ساموئل بکت، نمایشنامهنویس، شاعر و نویسنده ایرلندی، برنده جایزه نوبل ادبیات و خالق نمايشنامه «در انتظار گودو»، ۱۸ سال پیش در ۲۲ دسامبر ۱۹۸۹، دیده از جهان فروبست. مترجمانی چون نجف دریابندری، علیاکبر علیزاد و تینوش نظمجو برخی از آثار او را به فارسی ترجمه کردهاند.
این نویسنده روز ۱۳ آوریل سال ۱۹۰۶ متولد شد. در مورد او گفته میشود که از دوران نوجوانی همواره احساس اندوه و تنهایی میکرد، زندگیاش را ساعتها در رختخواب میگذراند و از معاشرت و همصحبتی با مردم، گریزان بود.
وی در سال ۱۹۲۸ در حالی که ۲۲ سال سن داشت در شهر پاریس با جیمز جویس (نویسنده ایرلندی)، آشنا شد. دوستی او با جویس به سرعت رو به فزونی گذاشت، تا جایی که تنها یک سال بعد از این آشنایی، بکت در دفاع از آثار جویس مقالاتی منتشر کرد.
این نویسنده در سن ۲۴ سالگی برای یکی از سرودههایش به اولین جایزه ادبی خود دست یافت. هفت سال بعد، مانند بسیاری دیگر از نویسندگانی ایرلندی آن زمان، به تبعیدی خود خواسته دست زد و در پاریس سکنی گزید. از آن پس، علیرغم اینکه زبان مادریاش انگلیسی بود، به زبان فرانسه روی آورد و تمام آثارش را به همین زبان خلق کرد.
وی در پاریس ازدواج کرد و در زمان جنگ دوم جهانی، هنگامی که پاریس به اشغال نیروهای ارتش آلمان نازی در آمده بود نیز این شهر را ترک نکرد و به جنبش زیر زمینی «نهضت مقاومت» پیوست. سرانجام هنگامی که در سال ۱۹۴۲ این نهضت منحل و اعضای آن دستگیر شدند، به ناچار از پاریس به مناطق اشغال نشده فرانسه گریخت. اما کمتر از ۳ سال بعد و پس از آزادی پاریس، به این شهر بازگشت و نوشتن را از سر گرفت.
در این دوره، سالهای پرکار بکت آغاز شد و او در ۵ سال بهترین آثارش را شامل نمایشنامههایی چون «در انتظار گودو»، «الوتریا» و رمانهایی مانند «مالون میمیرد» و «نامناپذیر» خلق کرد و نيز، دو مجموعه داستان کوتاه منتشر ساخت.
با مطرح شدن آثار بكت، گروههای تئاتری پاریس به نمایشنامههای او توجه نشان دادند و نوشتههایش در فرانسه و سپس در شهرهای دیگری چون لندن بر صحنه تئاتر اجرا شد که اوج شهرت را برای او به ارمغان آورد.
بکت در سال ۱۹۶۹، جایزه نوبل ادبیات را کسب کرد و از آن پس تا پیش از مرگش که ۱۸ سال پیش در ۱۹۸۹ میلادی اتفاق افتاد، به نوشتن مشغول بود.
از او نمایشنامههایی چون «در انتظار گودو» (۱۹۵۲)، «دست آخر» (۱۹۵۷)، «آخرین نوار کراپ» (۱۹۵۸)، «من نه» (۱۹۷۲)، «فاجعه» (۱۹۸۲)، «چی کجا» (۱۹۸۳) و رمانهایی مانند «مورفی» (۱۹۳۸)، «وات» (تالیف: ۱۹۴۵، انتشار ۱۹۵۳)، «مولوی» (۱۹۵۱)، «مالون میمیرد» (۱۹۵۱)، «نامناپذیر» (۱۹۵۳) باقی ماندهاند. همچنين وي دو مجموعه شعر با نامهای «هوروسکوپ» و «آنچه واژه هست» از خود به یادگار گذاشته است.
برخی از این آثار توسط مترجمانی چون نجف دریابندری، علیاکبر علیزاد، تینوش نظمجو، مصطفی عابدینیفر، اصغر رستگار، مهدی نوید و علی حاتم، به زبان فارسی ترجمه شدهاند و برخی از آثار نمایشی بکت نیز در ایران روی صحنه بازسازی و اجرا شده اند.
نظر شما