلامي»، «جهانيشدن، فرهنگ اسلامی، تهاجم فرهنگی» و «فرهنگ سياسی در ايران» را نام برد.
مدیر کل دفتر امور فرهنگی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، مدیریت بخش ادبیات مرکز اسناد انقلاب اسلامی و مدیریت گروه جامعهشناسی و اقتصاد مرکز اسناد انقلاب اسلامی از جمله سوابق این محقق علوم سیاسی هستند.
ـ بیشترین مسالهای که موجب نارضایتی و رنجش مولفان در تعامل با ناشران میشود، چیست؟
در اغلب موارد تاخیری که در چاپ و نشر کتاب ایجاد میشود، زنده بودن مباحث اثر را زیر سوال میبرد؛ چرا که در مواقعی برخی از کتابها تا دو سال در نوبت نشر باقی میمانند. این مساله در حوزه ترجمه خیلی بارزتر است. وقتی ترجمه اثری حدود یکسال زمان میبرد و دو سال هم نشر کتاب به طول میانجامد، امکان دارد سایر ناشران نسخه ترجمهای دیگری را به چاپ رسانند، از این رو چنین آثاری در جریان کار از بین میروند.
زمانبر شدن فرایند چاپ و نشر کتاب جذابیت اثر را برای پژوهشگر و مخاطب کاهش میدهد. همچنین اغلب ناشران دولتیحقالزحمه اندکی بابت چاپ کتاب به مولفان و مترجمان میپردازند و به دلیل آنکه تقاضای صاحبان آثار برای چاپ و نشر تولیدات بالاست، متاسفانه ناشران مبلغ پرداختی مولفان را آنگونه که شایسته استادان و اعضای هیات علمی دانشگاههاست، تعیین نمیکنند.
ـ پرداخت هزینههای اندک حق تالیف چه آسیبی در پی دارد؟
با توسعه چنین وضعیتی اغلب مولفان و مترجمها به تولید آثاری سوق پیدا میکنند که شاید غنای علمی آنها کم باشد، اما به سرعت مهیای نشر میشوند و سود نسبتا مناسبی را برای مولفان در پی دارند، در اصطلاح تولید و نشر کتابهای بازاری و کم عمق افزایش مییابد.
ـ انتشار آثار از سوی ناشران دولتی چه مزایایی دارد؟
همکاری با ناشران دولتی شناخته شده این مزیت را دارد که نوعی اعتبار به مولفان و صاحبان آثار میبخشد که در تولید آثار دیگر برای نویسندگان سودمند است و ناشران دیگر با مشاهده این سابقه با سهولت بیشتری با صاحب اثر همکاری میکنند.
ـ آیا همکاری مداوم با برخی از ناشران دولتی موجب تضعیف قلم انتقادی مولفان نمیشود؟
برخی مولفان با سازمانها و نهادها بهویژه در موضوعات مذهبی، ارزشی و انقلابی همکاری مدیدی دارند. معتقدم نمیتوان با یک ناشر ارزشی همکاری کرد، سپس اثری را به ناشران غیر همسو یا مخالف با عقیده آن مرکز به چاپ رساند. گاهی اوقات جهتگیریهای ارزشی نویسنده موجب میشود با ناشران همگون یا همسو همکاری داشته باشد.
همچنین قوت قلم نویسندگان به این موضوع بستگی دارد که تا چه حد در موضوع علمی خود قوی هستند نه به جهتدهی ناشر. گاهی اوقت جهتگیری ارزشی نویسنده ایجاب میکند با ناشران همسو کار کند.
ـ آیا آگاهی مولفان از سابقه و رویکردهای ارزشی ناشران در نشر آثار آنها اثرگذار است؟
معمولا نویسندگان حوزههای ارزشی و نقد درباره رویکردهای ناشران و حوزههای کاری آنها آگاهی جامعی دارند و با هر ناشری همکاری نمیکنند. در عرصههای غیر فرهنگی و علمی نیز محتوای کتاب و نوع تولید و نشر آن ارتباط زیادی با ناشر ندارد اما درباره آثار فرهنگی، سیاسی، مباحث انتقادی و تحلیلی که در حوزههای ارزشی و غیر ارزشی تدوین میشوند، مهم است که کتاب از سوی کدام ناشر تولید شده و به بازار آمده است.
با اینوجود معتقدم که باید به این مطلب توجه داشت که کتابها چه گفتهاند نه آنکه چه کسی این مطالب را عنوان کرده است. توجه به متن اثر و صبغه علمی آن مهمترین مولفه ارزشگذاری اثر به شمار میآید. همچنین در عرصههای سیاسی و فرهنگی اینکه آن متن تا چه حد بر پایههای سیاسی یا فرهنگی استوار است، ملاک اعتبار است. اینکه مولف تا چه حد انصاف علمی را رعایت کرده و در نهایت نیز ناشر چه میزان با حب یا بغض با مسایل برخورد کرده است، از دیگر معیارهای انتخاب آثار ارزشمندند.
چهارشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۲ - ۱۲:۰۷
نظر شما