سه‌شنبه ۱ شهریور ۱۳۹۰ - ۱۶:۴۷
خدايا از تو مي‌خواهم

محمد رضا دادسرشت، دانشجو:شب‌هاي قدر كه مي‌رسند، همه آنچه را كه آموخته‌ايم به كار مي‌بنديم تا همه خواسته هايمان به اجابت برسند... مگر نه اينكه قرار است تقدير يك سالمان در اين شب‌ها رقم بخورد و قطعي شود؟/

 خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)- محمد رضا دادسرشت، دانشجو: سخت است كه در غربت باشي و هزاران هزار نامه به دستت برسد اما هيچ اسمي از تو حتي در يكي از آنها نباشد...

امام باقر (ع) مي‌فرمايند: «چيزي نزد خدا محبوبتر از سوال و درخواست از او نيست و هيچ كس مغبون‌تر از كسي كه در دعا و عبادات خدا كبر و سرافرازي مي‌ورزد و از خزانه رحمت او چيزي طلب نمي‌كند»*
وقتي احاديثي مانند اين را مي‌خوانيم و مي‌شنويم براي دعا كردن حريص مي‌شويم؛ كتابها را زير و رو مي‌كنيم كه آداب دعا را خوب ياد بگيريم تا نكند خواسته‌مان مورد اجابت قرار نگيرد. وضو مي‌گيريم، مؤدب رو به قبله مي‌نشينيم، صلوات مي‌فرستيم؛ به گناهانمان اعتراف كرده و از صميم قلب توبه مي‌كنيم؛ خدا را بابت نعمت‌هايش شكر مي‌گذاريم؛ خواسته ها‌يمان را مي‌گوييم و باز در آخر، صلوات مي‌فرستيم. همه چيز كامل است!

در آداب دعاست كه هنگام نيايش نخست بايد براي ديگران دعا كنيم و بعد براي خودمان و اين از يادمان نمي‌رود؛ چيزي را كه جا نيانداخته ايم؟!
حالا دعا مي‌كنيم، همه چيز يادمان است؛ شب‌هاي قدر كه مي‌رسند، همه آنچه را كه آموخته‌ايم به كار مي‌بنديم تا همه خواسته هايمان به اجابت برسند... مگر نه اينكه قرار است تقدير يك سالمان در اين شب‌ها رقم بخورد و قطعي شود؟ موضوع مهمي است، نبايد دست كم بگيريمش. غسل مي‌كنيم، "جوشن" مي‌خوانيم؛ و اما دعا ... .

مي‌گويند شب نوزدهم (كه گذشت!) دعاها ثبت مي‌شوند؛ شب بيست و يك (كه آن هم گذشت!) دعاها مكتوب مي‌شوند و در شب بيست و سوم (كه هنوز نگذشته!) تقديرمان قطعي و امضا مي‌شود. مثل دو شب قدر گذشته قرآن را مقابل صورتمان مي‌گيريم و باز همانگونه درخواست مي‌كنيم.
«خدايا از تو مي‌خواهم به حق كتابت كه نازل شد و آنچه در آن است و در آن اسم بزرگ توست و نام‌هاي نيكويت و آنچه خوف و رجا مي‌دهد كه من را از رهاشدگانت از آتش (جهنم) قرار دهي».
بعد دعا مي‌كنيم؛ قرآن را روي سر مي‌گذاريم تا واسطه‌اي باشد.
«خدايا به حق اين قرآن و به حق كسي كه با او آن را فرو فرستادي و به حق هر مومني كه در آن او را ستودي و به حق تو به آنها، كه هيچ كس حق تو را بهتر از خودت نمي‌شناسد».

دلمان مي‌خواهد آرام بگيرد؛ او را قسم مي‌دهيم به قرآن و عترت، دو يادگار از رسولش. دو واسطه بخشش، دو واسطه فيض، دو دست گير و راهنما، به خودش (بك‌ياالله)، به رسولش (به محمداً)، به ولي‌اش (به عليٍ)...
...و (به‌حجت ابن الحسن) و بعد باز دعا مي‌خوانيم. تقدير مكتوبمان را مي‌برند تا به دست مبارك ايشان بسپارند كه مهر علوي بر آن نقش بندد و تأييد شود.
نگاهي مي‌اندازد... سخت است براي پدري كه در غربت است و هزاران هزار نامه از فرزندانش به دستش برسد اما هيچ اسمي از او در يكي از آنها نباشد ... !

اما نه! در آداب دعا آموخته‌ايم كه نخستين درخواست و مسئلت مان از درگاه خداوند رحمان و رحيم چه باشد. هزاران هزار نامه،‌ هزاران هزار سخن انتظار و هزاران هزار درخواست ظهور تا فرجش در تقدير امسالمان مهر شود.
"اللهم عجل لوليك الفرج."
------------
* (بحار‌الانوار، 90/294)

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها