سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - آناهید خزیر: کتاب «برج آزادی» نوشته مارکوس عارفی از سوی انتشارات ایرانشناسی با همکاری بنیاد رودکی و مجموعه فرهنگی هنری برج آزادی یکشنبه ۱۶ آذر در سالن اصلی برج آزادی با حضور حامد مظاهریان، رئیس دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران، نصیر حیدریان رهبر ارکستر سمفونیک تهران و جمعی از پژوهشگران تاریخ و علاقهمندان فرهنگ، هنر و معماری رونمایی شد.
همچنین محمدرضا سحاب، رئیس مؤسسه کارتوگرافی و جغرافیایی سحاب و محمد اصغری، کارشناس هواشناسی از جمله مهمانان ویژه این رویداد بودند که با حضور خود بر اهمیت بازخوانی علمی و فرهنگی چنین آثار ملی تأکید کردند.
کتاب «برج آزادی» با رویکردی پژوهشی هنری به بررسی ریشههای هویتی مؤلفههای فرهنگی و تحلیل معماری این سازه میپردازد و تلاش میکند نگاهی تازه به یکی از شناختهشدهترین نشانههای شهری ایران ارائه دهد.
این کتاب تلاشی است در بازخوانی نمادهای هویت ایرانی و جلوههای فرهنگی معاصر، که با نگاهی پژوهشگرانه و هنرمندانه به رشته تحریر درآمده است. این بنا شاهد تاریخ، تجلیلها و غفلتها، جشنها و شورشها بوده است؛ به عنوان محلی برای منافع و ایدئولوژیهای مختلف برای یادآوری گذشته، توجیه حال و همچنین برای گسترش چشماندازی برای آینده ملت ایران.
برج آزادی نوای موسیقی است
در آغاز مراسم، سید محسن حسینی، رئیس مجموعه فرهنگی هنری برج آزادی و میزبان برنامه، با خوشآمدگویی به حاضران، در سخنانی اهمیت معماری برج آزادی، پیشینه ساخت آن و نقش این بنا در حافظه فرهنگی و بصری تهران را تشریح کرد.
وی برج آزادی را یکی از مهمترین سرمایههای نمادین ایران معاصر دانست و بر ضرورت توجه پژوهشی و هنری به این بنا تأکید کرد و گفت: برج آزادی فقط یک فضای معماری نیست بلکه نوای موسیقی است که در دل شهر نواخته شده است.
در بخشی از مراسم، به نشانِ ارجگذاری به این اثر ملی، ابیاتی از شعر هاجر جعفرزاده درباره برج آزادی خوانده شد؛ شعرهایی که وصفی هنرمندانه از هیبت و هویت این سازه دارند:
پیک صبا عمری سرود سربلندی را
بینِ مقرنسهای معماریت میخواند
البرز هم از هیبتت الهام میگیرد
نقش تو چون کوهی هنرمندانه میماند
اهمیت خوانش پیدایی بناهای تاریخی
سپس بیژن شافعی، آرشیتکت و پژوهشگر معماری دوران تحول به «تحول معماری در ایران» پرداخت و درباره اهمیت این اثر و جایگاه برج آزادی در مطالعات معماری معاصر ایران سخن گفت. او انتشار این کتاب را گامی ارزشمند در مستندسازی تاریخ معاصر و معرفی دقیق تر این بنای ملی دانست.
او افزود: با توجه به پهناوری ایران معماری در این سرزمین نیازمند پژوهش و تحقیق بیشتر است. تمدن جیرفت یکی از مهمترین و کم شناختهشدهترین تمدنهای باستانی ایران است که حدود ۵ هزار سال پیش در منطقه جنوب شرقی ایران شکل گرفته است اما ناشناختیهای بسیاری دارد و اطلاعات آن به شکل گسترده در حال پیدا شدن است.
وی ادامه داد: در معماری گذشته باستانی درباره معماری بومی اطلاعاتی کمی وجود دارد و ما فکر میکنیم همه جای ایران را میشناسیم اما بناهای تاریخی بسیاری وجود دارد که از وجودشان بیاطلاع هستیم. رنگ نقش ویژهای در معماری مرکزی ایران دارد. آنچه درباره گذشته ایران تحقیق شده است به طور مشخص از ابتدای قرن گذشته در کتابهای آرتور پوپ، آندره گدار و گیرشمن میتوان دید. کتاب «المآثر و الآثار» یک اثر تاریخی است که تصویر خوبی از دوران تحول معماری در ایران را به تصویر میکشد. این کتاب توسط محمد حسن صنیعالدوله از رجال خوشنام دوره قاجار تالیف شده است و به همت ایرج افشار به سامان رسیده است. کتاب به ذکر جزئیات دوران سلطنت ناصرالدین شاه، مقامات دولتی و حکومتی و نظامی، جنگهای داخلی و مرزهای کشور و سایر مسایل دوران قاجار میپردازد و به تحول معماری در ایران نیز اشاره میکند.

سه شهر یادمانی در سده اخیر بر اساس خرد جمعی
این معمار و مستندساز معماری دوران تحول سپس به مدرسه دارالفنون نیز اشاره کرد و گفت: دارالفنون منشا تحول اساسی در دوره قاجاریه است و انقلاب مشروطیت در افتتاح این مدرسه نقش بسزایی داشته است. در دوره ۵۰ ساله دوره رضاشاه و محمدرضاشاه سه شهر یادمانی در سده اخیر بر اساس خرد جمعی شکل گرفته است. آرامگاه فردوسی در سال ۱۳۰۷، آرامگاه ابن سینا در سال ۱۳۲۴ و برج آزادی در سال ۱۳۴۵ بناهایی هستند که براساس خرد جمعی شکل گرفتهاند و در تاسیس آن خرد جمعی دخالت داشته است.
وی به خوانش پیدایی بناهای تاریخی نیز پرداخت و افزود: ما کمتر درباره بناهای تاریخی و آثاری که در دوران تحول شکل گرفتند خوانش پیدایی داریم. کتاب «برج آزادی» خوانش معماری و خوانش پیدایی دارد و ما بیشتر اوقات از کار فیزیکی یک مجموعه بیخبر هستیم و فقط اطلاعات پراکندهای در این زمینه داریم. وقتی علی آلداود کتاب «امیرکبیر و ناصرالدین شاه» را مینوشت میگفت کاخ گلستان هزار جلد کتاب درباره تاریخ قاجاریه دارد اما فقط ۳۰۰ جلد آن به مرکز اسناد ملی رفته و به ۷۰۰ عنوان آن دسترسی وجود ندارد. تقریباً بیشتر کارهای فرهنگی در ایران به همین شکل است. یک مجموعه دوجلدی درباره موزه ایران باستان نوشته شده اما درباره کاخ شمسالعماره هیچ کتابی نوشته نشده است حتی درباره فیزیک آن کتابی پیدا نمیشود. در فرانسه سالی ۳۶۵ میلیون کتاب فروخته میشود یعنی روزی یک میلیون و این فروش کتاب در فرانسه شگفتیآور است.

برج آزادی نماد یک شهر نیست بلکه نماد ایران است
امیرسامان میرزایی، مدیرعامل ساخارا و آژیانه نیز در سخنانی کوتاه گفت: دیگر نمیتوانیم چنین بنایی با این اصالت و دقت را ایجاد کنیم. اصالتی که مبتنی بر اعتقاد و خرد جمعی بوده است. برج آزادی نماد یک شهر نیست بلکه نماد ایران است که با شکوهش پایدار و جاودان مانده است.
او ضمن مرور خاطراتی شخصی در مواجهه با برج آزادی گفت: سالها پیش، زمانی که خیلی کوچک بودم، وقتی به هوای رفتن به سفر به فرودگاه مهرآباد نزدیک میشدیم، هیجان سفر و سوار شدن به هواپیما به اوج میرسید. میان این هیجانات توده بزرگ سفید بود؛ تودهای که با تکهرنگهای فیروزهای، حس ابهام، عظمت، رازآلودی را به من القا میکرد. با گذر زمان احساسات متفاوتی را با این سفیدپوش شهر تجربه کردم؛ چه آنهایی که ایستاده زیر سایه آن، منتظر کسی بودند و چه در اتفاقات اجتماعی که حضور آن، به قول طراح آن مانند پدری جمعیت شهر را در آغوش میکشد.
به ایران، فرهنگ و تاریخ سرزمین مادری عشق دارم
مارکوس عارفی، مولف اتریشی-ایرانی کتاب «برج آزادی» نیز توضیحاتی درباره روند تحقیق منابع مستند تاریخی و نگاه هنری خود در نگارش این اثر ارائه داد و گفت: برای من افتخار بزرگی است که این کتاب جامع درباره برج آزادی را به شما معرفی کنم. تالیف این کتاب برای من به مانند سفر بزرگی بود از ایده نوشتن این کتاب تا نتیجهاش که اکنون میبینید.
او سپس به معرفی خود پرداخت و گفت: من در سال ۱۹۷۰ میلادی ۱۳۴۹ خورشیدی در گراتس به عنوان پسر ارشد مادری اتریشی و پدری ایرانی به دنیا آمدم و تا سن ۱۴ سالگی به همراه دو خواهر و برادرم در تهران زندگی میکردم و تا زمان انقلاب ۱۳۵۷ به مهدکودک و مدرسه ابتدایی آلمانی میرفتم. سپس همراه با خانواده به اتریش نقل مکان کردم جایی که پدربزرگ و مادربزرگم در تورل نزدیک افلنتس زندگی میکردند. از کودکی به کوهستان علاقه داشتم. دیدار مجدد با خانواده پدری و صعود به بلندترین قله ایران کوه دماوند مرا پس از ۲۵ سال به ایران بازگرداند. این علاقه دوباره به هنر، فرهنگ و تاریخ سرزمین مادری منجر به دیدارهای منظم از این شهر شده است.

برج آزادی گرما و دوستی میتاباند و خوشآمد میگوید
وی افزود: تهران برای من فقط یک شهر نیست تمام خاطراتم، ریشههایم و اقوام پدریم اینجا هستند و علاقه و عشقم به ایران هیچ وقت از بین نرفت. لمس دوباره فضاهایی که با آنها بزرگ شدم مثل بوی نان و خاطراتم و دلتنگی برای چیزهای ساده من را راهی ایران میکند. شاید بپرسید چرا یک فیزیوتراپیست کتابی درباره برج آزادی مینویسد؟ پاسخش ساده است زیرا تا به امروز کتابی جامع درباره برج آزادی پیدا نکردم. این خلاء انگیزهای شد یا بهتر بگویم وظیفه بود که با نوشتن جای خالی این خلاء را پر کنم. بیاختیار آغاز و پایان هر سفرم به ایران با بازدید از برج آزادی بوده است. برج را از دور تماشا میکنم و لذت میبرم و نزدیک میشوم تا بهتر آن را حس کنم. برج آزادی فقط یک سازه سنگی نیست برای من روح دارد و زنده است. یک روح آرام و باشکوه و در عین حال انسانی. رنگ سفید آن شاید به نظر سرد بیاید اما برج آزادی گرما و دوستی میتاباند و حس در آغوش گرفتن دارد و به انسان امنیت میدهد، گویی با ما حرف میزند و به مسافران خوشآمدگویی میکند.
عارفی گفت: ماجرا از سال ۲۰۱۷ آغاز شد. یک روز با عمویم به بازدید از برج آزادی رفتیم و هنگامی که گردشگر از تاریخ و ساخت این بنا سخن میگفت اولین جرقه در ذهنم زده شد و کنجکاوی مرا برانگیخت. نخست تصمیم گرفتم بیشتر یک کتاب عکس تهیه کنم با کمی اطلاعات درباره تاریخ برج اما وقتی شروع به کار کردم دیدم داستان این پروژه بسیار عمیقتر و جذابتر از یک پروژه تصویری است. پس از آن شروع به تحقیق و پژوهشگر درباره برج آزادی همه ذهن مرا به سوی خود میکشید. ابتدا کتاب برج آزادی در اتریش به زبان آلمانی و انگلیسی در سال ۲۰۲۴ منتشر شد و سپس به فارسی ترجمه و در ایران از سوی انتشارات ایرانشناسی منتشر شد.
کتاب ادای دین به برج آزادی و کسانی که دوستش دارند
وی افزود: در این کتاب از اسناد و روزنامههای قدیمی بهره گرفتم و بیشتر مجلههای دانشگاهی که درباره برج آزادی اطلاعاتی داشتند به من کمک بسیاری کردند. همچنین توانستم به برخی اسناد و عکسهای قدیمی دسترسی پیدا کنم. در ادامه مسیر با افرادی آشنا شدم که مثل من عاشق این برج هستند. با معماران و مهندسانی صحبت کردم که خودشان در ساخت این برج نقش داشتند یا اگر در بین ما نیستند سعی کردم با فرزندانشان مصاحبه کنم. پیدا کردن این افراد آسان نبود ولی هر آشنایی یا گفتوگو مثل یک پازل به جامع شدن این کتاب کمک کرد. امیدوارم هنگامی که این کتاب را ورق میزنید همان حس غرور، احترام و زیبایی را تجربه کنید که من در حین نوشتن و پژوهش داشتم. این کتاب ادای دین به همه انسانهایی است که در ساخت برج آزادی دست داشتند و آن را حفظ کردند و دوستش دارند.
بنای آزادی روایتگر بخشی از حافظه تاریخی و فرهنگی این سرزمین
در پایان مراسم امیرحسین بختیاری، مدیر انتشارات ایرانشناسی نیز گفت: مایه افتخار و خرسندی است که امروز در یکی از ارزشمندترین نمادهای هویت معاصر ایران، یعنی برج آزادی، گرد هم آمدهایم؛ بنایی که نهتنها یک سازهی معماری، بلکه روایتگر بخشی از حافظه تاریخی و فرهنگی این سرزمین است. برای ما در انتشارات ایرانشناسی که بیش از سه دهه در مسیر شناخت، معرفی و پاسداشت فرهنگ، تاریخ و تمدن ایران گام برداشتهایم، امروز روزی ویژه و ماندگار است؛ چرا که حاصل سالها پژوهش، عشق به ایران و تلاش علمی، در قالب کتاب نفیسی پیش روی شما قرار گرفته که به یکی از مهمترین نمادهای شهری و ملی کشورمان میپردازد.
وی افزود: کتاب «برج آزادی»، فقط یک اثر پژوهشی یا تصویری نیست؛ بلکه تلاشی است برای ثبت هویت، اندیشه، هنر و روح زمانهای که این بنای سترگ در آن متولد شد. برجی که سالهاست شاهد شادیها، خاطرهها، رویدادها و فراز و فرودهای این سرزمین بوده و همچنان استوار، بهعنوان یکی از شاخصترین نمادهای ایران، قد برافراشته است.
شناخت عمیقتر یکی از شاخصترین نمادهای هویتی کشورمان
بختیاری ادامه داد: در این مسیر، وظیفه خود میدانم از نویسنده این اثر که با نگاهی دقیق، پژوهشمحور و عاشقانه به سراغ این موضوع آمد، صمیمانه سپاسگزاری کنم. اینکه پژوهشگری از خارج از مرزها، با چنین دقت، احترام و عمقی به یکی از نمادهای ملی ما پرداخته، مایه افتخار و نشانهای روشن از جهانی بودن فرهنگ و هنر ایران است.
وی افزود: امروز ما در انتشارات ایرانشناسی، با رونمایی از این اثر، گامی تازه در مسیر ورود جدیتر به حوزه معماری و میراث معاصر ایران برمیداریم؛ حوزهای که بهدرستی نیازمند توجه، ثبت و ماندگاری بیشتر است. امیدواریم این کتاب، نهتنها برای پژوهشگران و متخصصان، بلکه برای عموم مردم، علاقهمندان به ایران و تهران، پلی باشد برای شناخت عمیقتر یکی از شاخصترین نمادهای هویتی کشورمان؛ و انگیزهای باشد برای توجه بیشتر به میراث فرهنگی معاصر، درست همانگونه که به آثار کهن خود میبالیم. همچنین آرزو میکنم این گردهمایی، آغازی باشد برای گفتوگوهای علمی، فرهنگی و هنری بیشتر پیرامون معماری، هویت و آینده شهر و سرزمینمان.
در بخش ویژه برنامه مارکوس عارفی از نقاشی پرترهای که خود از مهندس پورفتحی، پیمانکار سازه برج آزادی کشیده بود رونمایی کرد و این اثر را به کاوه پورفتحی فرزند وی اهدا کرد اقدامی که با قدردانی و استقبال حاضران همراه شد.
در پایان پس از رونمایی کتاب «برج آزادی» برای افزایش اطلاعات راهنمایان گردشگری از سوی سید محسن حسینی رئیس مجموعه به آنان اهدا شد تا بتوانند اطلاعاتی کامل تر و جامع تر در اختیار بازدیدکنندگان قرار دهند. سپس مراسم با تقدیر از دستاندرکاران و عکس یادگاری به پایان رسید.
نظر شما