پنجشنبه ۲۰ تیر ۱۳۹۲ - ۱۸:۰۰
بی خبر‌تر از یک رؤیا

ايبنا - خواندن يك صفحه از‌‌ يك كتاب را مي‌توان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعه‌اي از اكسير دانايي، لحظه‌اي همدلي با اهل دل، استشمام رايحه‌اي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...

سایه‌ها

باید از طبیعت ناب آموخت
که اوهام خاکستری
جایی در آن نداشت

شب‌پره را ببین
 اگر دلش سیاه بود،
هر شب
برای آفتابگردان
قصه‌ی یک ستاره را
نمی‌گفت

یا آفتابگردان
که اگر مغرور بود
 سایه کاسبرگ‌هایش را 
در ظهردم داغ
به شب‌پره نمی‌داد.

صفحه 67/بی خبر‌تر از یک رؤیا/محمد متینی‌زاده/نشر امرود/چاپ نخست/سال1392/84 صفحه/3000تومان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها