دوشنبه ۷ فروردین ۱۴۰۲ - ۱۶:۰۰
چرا بایندر برای پایین کشیدن پرچم انگلیس سرزنش شد؟/ ماجرای ازدواج پرحاشیه فرمانده نیروی دریایی با امیلی

بی‌گمان یکی از اهداف انگلیسی‌ها، نابودی کامل نیروی دریایی ایران بود. از روزی که پرچم انگلستان در باسعیدو به فرمان بایندر از فراز بندر، پایین کشیده شد و هنگامی که نیروی دریایی ایران در خلیج فارس به نمایش قدرت پرداخت، از اهمیت نیروی دریایی انگلستان در منطقه کاسته شد، در نتیجه کینه و غرض شدید انگلیسی‌ها را برانگیخت.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، یکی از شخصیت‌هایی که در تاریخ کمتر به او پرداخته شده، دریادار غلامعلی بایندر است که خوشبختانه در طرح شحصیت‌های مانا کتابی به قلم محمد مریوانی به این شهید وطن اختصاص داده شده است.

شهیدی که برخی محققان در مقالات خود به او اشارتی داشتند و رضا جهان‌فر نیز در اثری به بررسی زندگی و شهادتش پرداخته هنوز هم جای خالی در زندگی‌ و کارنامه‌اش بسیار است اما جای بسی خوشوقتی است که محققان امروزی دریافتند که باید به تحقیق و بررسی درباره غلامعلی بایندر بپردازند. گزارشی که در زیر می‌خوانید برگزیدهای از کتاب «غلامعلی بایندر» به قلم محمد مریوانی از مجموعه شخصیت‌های ماناست.

غلامعلی بایندر در 23 آذر 1277 در تهران متولد شد. پدرش علی‌اکبر، ملقب به «دبیر دربار» از سران طایفه بایندر بیجار گروس بود. از آنجا که او از منشیان دربار مظفرالدین‌شاه قاجار بود. از این رو در تهران سکونت داشت. غلامعلی دوران کودکی خود را در کوچه قائم مقام در محله بزرگ عودلاجان تهران، در نزدیکی‌های پامنار، گذراند. او که کودکی با استعداد و توانا بود، در عین حال شر و شور فراوانی نیز داشت.

در اسناد موجود در پرونده پرسنلی بایندر، علاوه بر مدیر مدرسه قدسیه به مدارس اقدسیه، انتصاریه و اشراف نیز اشاره شده است. این مدارس در آن دوران، همگی از مدارس دوره ابتدایی بوده‌اند، لذا این پرسش در ذهن شکل می‌گیرد که چرا او دوره ابتدایی را در چهار مدرسه سپری کرده است؟

بایندر پس از پایان تحصیلات در دارالفنون، به علت علاقه فراوان به نظامی‌گری، درصدد ورود به مدرسه نظام مشیرالدوله برآمد در اولین دوره این مدرسه، بیش از 200 نفر، داوطلب ورود به این مدرسه شده بودند از جمله غلامعلی بایندر که در پالایش نمرات جزو از نفرات برتر شد. او علاقه خاصی به رشته مهندسی داشت و در دوران خدمت هم بر آن شد که آموخته‌های خود را در رشته مهندسی به کار گیرد. او در سال‌های بعد بر اساس علم و اندوخته‌ای که در این رشته داشت در هنگام خدمت در نیروی دریایی، در شناسایی و اجرای علائم مرزی ما بین ایران و عراق نقش فعالی داشت.

بعدها وارد فعالیت سیاسی شد، در این فعالیت با حاجعلی رزم‌آرا و عبدالله هدایت همراه بود و وارد حزب سوسیال دموکرات بود که هدفش اصلاح و رام کردن سرمایه‌داری به نفع مردم بود برای همین خیلی زود به حزبی فراگیر تبدیل شد.

دولت ایران برای تشکیل ارتش نوین، مطابق ارتش‌های اروپایی، عده‌ای از افسران را در 13 خرداد 1302 به ریاست سرتیپ امان الله میرزا جهانبانی برای نخستین بار برای فرا گرفتن فنون جدید و مطالعه به نظام اروپا اعزام داشت. ستوان غلامعلی‌خان بایندر نیز یکی از اعضای این گروه 47 نفر بود.

بایندر طی دو دوره برای تحصیل به فرانسه رفت که در دوره دوم حضور در این کشور فرمانده دانشگاه جنگ فرانسه ضمن یک نامه رسمی به حضور چنین افسری در دانشگاه اظهار خوشبختی می‌کند.

بایندر هنگام تشکیل نیروی دریایی در دوره پهلوی اول برای آموزش نیروی ویژه دریایی و تحویل گرفتن ناوهایی به اسامی ببر، شهباز، پلنگ، سیمرغ، کرکس و شاهرخ به ایتالیا رفت و پس از چند سفر به ایران و دریافت دستورهای لازم به ایران بازگشت و در 14 آبان 1311 نیروی دریایی ایران به فرماندهی غلامعلی بایندر در بوشهر تاسیس شد.
بر اساس آنچه در منابع و اسناد آمده بایندر قبل از تشکیل رسمی نیروی دریایی و مناطق مناسب برای استقرار پایگاه‌های دریایی ایران تلاش وافری از خود نشان داد. حضور مقتدرانه نیروی دریایی ایران به همراه ناوگانی که در خرمشهر، آبادان و اروندرود قدرت‌نمایی می‌کرد که اقدامات بایندر باعث اعتراض انگلیسی‌ها و عمال آنها در بصره و حتی مسئولان شرکت نفت ایران و انگلیس شد! زیرا بایندر قوانین وضع شده از سوی انگلیسی‌ها را در آبادان و بصره به رسمیت نمی‌شناسد. به شکلی که چنین استنباط شد که نیروی دریایی ایران با اقدامات خود قصد به رخ کشیدن قدرتش به انگلیسی‌ها را داشت و تداوم قوانین وضع شده از سوی آنها را به چالش بکشد.

یکی دیگر از اقدامات بایندر استقرار نیروی دریایی ایران در جزیره هنگام است که این اقدام موجب اعتراض انگلیسی‌ها شد، اما این اعتراضات راه به جایی نبرد، اما به استناد به بعضی منابع بعدها رضاشاه نسبت به رفتار جدی و بدون احتیاط بایندر با انگلیسی‌ها درصدد برآمد که او را از فرماندهی نیروی دریایی ایران برکنار کند اما در نهایت فردی با کفایت‌تر از او نیافت و به دادن تذکراتی مبنی بر رعایت ملاحظات و مماشات با انگلیسی‌ها اکتفا شد. هر چند برخی دیگر از منابع علت نارضایتی شاه از بایندر را ازدواجش با امیلی سایکس، تبعه انگلیس می‌دانند که مولف این مدعا را با استناداتی رد می‌کند. لذا همان عامل اختلاف شاه با بایندر چگونگی برخورد با انگلیسی‌ها در بنادر جنوب و در آبهای خلیج‌فارس برمی‌گردد.

به مرور نیروی دریایی ایران در جزایر و مناطق ساحلی خلیج‌فارس گسترش پیدا کرد و همین توسعه باعث تحقق نگرانی انگلیسی‌ها که همان دخالت در امور مناطق ساحلی جنوب خلیج‌فارس شد. زیرا تا پیش از آن انگلیسی‌ها به نحوی مانع از دخالت ایرانی‌ها در امور مربوط به جزایر وسواحل جنوبی خلیج فارس شدند. اما با حضور بایندر در نیروی دریایی تازه تاسیس ایران باعث جولان دادن در آب‌های خلیج فارس شد که به مرور به نظارت بر تردد قایق‌ها و لنج‌های شیخ‌نشین‌های جنوب خلیج فارس پرداخت که این اقدام اعتراض انگلیسی‌ها را برانگیحت اما نیروی دریایی ایران با اقتدار به فرماندهی بایندر به قدرت‌نمایی خود در سواحل جنوبی خلیج فارس ادامه داد.  

یکی دیگر از اقدامات بایندر استقرار پرچم ایران در بندر باسعیدو است که البته پس از فعالیت‌های دیپلماتیک است. از آنجا از دوره فتحعلی‌شاه تحت عنوان یک قرارداد انگلیسی‌ها در این جزیره مستقر شده و طی این قرارداد در جزیره سیستم تلگراف و تلفن ایستگاه‌های دریایی مجاور آن را کنترل می‌کردند و در آنجا انبار آذوقه و مهمات ساختند و هر گونه رفت و آمد را تحت نظارت خود گرفتند و روز به روز این نفوذ را گسترش دادند که پس از استقرار نیروی دریایی ایران این وضعیت با اعتراض بایندر مواجه شد که از ستاد ارتش خواست این موضوع و برافراشته شدن پرچم انگلیس در بندر باسعیدو را بررسی کند. او تنها به این حرکت بسنده نکرد و با فرمان حرکت به فرمانده ناو پلنگ خواست به بندر مذکور برود و پرچم انگلیس را پایین بکشد و پرچم ایران را در ساحل آن بیافروزد.

بعدها انگلیسی‌ها مدعی شدند که پرچم ایران از سوی نیروی دریایی ایران پایین کشیده و پاره شده است و به این اقدام اعتراض کردند و آن را توهین دانستند. از آنجا که مذاکرات سیاسی در تهران با انگلیسی‌ها در حال انجام بود، دولت ایران از بایندر در این رابطه توضیح خواست که او طی نامه‌ای در 16 مرداد 1312 پایین کشیدن پرچم را تائید و پاره کردن آن را کذب محض دانست. چون دولت از بایندر بابت پایین کشیدن پرچم توضیح خواست، نشان می‌دهد که ابتکار پایین کشیدن پرچم انگلیس در بندرباسعیدو به ابتکار بایندر بوده و رضاشاه اطلاعی از آن نداشته است.

متاسفانه بعد از اعتراض انگلیسی‌ها، شاه و دولت ایران، رویکرد بایندر را تائید نکردند و حتی در دوم شهریور 1312 به نوعی بایندر را دعوت به مماشات با انگلیسی‌ها و حتی سرزنش کردند. به طوری که او توصیه شد لازم است رفتار خود را با انگلیسی‌ها تعدیل و حتی دوستانه کند. این رویکرد به معنی پشتیبانی نکردن رضاشاه از اعمال قدرت نظامی ایران در خلیج فارس و حمایت نکردن صریح از رفع اشغال از آب و خاک ایران بود.

ازدواج بایندر با امیلی سایکس نیز حکایت خودش را داشت. به گفته رستم تنها ثمره این ازدواج، پدرش با امیلی در رم آشنا می‌شود، او کارمند کتابخانه بود. اما از آنجا که ازدواج نظامی‌ها با تبعه خارجی ممنوع بود، بایندر نامه‌نگاری‌های زیادی برای گرفتن موافقت ارتش برای این ازدواج انجام داد و در نهایت به رضاشاه نامه‌ای نوشت به این مضمون که از نظر اخلاقی و شرافت سربازی حکم می‌کند با امیلی ازدواج کند. در ابتدا کسی در ستاد ارتش جرئت نمی‌کرد این نامه را به شاه برساند در چهارم اردیبهشت 1312 نامه تحویل رضاشاه شد و او در پاسخ نوشت: «مانعی نمی‌شوم.» اما به این شرط که فرد دیگری باید جایگزین بایندر شود. اگرچه شاه این شرط را گذاشت اما پس از مدتی کسی را مناسب جایگزینی بایندر پیدا نکرد. اما بایندر حتی به قیمت از دست دادن جایگاهش در نیروی دریایی به ازدواج با امیلی مصر بود و در 15 مهرماه 1312 ازدواج انجام شد.

بایندر در زمان ریاست نیروی دریایی ایران درصدد توسعه تجهیزات و امکانات آن برآمد و اسکله و بندرگاه‌هایی در جنوب ایران احداث کرد. در کنار آماده کردن تجهیزات نیروی دریایی از لباس تا اسکله و مقررات آن همچنان با انگلیسی‌ها درگیر بود به طوری که او را به عنوان شخصی ضد بیگانه و ضدانگلیسی می‎شناختند. یکی از درگیری‌های بایندر با انگلیسی‌ها در زمانی که بود که کشتی ببر مسیر کارون به خرمشهر را مسدود کرد و وقتی یکی از کارکنان ارشد شرکت نفت به صورت یکی از نظامیان ایران سیلی زد. بایندر این فرد را دستگیر کرد هر چند با کفالت آزاد شد و با اصرار بایندر از افسر ایرانی در حضور همه عذرخواهی کرد.

بی‌گمان یکی از اهداف انگلیسی‌ها، نابودی کامل نیروی دریایی ایران بود. از روزی که پرچم انگلستان در باسعیدو به فرمان بایندر از فراز بندر، پایین کشیده شد و هنگامی که نیروی دریایی ایران در خلیج فارس به نمایش قدرت پرداخت، از اهمیت نیروی دریایی انگلستان در منطقه کاسته شد، در نتیجه کینه و غرض شدید انگلیسی‌ها را برانگیخت.
انگلیسی‌ها در سوم شهریور 1320 بایندر و سروان مکری‌نژاد را زیر رگبار مسلسل گرفتند و پس از به شهادت رساندنش او را با تشریفات نظامی و احترام در محوطه پایگاه دریایی خرمشهر به خاک سپاردند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها