كتابفروشان خيابان انقلاب، معمولاً از انتخاب كتابهاي انقلاب و دفاعمقدس، به ویژه از ميان تولیدات ناشران دولتي دوري ميكنند. برآورد سخنان آنان حاكي از اين است كه تنها كتابها و آثاري که مورد توجه تبلیغاتی نسبتا فراگیر قرار می گیرند، با فروش رضايتبخش مواجه ميشوند./
از ميدان انقلاب شروع ميكنيد و راسته كتابفروشيها را ميگيريد و پايين ميآييد. طرح جلدهاي رنگارنگ كتابهاي مهندسي و كمكدرسي و مجموعه داستانهايي از نويسندگان خارجي پشت ويترينها قد علم كردهاند و شايد در ميان كوهي از كتاب، نسخه نفيس «شاهنامه» قدمهايتان را كُندتر كند.
در اين بين، كتابفروشيهای تخصصي انقلاب و دفاع مقدس هم به صورت محدود و كمتر از انگشتان يك دست در خيابان انقلاب هستند و هنوز آنچنان که باید جا باز نکردهاند تا بیشتر از اکنون به چشم بیایند. خلاصه این که در ویترین كتابفروشيهاي خيابان انقلاب غیر از كتابهای «دا»، «شرح اسم» يا «بابانظر» از کتابهای انقلاب و دفاع مقدس عنوانهای دیگری دیده نميشوند.
اين گزارش، تلاشي براي جلب توجه ناشران تخصصي دفاعمقدس و انقلاب اسلامي و همچنين ريشهيابي دلايل کم رغبتی كتابفروشان نسبت به تهيه و عرضه آثار انقلاب و دفاع مقدس است. ديدگاهها و مطالب پيشرو، برداشت خبرنگار از سخنان مسوولان كتابفروشيهاي شاخص خيابان انقلاب است كه از ذكر نام آنها معذوريم.
جدايي انقلاب اسلامي از تاريخمعاصر!
برخي از كتابفروشان تخصصي تاريخ، انقلاب اسلامي را از تاريخ معاصر ايران جدا ميدانند و اين امر را يكي از دلايل قرار ندادن كتابهاي مرجع تاريخ انقلاب در فهرست آثار قابل فروش خود معرفي ميكنند. اين در حالي است كه انقلاب اسلامي ايران، در دامنه تاريخ معاصر رخ داده و جزيي از آن محسوب ميشود. انقلاب سال 1357 ايران، چون حلقههاي در هم پيچيده تاريخ، از دوران مشروطه تاكنون را شامل شده و جدا كردن آن از تاريخ معاصر، غيرممكن به نظر ميرسد.
آنان همچنين محدود بودن مخاطبان كتابهاي حوزه انقلاب اسلامي را به اين ديدگاهها اضافه ميكنند و در نهايت معتقدند كه ناشران قديمي و صاحبنام، همچنان مسير فعاليت 30 سال اخير را ادامه خواهند داد و از اين وضعيت راضياند. البته نبايد فراموش كرد كه كتابفروشيها در حيطه داراييهاي شخصي آنان محسوب شده و در انتخاب سير فعاليت آن آزادند.
برخي از ناشران و كتابفروشان نيز از فروش كتابهايي چون «ايران بين دو انقلاب» نوشته يرواند آبراهاميان و «خاطرات عزتشاهي» اثر محسن كاظمي رضايت نسبي دارند.
رونق كتابهاي بازاري!
با وجود اينكه اكثر كتابفروشان شاخص خيابان انقلاب، خود را از فروش و عرضه آثار مربوط به تاریخ انقلاب مبرا ميدانند، در نخستين قفسههاي كتابشان، آثاري چون «فوزيه»، «من و فرح پهلوي»، «سيماي پهلوي» و «از رضا شاه تا محمدرضا پهلوي» به چشم ميخورند و میگویند مورد استقبال قرار ميگيرند.
اينگونه آثار كه به كتابهاي بازاري معروفاند، اغلب توسط نويسندگاني خاص و همراه با تصاوير مربوط به خاندان پهلوي اما با محتوايي نه چندان قوي به بازار نشر وارد ميشوند و به دليل جذابيتهاي بصري با استقبال مخاطبان مواجه ميشوند.
تبيين و تشريح زندگي شخصي خاندان پهلوي، تنها گوشهاي از عوامل موثر بر وقوع انقلاب اسلامي را روشن ميكند. اين در حالي است كه ناشراني چون مركز اسناد انقلاب اسلامي و موسسه تنظيم و نشر آثار امامخميني (ره)، مجموعه اسناد و خاطرات مبارزان انقلاب و شخصيتهاي سياسي حكومت پهلوي را منتشر كردهاند و در صورت توزيع شايسته اينگونه آثار، مخاطبان خود را پيدا خواهند كرد.
حساسیت به ناشران دولتي!
اما ديدگاه كتابفروشان در قبال كتابهاي دفاعمقدس در خيابان انقلاب از جنسي ديگر است. برآورد سخنان و اظهارنظر كتابفروشان با قدمت، حاكي از اين است كه تنها كتابها و آثاري که مورد توجه تبلیغاتی نسبتا فراگیر قرار می گیرند، با فروش رضايتبخش مواجه ميشوند و در اين ميان، كتاب «دا» را تنها تجربه موفقيتآميز ميدانند.
متاسفانه به جز كتابهاي پرفروش انتشارات سورهمهر، هيچ كتاب پرفروش ديگري به ذهنشان خطور نميكند و اين نشانگر نرسيدن ديگر كتابهاي شاخص دفاع مقدس به دست كتابفروشان خيابان انقلاب است. اغلب آنان نيز از انتخاب كتاب از ميان تاليفات ناشران دولتي دوري ميكنند و هر یک، دلايل و استدلالهاي خاص خود را دارند.
مقاومت در مقابل تهيه و عرضه كتابهاي دفاعمقدس در راسته خيابان انقلاب به هر دليل، قطعاً با مشاهده علاقه و استقبال مخاطبان شكسته خواهد شد و يكي از كتابفروشان به استقبال جوانان از كتابهايي اشاره کرد كه اطلاعات تاریخی درباره چيستي و چرايي و ادامه جنگ تحمیلی عراق علیه ایران دارند، پس مطالعه اينگونه آثار برايشان جذاب است.
چرا فقط يك ناشر؟
اين سوال از اكثر كتابفروشان قَدَر پرسيده شد. اينكه چرا فقط كتابهاي دفاعمقدس، از ناشراني چون سورهمهر در قفسه كتابفروشيها ديده ميشوند؟ برخي از آنان تاكيد داشتند كه اگر كتاب «دا» يا «بابانظر» را عرضه ميكنيم، به خاطر ژانر خاص ادبي آن نيست؛ بلكه به عنوان يك كتاب خاطره صِرف به مخاطبان معرفي ميشوند.
بعضي هم حمايتهاي دولتي از انتشارات سورهمهر را در رسوخ كتابهايش به بازار كتاب انقلاب موثر ميدانند و برخي نيز تبليغات حرفهاي اين ناشر را بر ترغيب كتابفروشان، اثرگذار ذکر می کنند.
زنگ بيدارباش!
اگر نگاهي منصفانه به ديدگاه كتابفروشان خيابان انقلاب نسبت به آثار حوزه انقلاب اسلامي و دفاعمقدس داشته باشيم، نبايد آنان را موظف به تهيه و عرضه اين آثار بدانيم. كتابفروشان حق دارند تا به دلخواه خود، به نشر و توزيع آثار مورد علاقه شان بپردازند. همچنين تا زماني كه ريسك فروش نرفتن كتابهاي انقلاب و دفاعمقدس وجود داشته باشد، نبايد انتظار داشت كه كرسي ثابتي براي اينگونه آثار در ويترينها رزرو شود.
این مرور نشان میدهد، اگر ناشران دولتي فعال انقلاب و دفاعمقدس، گستره تبليغات كتابهاي خواندني خود را تقويت كنند، قطعاً شاهد باز شدن ويترين كتابفروشيها به روي آثار فاخر انقلاب و دفاع مقدس خواهيم بود.
آيا دوري كتابفروشان از عرضه آثار انقلاب و دفاع مقدس، به دليل محتواي آنهاست؟ آيا ناشران و متوليان انقلاب و دفاعمقدس بايد برنامهريزي دقيقي براي ايجاد شبكه توزيع مناسب كتاب داشته باشند؟ راهكارهاي ارتقاء وضعیت ارایه كتابهاي انقلاب و دفاع مقدس، در گزارش آتي و در گفتوگو با كارشناسان حوزه نشر انقلاب و دفاعمقدس بررسي خواهند شد.
نظر شما