سرویس فرهنگ و نشر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، رضا مدرس یزدی در خانهای روحانیزاد در اصفهان به دنیا آمد، اما سرنوشتش نه در حجرههای درس، بلکه در بازار، کتابفروشی و چاپخانه رقم خورد؛ جایی که ایمان خانوادگی، سختکوشی شخصی و عشق به فرهنگ، از او چهرهای ماندگار در تاریخ نشر یزد ساخت. پدرش، حاج شیخ علی مدرس مسگریزدی، از روحانیان نامدار و مدرسان برجسته علوم دینی بود که زهد، قناعت و استقلال مالی را در عمل به فرزندانش آموخت؛ میراثی اخلاقی که بعدها در منش حرفهای رضا مدرس یزدی بهروشنی دیده شد.
او دوران نوجوانی را با تحصیل همزمان علوم قدیم و جدید در اصفهان گذراند، اما پیش از پایان دبیرستان، مسیر زندگیاش تغییر کرد. در سالهای جوانی، به دعوت عبدالمولی مولوی، همسر خواهرش، راهی یزد شد و نخست در بازار به کار خرازی پرداخت، اما خیلی زود به جمع شرکای بنگاه «گلبهار» پیوست؛ مؤسسهای که قرار بود نقشی فراتر از یک کتابفروشی ایفا کند. از آن زمان تا پایان عمر، مدیریت بخشهای گوناگون کتابفروشی، چاپخانه، روزنامه و انتشارات گلبهار در یزد و کرمان بر عهده او بود.
مدرس یزدی با نگاهی فرهنگی و اجتماعی، گلبهار را به پاتوق اهل قلم، پژوهشگران و روشنفکران بدل کرد؛ جایی که کتاب کرایه داده میشد، نشریات محلی و آثار نویسندگان یزدی چاپ میشد و صدای فرهنگ در سالهای دشوار جنگ، گرانی و التهاب سیاسی خاموش نمیماند. او با همین رویکرد، نام خود را نهفقط بهعنوان یک ناشر و مدیر چاپخانه، بلکه بهمثابه کنشگری فرهنگی در حافظه جمعی یزد ثبت کرد.
تولد و تحصیل
در یکی از روزهای مهر ۱۲۹۰ شمسی در خانه گوهر بیگم و حجتالاسلام و المسلمین حاج شیخ علی مدرس مسگریزدی، فرزند محمد، باقع در یکی از محلات اصفهان، فرزند چهارم به دنیا آمد که نامش را رضا نهادند. پدرش حاج شیخ علی، از روحانیان یزد بود که علوم اسلامی را در محضر آیتالله میرزا سیدعلی مدرس، فراگرفته، آنگاه به اصفهان رفته و تحصیلات خود را نزدعلمای آن سامان به پایان رسانده بود.
پس از آن نیز تدریس علوم دینی را در مدرسه صدر برعهده گرفته بود. گویند وی سطوح را از حفظ تدریس میکرد. حضرات آیات و حجتالاسلام سیدحسین خادم، (متوفی ۱۴۰۵ ق) شیخ مرتضی اردکانی، حاج سیدعلیاکبر یزدی، شیخ ابوالقاسم اصفهانی، سیدحسن اصفهانی پسندیده، یزدی، حاج شیخ محمود فرساد و گروهی دیگر از علمای یزد و اصفهان از شاگردان او بودند. یکی از شاگردان نامی او جلالالدین همایی نویسنده نامی ایران است.
مدرسیزدی، دانشمندی بزرگ، مدرسی مشهور، زاهد پارسا و قناعتپیشه بود. او هیچگاه از وجوه شرعی استفاده نکرد و غالباً از راه نماز و روزه استیجاری و تصحیح کتب گذران زندگی میکرد. وی سرانجام در ۱۷ شعبان ۱۳۵۳ ق. در اصفهان درگذشت و در حسینیه بروجردیها به خاک سپرده شد.
شیخ علی مدرس، صاحب شش پسر به ترتیب به نامهای میرزا آقا محمدعلی، عبدالحسین، رضا، جمالالدین و مرتضی و دو دختر به نامهای عصمت و عفت بود. سه تن از پسران راهی تهران شدند، که دو تن به نامهای عبدالحسین و جمالالدین بازرگانی اخوان مدرسیزاده را در بازار بینالحرمین بنیان نهادند که در کار چاپ و تولید و دفاتر رسمی و دولتی و لوازمالتحریر بودند یک تن دیگر به نام مرتضی در کار عمدهفروشی کاغذ و مقوا بود و خود چاپخانه داشت.
اما دو برادر دیگر در اصفهان ماندند که یکی از آنان به نام میرزا محمدعلی، خطی خوش داشت و آثاری از او در زمینه ادعیه نهجالبلاغه و قرآن برجای مانده است؛ از آن جمله دو جلد قرآن مجید با کشفالآیات به خط او و محمدحسین زنجانی، نشر بهار اصفهان در سال ۱۳۲۰ ش. کشفالمراد فی شرح تجرید الاعتقاد اثر خواجه نصیرالدین طوسی، ۱۳۵۲ ق. چاپ سنگی؛ نهجالبلاغه با ترجمه فارسی کاتب حواشی و نیز قرآن، ۶۰ پارهای به خط او و سفارش برادرش رضا در مسجد ریگ یزد موجود است.
دو خواهر یکی در اصفهان ماند و دیگری به نام عفت همراه همسر خود عبدالمولی مولوی، در حدود سال ۱۳۰۵ ش. به یزد آمد و تا حدود سال ۱۳۲۲ ش. که مولوی به اصفهان برگشت در این شهر ساکن بود. رضا در اصفهان مشغول تحصیل علوم قدیم و جدید بود و اکثر درسها را به خوبی فرا گرفت ولی دبیرستان را به پایان نرسانید.
الف) زندگی شخصی
رضا در ۱۵ سالگی به گفتۀ دکتر محمد مدرّس (۱۷ - ۱۸ سالگی) گویا به دعوت آقای مولوی، شوهر خواهرش عازم یزد شد و به کسب و کار خرازی در بازار پنجه علی مشغول گردید. اما چندی نگذشت که به دعوت مولوی به جمع شرکای بنگاه گلبهار» یزد (بنیان: ۱۳۰۵ ش) پیوست. از آن زمان تا پایان عمر در این بنگاه به مدیریت کارهای گوناگون کتابفروشی گلبهار یزد و کرمان چاپخانه، روزنامه و انتشارات مشغول بود. رضا ابتدای ورود به یزد در بالاخانهای در محلۀ پشت باغ یزد و پس از ازدواج در خانه همیشگی خود واقع در محلهٔ چهار منار، کوچه چهارمنار ساکن میشود. آقای رضا مدرس یزدی، که مردم یزد او را به نام محمدرضا مدرسزاده میشناسند و در افواه به «گلبهار» مشهور است.
در سال ۱۳۱۸ ش. به سفارش حجتالاسلام والمسلمین حاج سیدعلی محمد وزیری یزدی با خانم صولت احمدی رشتی، فرزند میرزا آقا احمدی رشتی، از خاندان سادات محترم و از بازرگانان بزرگ و ریشهدار یزدی وصلت کرد که حاصل این ازدواج سه فرزند به نامهای مهرانگیز (متولد ۱۳۲۰ ش.) همسر محمد هرندی، شاعر و عضو انجمن ادبی کتابخانه وزیری یزد دکتر محمد (متولد ۱۳۲۵ ش.) و مهندس علی (متولد ۱۳۳۰ ش) است. محمد مدرّس یزدی دانشآموخته دکتری مهندسی صنایع و استاد دانشگاه صنعتی شریف و علی مدرس یزدی، دانشآموخته کارشناسی مهندسی صنایع است.
رضا مدرس، در سال ۱۳۳۴ ش. به دعوت حجتالاسلام وزیری، عضو هیئتمدیره جامعه تعلیمات اسلامی یزد شد. هدف این جامعه آموزش کودکان و نوجوانان به شیوه اسلامی بود. آقای مدرس به همراه اکبر مشروطه، دکتر حسن سعیدای اردکانی صاحب امتیاز حاجی ابوالقاسم ناظمیان، عزیزیان و دیگران از اعضای این جامعه بودند که همچنان به فعالیت آموزشی در شهر یزد مشغول است.
این جامعه در سال ۱۳۳۴ ش. به دستور آیتاللهالعظمی حاج آقا حسین بروجردی در شهر یزد بنیانگذاری شد. هریک از اعضای هیئتمدیره علاوه بر تقبل هزینههای جاری مدرسه، هزینه حقالتدریس یکی از آموزگاران را نیز برعهده داشت.
رضا مدرّس همچنین عضو هیئتمدیره بیمارستان سیدالشهدای (ع) یزد بود که از بیمارستانهای خیریه و مردمی یزد است. یکی از آخرین اقدامات او پیش از مرگ وصیت به ساخت آموزشگاه تحصیل مدرّس یزدی شامل دبستان - دبیرستان بود که در سال ۱۳۷۶ ش. گشایش یافت.
مدرس یزدی از زبان آذریزدی
ذکر خاطراتی از مهدی آذریزدی، نویسنده نامی کودکان و نوجوانان که زمانی در کتابفروشی یزد وابسته به بنگاه گلبهار کار میکرد و با مدرّس یزدی دوستی دیرینه داشت، میتواند گواه خصلتهای نیک مدرّس یزدی در برخوردهای اجتماعی و فرهنگی او و یاری تلاشگران عرصه نشر و پژوهش باشد. مرحوم آذریزدی در دو جا چنین از او یاد کرده است.
«کتابفروشی گلبهار یزد یکی از کتابفروشیهای خوب و خوش حساب و مشهور در شهرستانهاست. من مدتی در پنجاه سال پیش در آن کار کردم و مدیرش مرحوم حاج محمدرضا مدرسزاده خیلی به من لطف داشتند. مردی بود که من در عمرم آدم به این خوبی کم دیدم».
در تمام عمرم سهچهار تا آدم خوب بیشتر ندیدهام. منظورم کسی است که به من خوبی کرده باشد وگرنه آدم خوب زیاد است. یکی از آنها آقای مدرّسزاده بود.
زندگی حرفهای
زندگی حرفهای مدرس یزدی ارتباط مستقیمی با آغاز به کار بنگاههای گلبهار در اصفهان و سپس پیامد آن در شهرهای یزد، کرمان و زاهدان دارد. از این رو این زندگینامه با پیگیری گلبهار در ایران آغاز میشود.
گلبهار در ایران
الف) گلبهار در اصفهان
الف - ۱. گلبهار
نخستین اشاره به نام گلبهار در اصفهان در مقاله احصائیه کتابفروشان ایران در سال ۱۳۱۴ ش.» دیده میشود که از چاپخانه گلبهار (بنیان: ۱۲۸۳ ش) به مدیریت حاج سیدسعید بن نصرالله بن سعید طباطبایی نائینی در خیابان مشیر نام برده شده است. اما مرتضی تیموری، سال بنیان آن را ۱۲۹۱ ش. میداند و مینویسد طباطبایی نائینی اصفهانی سرآمد پیشکسوتان و کتابفروشان اصفهان در این سال، کتابخانه کتابفروش مطبعه و مدرسه گلبهار را در محله گلبهار اصفهان نزدیک دروازه اشرف بنیان نهاد.
باز بنا بر همان احصائیه تاریخ بنیان گلبهار یک جا هم سال ۱۳۰۸ ش. آمده است. ۲۳ و گویا تا سالها کتاب فروشی نام خاصی نداشته است. زیرا در صورت کتابخانهها و کتابفروشان اصفهان در سال ۱۲۹۷ ش. از کتابخانه کتابفروشی حاجی سیدسعید نام برده و محل آن را محله گلبهار اصفهان دانسته است.
باز در گزارش صورت کتابفروشیهای اصفهان در سال ۱۲۹۸ ش. نام کتابفروشی حاج سیدسعید نائینی و نام محل دکّان، گلبهار آمده است. بنابر آمار سال ۱۳۱۷ ش از صورت کتابفروشیهای اصفهان، دیگر نه نامی از گلبهار است، نه نامی از حاجی سیدسعید طباطبایی حتی نام حاج سیدحسین سعید هم دیده نمیشود. در حالی که کتابفروشی گلبهار تا سال ۱۳۸۲ ش. بنابر نوشته مرتضی تیموری فعال بوده است.
بنابر فهرست مرتضی تیموری آخرین کتابی که در چاپخانه گلبهار اصفهان چاپ شده کتاب ناسخالتواریخ به سال ۱۳۷۵ ق (برابر حدود ۱۳۳۵ ش.) است یعنی خلاف گفته خود او که قبلاً گفته بود در سال ۱۳۰۸ ش. چاپخانه را منحل کرد. نخستین جایی که نام گلبهار بهعنوان ناشر آمده در کتاب تاریخ معارف اصفهان به سال ۱۳۳۶ ق. است که نام ناشر، «مدرسۀ گلبهار» آمده است.
چنان که آمده، چاپخانه از آغاز یعنی ۱۲۸۳ ش. به روش چاپ سنگی کار میکرده است و بنابر آنچه در مجله تعلیم و تربیت آمده در سال ۱۳۰۵ ش. دو چاپخانه سنگی در اصفهان مشغول به کار بوده که بنا بر فهرست کتابهای چاپی فارسی نام آن دو، گلبهار و فرهنگ بوده و چنانکه آمار سال ۱۳۱۲-۱۳۱۳ ش. گواهی میدهد تنها یک چاپخانه سنگی و شش چاپخانه حروفی دایر بوده است. یعنی روشن نیست گلبهار تا چه سالی چاپ سنگی بوده است. با وجود این در این چاپخانه از آغاز تا پایان فعالیت که به نوشته غلامی جلیسه ۱۳۳۶ ش بوده است، ۱۴۸ عنوان کتاب چاپ شده است. وی میافزاید به جرئت میتوان گفت که این چاپخانه چاپ بیش از نیمی کتب چاپ سنگی اصفهان را عهدهدار بوده است.»
کتابفروشی گلبهار یزد
پس از پدیده موفق بنگاه گلبهار در اصفهان که یاد آن گذشت، یکی از اهالی کتابدوست اصفهان به نام عبدالمولی مولوی اصفهانی که داماد آقای شیخ علی مدرسزاده بود، تصمیم میگیرد تا به یزد بیاید و این تجربه را در این شهر بیازماید.
به تعبیری دیگر «گلبهار نخستین کتابفروشی امروزی یزد بود [که] قفسه و جعبه آینه داشت و تا سالیان سال تنها کتابفروشی یزد باقی ماند. کتابفروشی گلبهار که در این سالها تنها میعادگاه اهل قلم و علم و ادب بود و به قولی به گذر اهل علم و فرهنگ بدل شده بود» بیشترین دیدارهای عباس مسرت با عبدالحسین آیتی یزدی، نویسنده تاریخ یزد، بنابر نوشتهای که در دست است در کتابفروشی گلبهار رخ داده است، که تا پیش از آن این دیدارها و آشناییها معمولاً در انجمنهای ادبی و احیاناً حجرههای مدارس علمیه صورت میگرفت.
دیگر مشتریان گلبهار عبارت بودند از محمد حسین ناصرو فرخی یزدی شاعران نامی یزد غلامرضا مرشد، دبیر انجمن ادبی کتابخانه وزیری یزد، کاظم اسلامیه، مدیر روزنامه طوفان، اکبر ملک، مدیر روزنامه ملک یزد و.. یکی از کارهای خوب کتابفروشی گلبهار، کرایه دادن کتاب بود.
در آن سالیان جنگ و قحطی و گرانی که کتاب جزء کالاهای گران به شمار میآمد و خرید آن برای هرکسی مقدور نبود، این شیوه، بهترین راه برای کتابخوانی بود.
این شیوه امانتدهی در سالهای آغاز به کار گلبهار مرسوم بود و بیشتر کسانی که با مدرسزاده آشنا بودند، همچون زندهیادان محمدعلی فرهمند، دبیر ادبیات عرب عباس مسرّت و … از ایشان کتابهای جدید به امانت میگرفتند دیگران هم از بابت کتاب عاریهای شبی پنج تا ده شاهی میدادند اما با رونق گلبهار، این شیوه کارش منسوخ شد ولی دیگر کتابفروشیهای یزد تا سالهای پس از ۱۳۵۰ ش. هم همچنان کتاب عاریه میدادند.
چاپخانه گلبهار
نخستین نشانه از وجود چاپخانه در یزد چاپ کتابی با عنوان «البدایة یا الهدایة» تألیف محمدنقی بن محمد باقر شریف یزدی است که به سال ۱۲۷۷ ق. (یعنی ۲۸ سال پس از ورود صنعت چاپ سنگی به ایران در کارخانه استاد ملا محمد فرزند آخوند ملاحسن در شهریزد چاپ شد. سالها کتابها و نشریات چاپ یزد به شیوه سنگی در چاپخانه کوثر، سفینه و شیرکوه چاپ میشد اما نخستین چاپخانه به شیوه امروزی را احمد مدیر، سردبیر هفتهنامه شیرکوه یزد در سال ۱۳۰۴ ش. در بازار غلامعلی خراسانی بنیان نهاد نخست اوراق و کتابها را به شیوه ژلاتین چاپ میکرد آنگاه با آوردن ابزارهای چاپ سنگی از اصفهان، نشریات یزد را به شیوه چاپ سنگی چاپ میکرد.
«فتحنامه» سروده فرخی یزدی هم بیست و سوم خرداد ۱۲۸۹ ش. در این چاپخانه چاپ شد بعدها این چاپخانه ابزار حروفی سربی را از تهران خرید و بدینگونه هفتهنامۀ شیرکوه را چاپ کرد.
همزمان با چاپخانه شیرکوه، چاپخانه کوثر (بنیان: ۱۲۹۲ ش. ۹۳ هم فعالیت میکرد که هفتهنامه شیرکوه از سال ۱۳۰۱ تا ۱۳۰۴ ش. در آنجا چاپ میشد.
کار عمده چاپخانه گلبهار در آغاز، غیر از چاپ هفتهنامه شیرکوه (۱۳۰۱ - ۱۳۲۱ ش. و روزنامه یزد (۱۳۱۲ ش.)، چاپ هفتهنامه گلبهار از سال ۱۳۱۲ تا زمان توقیف در سال ۱۳۱۷ ش. بود. از آن چاپ اعلانهای دولتی انجام میشد.
به گفته آذریزدی: «بعد از چاپخانه قدیمی و سنگی کوثر که دوران کهولت خود را میگذراند مؤسسه گلبهار، یک چاپخانه حروفی نوآیین هم به وجود آورده بود که میتوانست نیازمندیهای روبه رونق یزد را رفع و رجوع کند و دیگر مردم مجبور نباشند کارهای چاپی محل را به تهران و اصفهان سفارش بدهند.» نخستین جایی که نام گلبهار به عنوان ناشر آمده در کتاب تاریخ معارف اصفهان به سال ۱۳۳۶ ق. است که نام، ناشر مدرسۀ گلبهار آمده است.
مدرس یزدی با توجه به روحیه آزادیخواهی و روشنگریاش معمولاً نشریات و اعلامیههای آزادیخواهان و روشنفکران را در چاپخانه خود منتشر میکرد. گروه مقابل که به گروه مرتجع، معروف بود به ناچار چاپخانهای را در یزد تأسیس و نشریات خود را چاپ میکردند. سختترین دوران کار چاپخانه را میتوان بین سالهای ۱۳۲۸ تا ۱۳۳۲ ش دانست که دعواهای سیاسی زیادی حکمفرما بود و مدرّس با توجه به همین روحیه از چاپ نشریه و اعلامیههای گروه مرتجعین خودداری میکرد.
اما نقطه اوج این نشریات چاپ سالنامه تأثیرگذار فرهنگ یزد به مدیریت حسین محبوبی اردکانی و همکاری علی محمد کاوه در چهار شماره ۱۳۲۷- ۱۳۲۸، ۱۳۳۲ ۱۳۳۳، ۱۳۴۱-۱۳۴۲ ش.)، ماهنامه فرهنگ یزد و سالنامه ایساتیس به مدیریت غلامرضا کریمی در سه شماره: ۱۳۴۱-۱۳۴۳ ش.) بود. در حدود سالهای ۱۳۲۱ - ۱۳۲۲ ش. با کنار رفتن آقایان مولوی و سعیدی از گروه شرکای گلبهار، عملاً گلبهار با مدیریت آقای مدرس یزدی اداره میشد و او هم نخستینبار دو ماشین ملخی (هایدلبرگ چاپ را وارد ایران کرد و به یزد آورد که حتی میتوانست از جنوب ایران بهویژه بندرعباس سفارشهای چاپی بگیرد.
ب - ۴. انتشارات گلبهار
به درستی نمیتوان بین شرح وظایف کتابفروشی گلبهار و انتشارات آن تمییز قائل شد. صاحبان گلبهار پس از بنیانگذاری کتابفروشی و چاپخانه در اندیشه راهاندازی نشر گلبهار نیز افتادند تا همچون گلبهار اصفهان بتوانند گامی بس مهم در نشر فرهنگ و دانش در شهر یزد بردارند.
چنان که شمسالدینی مینویسد: این کتابفروشی … در سالیان دراز فعالیت خود محل طبع اغلب کتابها و جراید یزد بود. ناصر انتظاری متصدی کنونی گلبهار از بایگانی غنی و پروپیمانی خبر میدهد که نمونهای از تمام کتابها و جراید چاپ شده تا پیش از انقلاب را در خود نگاه داشته بود و چندی بعد در ۱۳۵۷ ش. در حریقی ناخواسته از دست رفت.
فهرستی گزیده از این کتابها که در تاریخ سال شمار یزد آمده است، نشان مید دهد که بیشتر فرهیختگان یزدی تألیفات خود را به بنگاه گلبهار میسپردهاند؛ کسانی از قبیل عبدالحسین آیتی حاج شیخ غلامرضا فقیه خراسانی میرزا احمد هروی، غلامعلی رئیس یزدی، شیخ محمد منتظری و سیدابوالفضل سعیدی ریحان».
وی در ادامه میافزاید: توجه به تاریخ، فرهنگ و ادب یزد یکی از بزرگترین ویژگیهای مؤسسه گلبهار در مقام نهادی فرهنگی - اجتماعی.بود. نقشی که گلبهار در سالیان پیش از انقلاب برعهده داشته است، چنان دورانساز است که میتوان آن را با معظمترین نهادهای دولتی وقت مقایسه کرده … که همگی جلوههایی از فرهنگ و ادب و اقلیم یزد در آن روزگار بودهاند عملاً آن کتابفروشی را در جایگاهی فراتر از یک کتابفروشی معمولی نشان داده است.
گلبهار در نخستین دوران خود نهتنها مروّج فرهنگ بود، بلکه در زمره معدود فرهنگسازان یزد قرارداشت». چنان که آمد نخستین کتاب چاپ شده این بنگاه کتاب «زبدة العقاید» اثر محمد ابراهیم، معروف به حاجی آخوند لاری به سال ۱۳۱۴ ش است. پس از آن بنا به فهرست گردآوری شده منوچهر آراسته نزدیک به شصت کتاب تا سال ۱۳۷۰ ش چاپ شده است که تقریباً تمام آنها در کتابخانه وزیری یزد وجود دارد. از آنجا که درج تمام آنها از حوصله این کتاب خارج است، مشخصات کتابشناختی مهمترین کتابها به ترتیب تاریخ چاپ ذکر میشود:
کارنامه نشر بنگاه گلبهار
۱۳۱۴ - زبدة العقاید، محمد ابراهیم (معروف به حاجی آخوند
لاری)، ۳۸ ص؛
۱۳۱۵- سالنامه دبیرستان کیخسروی پریبرز نسیمی
وزیری ۸۲ ص؛
۱۳۱۷ - آتشکده یزدان یا تاریخ یزد، عبدالحسین آیتی یزدی
وزیری، ۴۳۳ ص مصور؛
- تاریخ یزد، احمد طاهری، رقعی، ۲۲۳ ص، مصور؛
- تاریخ جدید یزد، احمد بن حسین بن علی کاتب، وزیری،
۲۹۸ ص؛
- سالنامه دبیرستان ایرانشهر یزد احمد طاهری، رقعی،
۸۲ ص؛
- سالنامه آموزشگاههای مارکار، رقعی، ۱۱۴ ص؛
۱۳۲۰ – بلوهر، ترجمه علیرضا ریحان، یزدی، جیبی ۹۶ ص؛
۱۳۲۵ - زبدة الاشعار حسین مضطرزاده یزدی، جیبی، ۲۸ ص؛
۱۳۲۶ – منتخبات، محمد منتظری یزدی، رقعی، ۲۵۰ ص؛
۱۳۲۷ – وقفنامه مرحومین امیرچقماق و زوجه او ستی
فاطمه جیبی ۴۳۰ ص؛
- خزائن منتظری محمد منتظری یزدی، رقعی، ۱۶۰ ص؛
۲۸ - ۱۳۲۷ - سالنامه فرهنگ یزد، حسین محبوبی اردکانی
وزیری ۲۰۸ ص؛
- دیوان قوام الشعرای یزدی، به کوشش علی اکبر قوامی
وزیری، ۹۹۵ ص؛
۱۳۲۸- اشعه حیات، عبدالحسین، آیتی، جیبی، ۱۷۳ ص
انتشارات گلبهار
یکی از اقدامات نیک آقارضا، پس از راهاندازی چاپخانه و کتابفروشی گلبهار، بنیانگذاری انتشارات گلبهار بود که از حدود سال ۱۳۲۰ ش. به بعد به کار نشر کتاب در چاپخانه خود پرداخت. نخستین کتاب این بنگاه «بهشت و دوزخ» اثر هادی حائری بوده که به سال ۱۳۲۰ ش. چاپ شده است.
بیگمان در بین سالهای ۱۳۱۶ تا ۱۳۲۱ ش. کتابهای دیگری نیز در این چاپخانه چاپ شده است که فعلاً نشانی از آنها در دست نیست. مهمترین کتابهایی که در طول مدت فعالیت گلبهار کرمان چاپ شده به قرار زیر است:
۱۳۲۰- بهشت و دوزخ، هادی حائری (کورش)؛ ۱۳۲۱ - آثار الملل، غلامعلی شعاع صدر اصفهانی؛
۱۳۲۲ - آثار مشعشع منتخب دیوان شعاع، غلامعلی شعاع
صدر اصفهانی؛ ۱۳۲۴- آثار پیغمبر دزدان، محمد حسین سیرجانی، به کوشش
محمد ابراهیم باستانی پاریزی؛
۱۳۳۱ - خارستان، قاسم ادیب کرمانی؛
۱۳۳۱ - دیوان همایون، کرمانی محمد تجربه کار کرمانی؛ ۱۳۳۳ - آسمان عشق گلزار) عارفان ماشاء الله (محسن) زند وکیلی
درگذشت
سرانجام این مرد پُرتلاش بیادعا و فرهنگدوست بیست و دوم آبان ۱۳۶۶ ش. درگذشت و در قطعهٔ خانوادگی آرامستان خلد برین یزد آرام گرفت.
منبع: مجموعه «مشاهیر نشر کتاب ایران» جلد ۱۷
نوشته: حسین مسرّت
انتشارات خانه کتاب و ادبیات ایران
نظر شما