شنبه ۶ خرداد ۱۳۹۱ - ۱۲:۱۳
حقیقی: تصویرگری نباید به کتاب کودک محدود شود

ابراهیم حقیقی با اشاره به اين‌كه در گذشته تصویرسازی برای کتاب و مقالات بسیار بیش از امروز انجام می‌گرفت و از کیفیت بالایی برخوردار بود،‌گفت: تصويرسازي اين روزها فقط به کتاب کودک محدود شده است و اين روند براي كتاب و تصويرگري خوش‌آیند نیست.-

ابراهیم حقیقی در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره پیشینه تصویرگری کتاب در كشورمان گفت: تاریخ نقاشی در ایران مملو از نگارگری‌های مبتنی بر متون ادبی است. نگارگران همراه با خوشنویسان و جلدسازان و دیگر هنرمندانی از این دست، در کارگاه‌های تولید کتاب به فعالیت مشغول بودند و امروزه نمونه‌های این نسخ شاهکار در اکثر موزه‌های معروف دنیا وجود دارد. 

وی افزود: همچنین برای کتاب‌های علمی، از جمله کتاب‌های نجوم یا پزشکی نیز تصویرسازی‌هایی انجام شده بود. در دوران صفویه و قاجار نقاشی‌ها به روی دیوار هم، به صورت فرسک، می‌آیند. چاپ سنگی در دوران قاجار اتفاق مهمی است، در این دوران تصویرسازانی برای روزنامه وقایع اتفاقیه متعلق به حکومت، تصویرسازی می‌کنند و این تصویرسازی‌ها به شکل تک رنگ و چاپ سنگی منتشر می‌شدند.

این طراح و گرافیست معاصر در ادامه به مرحله بعد از چاپ سنگی و رونق تصویرسازی اشاره کرد و گفت: بعد از رواج ماشین‌های چاپ و از دور خارج شدن چاپ سنگی، طراحان ایرانی با نگاه به تصویرسازان و کاریکاتوریست‌های ترکیه و آذربایجان، کشیدن کاریکاتور را آغاز می‌کنند و در این میان به صورت محدود نوعی از تصویرسازی که به سیاست هم نگاه و نقد دارد، رایج می‌شود. بسیاری از طرح جلدهای مجلات و یا صفحه نخست روزنامه‌های توسعه پیدا کرده در آن زمان، شامل این‌گونه از تصویرسازی بودند.

حقیقی گفت: با رونق صنعت چاپ و توسعه کتاب به ویژه کتاب درسی، طراحانی شروع به تصویرسازی می‌کنند. باید اشاره کنم که تصویرسازی کتاب‌های درسی، پس از مجلات، در زمره نخستین تصویرسازی‌های قابل تامل در ایران است. بعد از تاسیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، پرداختن به کتاب کودک و تصویرسازی کودکان مهم می‌شود و رونق می‌گیرد كه نمونه‌های درخشانی از آن دوران به‌جای مانده است. خلق این آثار سبب شد نوعی شناخت بصری در جامعه تثبیت شود که نسبت به دوران پیش از خود فرهنگ بصری والاتری است.

حقیقی در ادامه با اشاره به رواج تصویرسازی مدرن در دو،سه دهه پيش از انقلاب، گفت: در ادامه روند تحولی که بیان شد، باید از مرتضی ممیز و تصویرسازی‌های بدیعی که برای نشریه کتاب هفته انجام می‌داد، یاد کرد. همچنین محمد بهرامی نیز تصویرسازی‌های مدرنی را در کتاب و نشریات ارایه داد. در این ایام بسیاری از کاریکاتوریست‌ها در روزنامه‌ها مشغول به کار ‌شدند. اردشیر محصص نیز در روزنامه کیهان تصویرسازی‌هایی را برای مقالات انجام می‌داد.

حقیقی همچنین به روند تحول تصویرسازی در پس از انقلاب نيز اشاره کرد و گفت: پس از انقلاب تصویرسازی کتاب کودک و همچنین کاریکاتور، با رشد و شتاب بیشتری مواجه شد، ‌ولي تصویرسازی برای مقالات فرهیخته یا قصه‌های بزرگسالان یا همگانی کمرنگ ‌شد. من به خاطر ندارم که در این ایام تصویرسازی علمی انجام می‌گرفته یا خیر، ولی به عنوان مثال تصویرسازی آناتومیک، یا تصویرسازی صنعتی هیچگاه انجام نشده است.

وی افزود: در این ايام تصویرسازی برای مجلات بزرگسال، به عنوان مثال طرح جلدهایی که باسم رسام برای «جهان کتاب» انجام می‌دهد، در سطح بسیار بالای فرهیختگی حرکت می‌کند، ولي به خاطر ندارم که تصویرسازی با رويكرد جلب مخاطب عام چندان رونقي داشته باشد. در هر حال اين نقيصه همواره وجود داشته و من مدام آن را هشدار داده‌ام. با این اوصاف مرور تصویرگری محدود به کتاب‌های کودک شد كه به نظر من باید از طریق دانشگاه و یا انجمن تصویرگران، این محدودیت، با رواج دوباره تصویرسازی برای بزرگسال، جبران شود.

حقیقی در ادامه با اشاره به رواج آثاری که صرفا براي جشنواره‌ها تولید شده‌اند، گفت: یک ضعف مهم در حوزه کتاب کودک، ظهور پدیده‌ای به نام آثار جشنواره‌ای است، یعنی پیش از این‌که تولید برای عرضه به مخاطب و كودك باشد، بسیاری از طراحان جوان، خوش‌فکر و خوش ذوق، نگاه خود را برای حضور در جشنواره تقویت و تربیت می‌کنند و در جشنواره‌ها جوایزی هم می‌برند و مطرح مي‌شوند، ولي به جرات بايد گفت كه مساله سبب رواج نوعی از تصویرسازی‌های جشنواره‌پسند شده ست

این عضو انجمن بین‌المللی طراحان گرافیک در ادامه با اشاره به این‌که آثار تصویرسازی جشنواره‌ای صبغه بومی ندارند، گفت: در گذشته آثاري كه به ویژه در جشنواره‌ها، حمایت می‌شدند از یک نوع نگاه ملی و ایرانی برخوردار بودند، اما نگاهي که امروزه غالب است، تصویرسازی‌هایی با شیوه اروپای شرقی است و پیشینه‌ای در هنر ملی و بومی ايراني ندارد. این روند نيز سبب شده که آثار بسیار شبیه به هم توليد شوند و نتوان كار بسیاری از تصویرسازان را از همدیگر تشخیص داد.

حقیقی در ادامه به ارایه راهکارهای خود برای حل این مشکلات پرداخت و گفت: باید در دانشگاه‌ها رشته‌ای مستقل به نام تصویرسازی ایجاد شود. واحدهای درسی تصویرسازی در دانشگاه‌ها باید افزايش يابد. حتی تخصص بسیاری از استادانی که این واحد را تدریس می‌کنند، تصویرسازی نیست. باید این رشته مستقل و صاحب استادان تخصصی شود. همچنین در ادامه مستقل شدن، نیاز به شرح درس پیشرفته هم حس می‌شود. این‌گونه می‌توان دانشجوی کاربلد تربیت کرد. همچنین انجمن تصویرسازان باید به برگزاری سمینارها، سخنرانی‌ها و همچنین جشنواره‌ها و مسابقاتی اقدام کند، که نگاه بومی را در این هنر ترویج می‌کنند. یعنی به نحوی جشنواره‌ها باید با حساسیت بر نوع داوری به سمت آموزشی شدن حرکت کنند.

حقیقی درباره کیفیت کتاب‌های تئوریک در این حوزه، گفت: کتاب‌هاي تخصصی در این حوزه بسیار اندكند. نادر ابراهیمی دوازده سال پیش کتابی درباره تصویرسازی کتاب کودک منتشر کرد ( البته من به شخصه با برخی از نظریات ایشان در آن کتاب موافق نیستم.) بعد از این کتاب دیگر کتاب تئوریک و تخصصی در این حوزه ندیدم. به نظر من می‌توان گفت‌وگوهایی را که دوستان در سمینارها و سخنرانی‌هایی که به مناسبت جشنواره‌ها صورت دادند و در نشریات مناسبتی جشنواره‌ها چاپ شده، جمع‌آوری و به صورت کتاب منتشر کرد. این کار را هم می‌‌شود در زمره وظایف انجمن تصویرگران تعريف كرد. 

این طراح و گرافیست معاصر درباره کیفیت طرح جلد‌های کتاب در ایران، گفت: خوشبختانه از 50 سال پیش صنعت نشر در ايران شروع به رشد کرد و از اين رهگذر  بضاعت ناشران بهتر شد و  جامعه نشر به مرور به این درک رسید که حضور طراح گرافیک در فرآیند تولید کتاب، لازم است و دیگر مثل قدیم نمی‌توان بدون اهمیت به جلد، کتاب را وارد بازار کرد.

حقیقی با اشاره به این‌ نکته که طراحی ضعیف جلد کتاب‌ باعث شکست آن در روند فروش می‌شود، گفت: تجریه به ناشران نشان داده، طراحی جلد ضعیف و یا بي‌اهميت تلقي كردن آن با عدم اقبال مخاطب مواجه می‌شود و این مساله نشان دهنده این است که فرهنگ و سواد بصری جامعه و یا حداقل جامعه کتابخوان بالا رفته است. براین اساس ناشران به این درک رسیده‌اند که وجود طراح گرافیک نه تنها برای جلد که برای کل کتاب، از صفحه آرایی گرفته تا حروف‌آرایی، نوع و اندازه حروف و صفحات آغازین و حتی نوع صحافی و نوع کاغذ، ضروري است.

حقیقی در پایان درباره وضعیت فعلی صنعت چاپ و نشر در ایران گفت: باید به صنعت چاپ و نشر کمک کرد، چرا که اين عرصه امروزه دچار تنگنای معیشت شده است. گران شدن کاغذ اوضاع نشر را بغرنج کرده و بضاعت ناشر هم اندازه محدودی دارد و برای جبران اين وضعیت نبايد قیمت کتاب را بالا برد.

وی افزود: مخاطبی که بخش جزیی از سبد خرید خود را به کتاب اختصاص می‌دهد، با بالا رفتن قیمت، توانش برای خرید محدود می‌شود، بنابراین ناشر مجبور است با وجود گران شدن هزینه‌های چاپ، قیمت‌ها را در حد معقول نگه دارد، اما به هر حال این حد معقول هم سقفی دارد. ناشر برای زنده ماندن در بازار نشر نیاز به بازگشت سرمایه‌اش دارد. به هر حال اوضاع به گونه‌ای شده که ناشر مجبور به پایین آوردن تیراژ و بیشتر کردن قیمت کتاب شده است؛ در اين وضعيت بايد از اين صنعت حمايت‌هاي بيشتري صورت گيرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط