به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا) به نقل از خبرگزاري فرانسه، كتاب «راز موسوليني» كه اخيرا توسط نشر ريزولي در ايتاليا منتشر شده. حاصل يادداشتهاي روزانه كلارتا پتاچي، همسر موسوليني در فاصله سالهاي 1932 تا 1938 است.
موسوليني در اين نوشتهها به عنوان شخصيتي اساسا ضديهود معرفي شده كه شيفته قدرت همتاي فاشيست آلماني خود، رايش سوم شده و در برابر كليساي واتيكان در ايتاليا موضعگيري سختي اتخاذ كرد.
نوشتههاي خانم پتاچي كه در آن زمان نوشته شده، پس از گذشت 70 سال منتشر شده و جنبههايي از زندگي خصوصي بنيتو موسوليني رهبر فاشيست ايتاليايي را برملا ميكند.
در بخشي از اين كتاب، موسوليني در چهارم آگوست 1938 هنگامي كه در يك كشتي خصوصي با پتاچي درباره قوانين ضديهودي هيتلر صحبت ميكرد، ميگويد: «من از سال 1921 نژادپرست بودم، اما نميدانم آنها چطور فكر ميكنند من از هيتلر تقليد ميكنم... بايد معنايي تازه از نژاد اصيل به آن دسته از ايتالياييهايي كه نژاد اصيل خود را بدون آميزش با نژادهاي ديگر حفظ كردهاند، ارائه شود».
در جايي ديگر به تاريخ 11 اكتبر، او در كنار دريا با عصبانيت تمام به كلارتا ميگويد: اين يهوديهاي آشغال، بايد همهشان از بين بروند، من جنگي شبيه به تركان عثماني به راه خواهم انداخت. يك جزيره ميسازم و همه آنها را به آنجا ميفرستم. آنها هيچ ارزش و احترامي ندارند و حتي نامه تشكري نيز تاكنون برايم ننوشتهاند. آنها ميگويند كه ما به پول و كمك آنها احتياج داريم».
همچنين موسوليني در اول اكتبر 1938 به پتاچي درباره آنچه كه در پشت صحنه كنفرانس مونيخ گذشت ميگويد: «رهبر (هيتلر) خيلي دوستداشتني است. هيتلر در عمق وجودش خيلي احساساتي است. هرگاه به من نگاه ميكرد اشك در چشمانش حلقه ميزد. او جدا مرا بسيار دوست دارد».
در بخشهاي ديگري از اين كتاب درباره موضعگيريهاي تند موسوليني در برابر پاپ، موسوليني خطاب به پاپ ميگويد: «ديدگاههاي ديني و معنوي شما به يهوديها نزديك است».
در همين زمينه او خطاب به كلارتا ميافزايد: «تو نميتواني بفهمي اين پاپ چه آسيبهاي فراواني را به كليسا وارد كرده است. تاكنون هيچ پاپي تا اين حد براي دين شوم و بديمن نبوده است». از سوي ديگر او در برابر فكر اجازه ازدواج ايتالياييها با سياهان به شدت ايستادگي ميكند.
بنيتو موسوليني متولد 29 ژوئيه 1883 رهبر حزب ملي فاشيست ايتاليا و از چهرههاي نخستين شكلگيري فاشيسم است. او در سال 1922 در سن 39 سالگي به مقام نخستوزيري ايتاليا رسيد و از سال 1936 به بعد با عباراتي چون عاليجناب بنيتو موسوليني، رييس دولت، دوك فاشيسم و بنيانگذار سلطنت مورد خطاب قرار ميگرفت.
او با ديگر رفقاي سياسي خود حزب فاشيست ايتاليا را با آميزهاي از تفكرات ناسيوناليستي، اقتدارگرايي، سنديكاهاي ملي، توسعهطلبي، تقدم اجتماعي و ضد كمونيستي به وجود آوردند و به اعمال خرابكارانه، سانسور و تبليغات در سطح عمومي روي آوردند.
با وجود آنكه در ابتداي دهه سي موسوليني در برابر آلمان قرار گرفت و به فرانسه متمايل شد اما بعدها تبديل به يكي از چهرههاي اصلي نيروهاي متحدين شد و در سال 1940 ايتاليا را وارد جنگ جهاني دوم كرد. اما سه سال بعد با حمله ارتش پنجم آمريكا به رهبري ژنرال هارولد الكساندر و ارتش هشتم برنارد مونتگومري انگليس به ايتاليا، از سوي شوراي عالي حزب فاشيست بركنار شد و به زندان افتاد. او با يك عمليات ضربتي از سوي نيروهاي ويژه آلماني از زندان نجات يافت و به رهبري بخشهاي اشغال نشده ايتاليا در قالب حكومتي به نام جمهوري اجتماعي ايتاليا رسيد. در آوريل 1945 با شكست كامل ايتاليا، موسوليني به سوييس فرار كرد و پس از افتادن به دست نيروهاي پارتيزان ايتاليايي بدون درنگ كشته شد.
نظر شما