
چاپ نخست كتاب «رساله لباللباب به ضميمه مصاحبات» اثر علامه سيد محمدحسين طباطبائي، تاليف و تقرير آيتالله سيد محمدحسين حسيني تهراني و به كوشش سيدهادي خسروشاهي، از سوي موسسه بوستان كتاب منتشر و روانه بازار نشر شد.\
چگونگي تقرير و تحرير اين رساله در سال 1369 هجري قمري را خود مرحوم آيةالله تهراني در مقدمه و موخره رساله آوردهاند و در اين رابطه، علاقمندان را با چگونگي خلق اين اثر آشنا و به مطالعه مقدمه و موخره آن رساله دعوت ميكنيم.
البته اين رساله براي نخستينبار در كتاب اول يادنامه استاد شهيد مرتضي مطهري و زير نظر آقاي دكتر عبدالكريم سروش در سال 1360 هجري شمسي از سوي «سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي» منتشر شده بود كه در آن يادنامه، رساله معراجالسالكين و صلوةالعارفين امام خميني(ره) و ترجمه رساله حيات پس از مرگ، اثر علامه طباطبائي(ره) و مقاله «وجود و ماهيت در فلسفه ابنسينا» از مرحوم آيةالله شيخ مهدي حائري يزدي و چند رساله فلسفيـ علمي ديگر نيز درج و نقل شده است.
اشارهاي به تاريخ حيات و آثار مولف
سيد محمدحسين حسيني تهراني(ره)، در سال 1345 هجري قمري در خاندان علم و روحانيت در تهران به دنيا آمد. پدر ايشان آيةالله سيد محمدصادق حسيني تهراني از علماي معروف تهران و امام جماعت مسجد قائم لالهزار و صاحب كتاب تفسيرالقرآن بود.
آيةالله تهراني مقدمات علوم اسلامي را در نزد پدر و عموي خود آموخت و در سال 1364 هجري قمري مصادف با سال 1324 هجري شمسي، به قم هجرت و به ادامه تحصيل پرداخت و از محضر اساتيد بزرگ حوزه، در علوم: فقه، اصول، تفسير، فلسفه بهرهمند شد... و آنگاه در سال 1370 هجري قمري به نجف اشرف هجرت كرد و در دروس علما و مراجع وقت براي تكميل تحصيلات، شركت كرد. ايشان هفت سال بعد و پس از طي مراحل علمي متعدد، به ايران بازگشت و در تهران و سپس مشهد به نشر معارف اسلامي و تبليغ و اقامه نماز و تاليف و نشر كتاب پرداخت.
مجموعه آثار آيةالله تهراني، بالغ بر 70 جلد ميباشد كه خوشبختانه حدود 50 جلد از آنها تاكنون بارها چاپ شدهاند و بقيه هم انشاءالله در نوبت چاپ قرار دارند.
آيةالله تهراني در اوج شكوفايي علمي ـ تربيتي ـ عرفاني و اخلاقي، در تيرماه 1374 شمسي در مشهد مقدس درگذشت و پس از تشييع شايسته و پرشكوه و اقامه نماز به وسيله مرحوم آيةالله العظمي محمدتقي بهجت فومني، در صحن عتيق و در جوار حرم امام رضا(ع) آرميد.
طرح سلوكاليالله
بشر مادي در بيداي ظلمت ماديت زندگي ميكند و در درياي بيكران شهوات و كثرات غوطه ميزند. هرآن، موجي از علايق و وابستگيهاي مادي او را به طرفي پرتاب ميكند. هنوز از لطمات و صدمات آن موج به حال نيامده، موجي سهمگينتر و دهشتانگيزتر كه از علاقه به مال و ثروت و زن و فرزند سرچشمه ميگيرد، سيليهاي متوالي به صورت او نواخته و او را در قعر امواج خروشان اين بحر ژرف و درياي هولناك فرو ميبرد؛ به طوري كه ناله و فريادش در ميان نهيب امواج ناپديد ميشود. به هرجانب كه مينگرد، ميبيند كه حرمان و حسرت كه از آثار و لوازم لاينفك ماده فسادپذير است، او را تهديد و ترعيب ميكند.
در اين ميان، فقط گاهگاهي يك نسيم جانبخش و روحافزايي به نام «جذبه» او را نوازش ميدهد و چنين مييابد كه اين نسيم مهرانگيز، او را به جانبي ميكشد و به مقصدي سوق ميدهد؛ اين نسيم، متمادي نبوده و گاه و بيگاه ميوزد: «و ان لربكم في ايام دهركم نفحات الا فتعرضوا لها و لا تعرضوا عنها؛ بدانيد و آگاه باشيد كه پروردگارتان را در ايام روزگار شما، نسيمهايي است. هان بكوشيد كه خود را در معرض آنها قرار دهيد و از آنها روي نگردانيد.»
در اين موقع سالك به سوي خدا، جاني گرفته و از تاثير همان جذبه الهيه تصميم ميگيرد كه از عالم كثرت عبور كند و به هر ترتيب كه ميسور است بار سفر ببندد و از اين غوغاي پردغدغه و مولم خود را خلاص كند. اين سفر را در عرف و اصطلاح عرفا «سير و سلوك» نامند.
سلوك يعني پيمودن راه و سير، يعني تماشاي آثار و خصوصيات منازل و مراحل بين راه. زاد و توشه اين سفر روحاني، مجاهده و رياضت نفساني است، زيرا قطع علايق ماده بسيار صعب و دشوار است. بنابراين، اندك اندك رشتههاي علقه عالم كثرت را پاره كرده و از عالم طبع سفر ميكند. و هنوز ار خستگي راه نياسوده، وارد عالم برزخ كه كثرت انفسيه است، ميشود. در اين جا به خوبي مشاهده ميكند كه ماده و كثرات خارجيه در درون خانه طبع او چه ذخايري به وديعت نهاده بودند. اينها همان موجودات خياليه نفسانيه هستند كه از برخورد و علاقه به كثرات خارجيه به وجود آمده و جزء آثار و ثمرات و مواليد آن به حساب ميآيند.
اين خيالات مانع از سفر او ميشوند و آرامش او را ميگيرند و چون سالك، ساعتي بخواهد در ذكر خدا بيارمد ناگهان چون سيل بر او هجوم آورده و قصد هلاك او را ميكنند.
جان همه روز از لگدكوب خيال
وز زيان و سود و از بيم زوال
ني صفا ميماندش ني لطف و فر
ني به سوي آسمان راه سفر
بديهي است كه صدمه و آزار كثرات انفسيه، قويتر و نيرومندتر از كثرات خارجيه ميباشد، چه انسان ميتواند با اختيار خود با عزلت و انزوا از مزاحمت و تصادم با كثرات خارجيه دوري جويد، ولي البته نتواند بدين وسيله از صدمه و آزار و خيالات نفسانيه رهايي يابد، چه اينها با او قرين و همجوارند.
مسافر راه خدا و طريق خلوص و عبوديت حق، از اين دشمنان نميهراسد؛ دامن همت بر ميان ميبندد و به ياري آن نغمه قدسيه راه مقصد را در پيش ميگيرد و از عالم خيالات كه او را «برزخ» نامند خارج ميشود. ولي سالك بايد بسيار بيدار و هشيار باشد كه در زواياي خانه دل، چيزي از اين خيالات به جاي نمانده باشد، زيرا داب اين موجودات خياليه، اين است كه در موقع بيرون كردن آنها، خود را در گوشه و زواياي مخفيه دل پنهان ميكند، به طوري كه سالك فريب خورده گمان ميكند از شر آنها خلاص شده و از بقاياي عالم برزخ چيزي با خود همراه ندارد؛ ولي آن هنگام كه مسافر به چشمه حيات راه يافته و ميخواهد از عيون حكمت سيراب شود ناگهان بر او تاخته و با تيغ قهر و جفا، كارش را ميسازند.
در اين رساله پس از مقدماتي در زمينه عرفان و طرح كلي سلوك اليالله به شرح تفصيلي طريق و كيفيت سلوك اليالله پرداخته ميشود. علامه در شرح تفصيلي مراحل سير و سلوك به توضيح و تبيين 25 مرحله از جمله: مراقبه، محاسبه، مواخذه، نيت، صمت، شيخ و استاد و... ميپردازد. همچنين در بخش سير و سلوك (دستورالعمل براي خودسازي) كتاب حاضر، چند نامه با پاسخ علامه درج شده است كه افراد مختلف به علامه نوشتهاند و از ايشان درخواست ارائه طريق در عرفان عملي كردهاند.
بخش دوم كتاب شامل رساله مصاحبات است كه دربرگيرنده پرسشهاي آيةالله تهراني و پاسخهاي علامه طباطبائي است. اين سوالات در زمينههاي مختلف قرآني، فلسفي، عرفاني، عملي و تاريخي طرح شدهاند.
در انتهاي اين اثر، نمايهاي از آيات، روايات، اعلام، كتابها، مكانها، اصطلاحات و موضوعات و اشعار نيز درج شده است.
چاپ نخست كتاب «رساله لباللباب به ضميمه مصاحبات» در شمارگان 1500 نسخه، 416 صفحه و بهاي 77000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظرات