گودرزی به خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، گفت: جهانشاهی اخلاق بسیار پسندیدهای داشت و ویژگیهای شخصیاش او را از انسانهای بیدردی که در این عرصه فعال هستند، متمایز میکرد. متاسفانه از همه قابلیتهای او برای ترجمه استفاده نشد، چون او نمیخواست و شاید بلد نبود تا با راههای نامناسب خود را مطرح کند.
وی در پاسخ به این سوال که ویژگی اصلي ترجمههای مرحوم جهانشاهی چه بود؟» گفت: جهانشاهی همیشه آثار مهم و عالی را برای ترجمه جست و جو میکرد؛ به عنوان مثال بسیاری از نمایشنامههای مطرح برتولت برشت، نویسنده و کارگردان مطرح آلمانی برای نخستین بار توسط او به فارسی برگردانده شدند. او زمانی شروع به ترجمه کرد که ادبیات نمایشی مهجور بود و زیاد ترجمه نمیشد. وي و همنسلانش با مشقت و سختی و بدون آنکه بتوانند با کار ترجمه هزینههای زندگی خود را تامین کنند، دست به ترجمه و آشنایی مخاطبان با آثار فاخر ادبیات نمایشی میزدند.
گودرزی گفت: بر این اساس میتوانم رابطه جاهد جهانشاهی با ترجمه را یک رابطه دلی پرمسوولیت معرفی کنم. جهانشاهی دو ویژگی مهم داشت؛ یکی عشق و علاقه بسیار به هنر و به ویژه به ادبیات نمایشی و دیگری احساس مسوولیت در برابر مخاطب که متن ترجمه بدون هیچ نقصی به دست او برسد.
این نمایشنامهنویس و کارگردان در ادامه با اشاره به یکی از ترجمههای جهانشاهی گفت: به غیر از ترجمههای آثار نمایشی جهانشاهی، او آثار مهمی را نیز در حوزه ادبیات داستانی ترجمه کرده بود. از میان این دست آثار او میتوانم به «مردی که کلاهش را با همسرش عوضی میگرفت» نوشته اولیور ساکس اشاره کنم که یک اثر جالب و ماندگار است. از این اثر پیتر بروک، کارگردان شهیر انگلیسی یک اجرای تئاتری فوقالعاده غنی داشت که قطعات کوتاهی است درباره انسانهایی که دچار آلزایمر شدهاند.
گودرزی در ادامه با ابراز تاسف از عدم استفاده کامل از نیرو و قدرت ترجمه جهانشاهی، گفت: به نظر من جاهد جهانشاهی در زمان حیات نتوانست مجال استفاده از همه توان و نیرویاش را به دست آورد. زمانه ما تاب تحمل او را نداشت، چرا که او در عرصه حرفهای انسانی صبور و شکیبا و در عین حال عمیق و خاموش بود.
وی افزود: بسیاری در این زمانه با هیاهو و جنجال و بدون آنکه کمترین دانشی داشته باشند، خود را مطرح و صاحب اسم و رسم کردهاند، اما مرحوم جهانشاهی با وجود تمام تواناییهایش بلد نبود خودش را مطرح کند اما به هر حال ترجمههای او موجود است. ترجمههایی که تواناییهای او را بر همگان ثابت خواهد کرد.
گودرزی در پایان گفت: چندین بار من و مرحوم جهانشاهی برای همکاری در یک پروژه مشترک سعی و تلاش کردیم، اما متاسفانه اتفاقاتی پیش آمد که امکان این همکاری را از ما گرفت. بسیاری از آثار نمایشی هم که ترجمه ایشان بود، امکان اجرا را در ایران پیدا نکردند. همچنین من بسیار علاقهمند بودم تا متن «مردی که همسرش را با کلاهش عوضی گرفت» را برای صحنه تنظیم و اجرا کنم و امیدوارم که این متن را به یاد جاهد جهانشاهی به روی صحنه ببرم.
جاهد جهانشاهی پنجشنبه 23 آذر در حین کوهنوردی در درکه تهران دچار ایست قلبی شد و درگذشت. او یکی از مترجمان مطرح ادبیات نمایشی و آثار داستانی آلمانی بود.
از میان مشهورترین ترجمههای جهانشاهی میتوان به نمایشنامه «مادر» اثر برتولت برشت، نمایشنامه «رییس جمهور» اثر توماس برنهارد، «بازگشت به خانه» و «کنولپ» هر دو اثر هرمان هسه، «آخرین قطار» اثر محمود درویش، «مجموعه مقالات گابریل گارسیا مارکز»، «خون در گلوی گریه و دلال محبت» اثر رابنر ورنر فاسبیندر، «زندگی برتولت برشت» اثر ورنر هشت، «نان سالهای سپری شده» اثر هاینریش بل و «در حال کندن پوست پیاز» و نمایشنامه «سیل» هر دو اثر گونتر گراس اشاره کرد.
جاهد جهانشاهی متولد سال 1325، عضو هیات موسس انجمن منتقدان و نویسندگان خانه تئاتر و دو دوره عضو هیاتمدیره این انجمن بود.
شنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۱ - ۱۲:۱۲
نظر شما