رمان خیلی مهم «آموزگار آلمانی» در سال 1882 یکی از مهم ترین آثار اوست که در سالهای اولیه کارش آن را خلق کرد. این کتاب که به نوعی زندگینامهای هم هست، داستان مرد جوانی را روایت میکند که پیرو آیین کلیسای انگلستان است. «مینا» در سال 1889 نیز هر چند در ظاهر داستانی عاشقانه است اما از نظر بررسی روانشناسانه شخصیتها، اهمیت قابل توجهی دارد. «آسیاب» نیز که سال 1896 منتشر شد، ملودرامی از عشق و حسادت را روایت می کند.
گیلروپ در سالهای آخر عمرش به بودیسم و فرهنگ شرق گرایش یافت و «کامانیتای زائر» که سال 1906 منتشر شد را در این زمینه نوشت. این رمان که به عنوان یکی از عجیبترین رمانهای دانمارک شناخته می شود، داستان سفر پر پیچ و خم یک راهب را روایت میکند. این کتاب بیش از دیگر آثار او ترجمه شده و علاوه بر اروپا و آمریکا به کشورهایی چون تایلند و کشورهای بودیست راه یافته و حتی به عنوان کتاب درسی مورد توجه قرار گرفته است. «دوستان خدا»، «یک خلبان خیالباف دانمارکی»، «ایده الیست»، «شاگرد توتونها» و «تامیریس» از دیگر آثار این نویسنده دانمارکی است.
نظر شما