به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، «رمان تاريخي ميتواند توده مردم را با تاريخ صرف آشنا كند. در تمام دنيا نيز از اين شيوه براي آشناسازي مردم با تاريخ، تمدن و فرهنگ كشورشان استفاده ميكنند تا بتوانند شخصيتهاي تاريخي را در قالب داستان و روايتهاي عاشقانه بيان كنند. رماننويسي تاريخي در ايران قدمت 100 ساله دارد.»
آنچه بازگو شد، بخشي از سخنان وحيد عليرضايي، پژوهشگر و تاريخنگار بود كه درباره آسيبشناسي رمانهاي تاريخي به خبرنگار «ايبنا» گفت. وي به رماننويسي كشورهايي اروپايي اشاره كرد و افزود: در كشور فرانسه «ويكتور هوگو» و «الكساندر دوما» براي آشنا كردن مردم با تاريخ كشورشان به ويژه تاريخ پس از رنسانس از شيوه رماننويسي تاريخي استفاده كردهاند.
وي افزود: «بينوايان» نوشته «ويكتور هوگو» يكي از رمانهايي است كه به زبان شيرين و افزودن شخصيتها توانسته تصوير راستين سيماي مردم فرانسه در قرن نوزدهم را نشان دهد. در اين كتاب نويسنده به تشريح بيعدالتيهاي اجتماعي، فقر و فلاکت مردم فرانسه ميپردازد.
وي به آسيبشناسي رمانهاي تاريخي ايران پرداخت و گفت: مشكل اصلي رمانهاي تاريخي ايران اين است كه به جاي اين كه به نگارش صرف و به داستانهاي واقعي تاريخ بپردازيم از تاريخ سوءاستفاده ميكنيم و بستر تاريخي را بهانهاي ميكنيم براي نوشتن يك رمان خيالي.
عليرضايي اظهار كرد: به اين معني كه كتابهاي تاريخي كه در ايران نوشته شده بيشتر از اين كه ايرانيان را با تاريخ آشنا كنند براي تحريف تاريخ به نگارش درآمدهاند كه در بستر آن قصههاي پهلواني يا عاشقانه خود را بيان كنند.
وي به ديدگاههاي مختلف اشاره كرد و گفت: دلايل مختلفي وجود دارد، نخست مسايلي مانند مميزي است، دوم، ترس از نگارش راستين تاريخ و سوم اين كه توده مردم از آن استقبال نكنند. از اين روي نويسندگان مجبور ميشوند تاريخ را تحريف كنند و تاريخي دروغين را به جامعه تحويل دهند.
اين پژوهشگر و رماننويس اظهار كرد: در ايران رمان تاريخي به آن صورتي كه در كشورهاي اروپايي چون اسپانيا، فرانسه و... نوشته ميشود، وجود ندارد بلكه رمانهاي تاريخي ما آغشته به افسانه و تخيل نويسنده است كه تنها در بستر تاريخ اتفاق ميافتد.
وي افزود: اگر در ادبيات ايران بتوانيم تاريخ خودمان را چنانچه اروپاييان دو قرن اخير توانستند با حلاوت و شيريني و روايت قصهگونه شرح دهيم، ميتوانيم حداقل تاريخ معاصر ايران را به مردم جامعه ارايه كنيم بدون اين كه از زمختي و عبوس بودن تاريخ بهره بگيرم.
وي به نمونههايي در اين زمينه اشاره كرد و گفت: رمان «اشك سبلان» يكي از معدود رمانهايي است كه به يك رمان تاريخي خوب تبديل شده، زيرا تاريخ مشروطه ايران را با قصههاي عاشقانه درآميخته است. ولي از آن سوي «ده قزلباش» كه رماني 10 جلدي است و به رمان تاريخي مشهور است با تحريف مسلم تاريخ و با قهرمانسازي دروغين از شاهان صفوي خواسته است به بهانه تاريخ يك قصه قهرماني بگويد.
وي در سخناني پاياني تأكيد كرد كه در ايران رمان تاريخي در جايگاه اصلي خود نيست زيرا رمان تاريخي بايد وفادار به تاريخ باشد تا دوباره مجبور نباشيم به كتابهاي تاريخي مراجعه كنيم تا درستي و نادرستي آن را دريابيم. اگر قرار است با خواندن رمان تاريخي باز به كتابهاي تاريخي مراجعه كنيم خواندن اين رمانها كار بيهوده و ناپسندي است.
وحيد عليرضايي، پژوهشگر و رماننويس تاريخي است. وي «شكوه ساسانيان» را كه رماني تاريخي محسوب ميشود، نوشته است. اين پژوهشگر در رمان تاريخي «شكوه ساسانيان» به سرگذشت پر فراز و نشيب دودمان ساساني، در قالب داستاني يكدست ميپردازد و خواننده را با تاريخ آن روزگار ايران آشنا ميكند. اين كتاب كه در سيزده فصل كوتاه به نگارش درآمده، روايتي تاريخي از چهارصد و بيست سال حكومت ساسانيان است.
وي رمان «روزي كه سپيده خواند»، «عبدالله بن زبير، زمينههاي ظهور و سقوط»، «تاريخ فرهنگ سينماي فارسي» و «سقوط ساسانيان» را در دست نگارش دارد و در اين رمان كه جلد نخست آن به «شكوه ساسانيان» اختصاص داشت از زمان حكومت شيرويه تا روزگار فتح ايران به دست اعراب را در قالب روايتهاي داستانگونه مطرح ميكند.
چهارشنبه ۷ دی ۱۳۹۰ - ۱۳:۰۰
نظر شما