به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا) نشست «فلسفه علوم انساني: رونمايي از مجموعه آثار ديلتاي» عصر ديروز (چهارشنبه، 24 بهمن) در سراي اهل قلم برگزار شد. شهرام پازوكي، نويسنده و مترجم و عضو هيات علمي موسسه حكمت و فلسفه ايران، منوچهر صانعيدرهبيدي، مترجم كتاب و عضو هيات علمي دانشگاه شهيد بهشتي و مسعود زماني دانشآموخته فلسفه غرب و كارشناس فلسفههاي هايدگر و ديلتاي سخنرانان اين نشست بودند. مالك شجاعيجشوقاني نيز دبيري نشست را بر عهده داشت.
پازوكي با اشاره به تاكيدات ديلتاي بر علوم انساني گفت: او تاكيد داشت كه با متدولوژي علوم طبيعي نميتوان وارد حوزه علوم انساني شد. ديلتاي واضع علوم انساني و تعبير هرمنوتيك است، در حالي كه علوم انساني در ايران به اين دستاوردهاي او توجهي نكرد. اين امر، موضوع سادهاي نيست و جاي تامل و بررسي دارد. هرمنوتيك به عنوان روش، موضوعي است كه در سالهاي اخير در ايران مطرح شد.
وي درباره ترجمه صانعيدرهبيدي از آثار ديلتاي گفت: من از سال 1355 صانعيدرهبيدي را ميشناسم و تاكنون فردي به سختكوشي او نديدهام. دقيقهاي نيست كه او به كاري جز فلسفه بپردازد. من درباره كيفيت ترجمههاي او قضاوت نميكنم اما فردي كه جرات ميكند آثار كانت و ديلتاي را ترجمه كند، قابل ستايش است. صانعيدرهبيدي بسيار پركار است و اين پركاري و اهتمام به كارهاي بزرگ، ناگزير اشكالاتي را نيز در ترجمه پديد ميآورد. من بخشهايي از ترجمه وي از كتاب آثار ديلتاي را متوجه نشدم كه به يقين بخشي از اين اشكال، متوجه مترجم و بخش ديگر آن مربوط به دشواري محتواست.
پازوكي در پايان سخنانش تاكيد كرد: طرح مساله علوم انساني در ايران بدون مطالعه مجموعه آثار ديلتاي، به سرانجام نخواهد رسيد و ميسر نخواهد شد.
سپس شجاعيجشوقاني گفت: كتابهايي را در سراي اهل قلم بررسي ميكنيم كه با فرهنگ معاصر ما ارتباط داشته باشند. اهميت ديلتاي براي فرهنگ امروز ما از آن جهت است كه او براي نخسين بار بحث علوم انساني را در غرب مطرح كرد و اين امر ميتواند براي امروز ما مهم باشد. آثار او حتي به انگليسي نيز دير ترجمه شدند. ديلتاي تاكنون به عنوان يك فيلسوف در ايران مطرح نشده بود، بلكه تنها بحثهاي هرمنوتيكي او در ذيل مباحث نوانديشي ديني مطرح شده بودند. صانعي علاوه بر معرفي وجهه ديگري از ديلتاي، وجوه تازهتري از كانت را نيز در ايران مطرح كرد.
شجاعي درباره خوشخوان نبودن بخشهايي از ترجمه آثار ديلتاي از صانعيدرهبيدي پرسيد و وي پاسخ داد: مجموعهاي كه تاكنون چهار جلد آن را ترجمه كردهام، شامل شش جلد ميشود كه از مجموعه بيست جلدي آثار ديلتاي خلاصه شده است. من اين مجموعه را از نسخه انگليسي آن ترجمه كردهام. بيترديد اگر نسخه آلماني آن را در اختيار داشتم، ترجمه روانتري از كتاب ارايه ميشد.
وي افزود: حدود پانزده سال پيش در آلمان قصد داشتم اين مجموعه شش جلدي را بخرم اما قيمت اين مجموعه در آن سالها حدود 500 هزار تومان بود كه چنين پولي را در اختيار نداشتم. اين موضوع درباره مجموعه آثار هوسرل نيز صادق است. سالها پيش وقتي واحد پول آلمان به «مارك» بود، يك كتابفروشي مجموعه آثار هوسرل را به بهاي 199 مارك به حراج گذاشت كه متاسفانه موفق به خريد اين مجموعه نيز نشدم.
عضو هيات علمي دانشگاه شهيد بهشتي سپس نكاتي را درباره علوم انساني ذكر كرد و گفت: با مرور تاريخ سه هزار ساله بشري درمييابيم كه حركت تاريخي انسان از توحش به تمدن بوده است. هرچه به پيش ميآييم، با انسانهاي عاقلتر و خردمندتري روبهرو ميشويم. اين عقل و خرد تا حدود زيادي در تاريخ معاصر اروپا متبلور شده است، زيرا آنان تا پيش از ديلتاي مفاهيم ديني، حقوقي، اخلاقي و هنري را جا انداختند.
وي درباره دليل اين امر گفت: ما در اروپاي معاصر نشان كمتري از كودتا و انقلاب ميبينيم، زيرا آنان به واسطه علوم انساني راههاي صلحآميزتري براي حل اختلافاتشان پيدا كردند. حاكمان اروپا پيش از انقلاب كردن مردم، خواستههاي آنان را دريافتند و درصدد پاسخگويي به آنها برآمدند. اين موارد، نتيجه رشد علوم انساني بود. نبايد اينگونه تصور كرد كه علوم انساني در اروپا با ديلتاي پايهگذاري شد، زيرا ارسطو بود كه اين علوم را بنيان نهاد.
صانعيدرهبيدي به بحث اسلامي كردن علوم انساني در ايران اشاره كرد و گفت: ارسطو 2400 سال پيش درباره علم گفت كه علم، مطابقت ذهن با عالم واقع است. آنچه ميتوان از اين تعريف فهميد، اين است كه باورهاي ديني دخالتي در اين انطباق ندارند.
سپس شجاعي گفت: صانعيدرهبيدي اشاره كرد كه علوم انساني توسط ارسطو پايهگذاري شد، در حالي كه علوم انساني طرح جديدي است كه براي نخستين بار از سوي ديلتاي مطرح شد. با ريشهيابي اين علم ميتوان حتي رگههايي از آن را در دوره اسطورههاي پيشاسقراطي نيز يافت.
مسعودي سخنران بعدي اين نشست بود. وي گفت: ديلتاي به دليل كتابهايي كه نوشت، به مورخ تاريخ و فرهنگ در آلمان مشهور است. كتابهاي او پس از مرگش بر جامعه فلسفي آلمان تاثير زيادي گذاشتند اما فردي كه باعث شهرت فلسفي ديلتاي شد، هايدگر بود. هايدگر يكي از فصلهاي كامل «وجود و زمان» را به ديلتاي اختصاص داد. ما هايدگر را با پديدارشناسي و هوسرل ميشناسيم، در حالي كه او هيچ يك از فصول «وجود و زمان» را به هوسرل اختصاص نداد.
وي درباره ترجمه صانعيدرهبيدي از آثار ديلتاي و خوشخوان نبودن بخشهايي از آن گفت: متن اصلي اين اثر، آلماني است در حالي كه مترجم نسخه انگليسي آن را در اختيار داشت. بديهي است در چنين اوضاعي ظرافت و تازگي متن در زبان مقصد حفظ نميشود. با وجود اين، جسارت صانعيدرهبيدي در ترجمه اين اثر ستودني است.
سپس صانعيدرهبيدي درباره تقدم علوم انساني بر علوم طبيعي گفت: كوششهاي ذهني انسان در هر حوزهاي بر مبناي مجموعهاي از ارزشها شكل ميگيرند. ارزشها نيز در علوم انساني تاسيس و تبيين ميشوند. اصولا رويكرد علوم مختلف، معلول ارزشگذاري است و اين ارزشگذاري در علوم انساني تبيين ميشود. براي مثال، آنچه به عنوان مدرنيته ميشناسيم پس از متحول شدن ارزشها شكل گرفت.
پنجشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۰ - ۱۳:۲۲
نظر شما