سرویس تاریخ خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ سوم آذرماه سال ۱۴۰۴ هجری شمسی مصادف با سوم جمادیالثانی سال ۱۴۴۷ هجری قمری سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) بانوی بزرگ اسلام و دختر نبی اکرم حضرت محمد مصطفی (ص) است. به این مناسبت مروری خواهیم داشت بر برخی از فضیلتهای این شخصیت بزرگ تاریخ اسلام. برای این کار از کتاب ارزشمند زندگانی فاطمه زهرا (س) نوشته باقر شریف قرشی با ترجمه سید محمدرضا مهری انتشارات بنیاد معارف اسلامی مراجعه بهره خواهیم گرفت.
زندگانی فاطمه زهرا (س) ترجمه اثر معروف «حیاه سیدهالنساء فاطمهالزهرا (س)» نوشته محقق نامدار، «باقر شریف قرشی» معرفی جامع خصایل، فضایل و موقعیت تاریخی و سیاسی زندگی بانوی بزرگ اسلام را در معرض مخاطب قرار داده است.
نسب درخشان حضرت زهرا (س)، تولد و پرورش حضرت زهرا (س)، خصوصیات شخصی حضرت زهرا (س)، زهرا (س) در قرآن و سنت پیامبر (ص)، ازدواج حضرت زهرا (س) با امیرالمومنین (ع)، فرزندان مطهر حضرت زهرا (س)، آثار علمی و فکری حضرت زهرا (س)، زهرا (س) و انقلاب عظیم اسلامی، انتخاب امیرالمؤمنین (ع) برای خلافت اسلامی، نشانههای رحلت به سوی خدا، فاجعه بزرگ؛ فتنه بزرگ، سخنرانی تاریخی و جاودانه حضرت زهرا (س) و به سوی جنات خلد، عناوین فصلهای تشکیلدهنده کتاب «زندگانی فاطمه زهرا (س)» هستند.
آنچه میخوانید صفحات ۷۹ تا ۸۵ این کتاب از فصل سوم آن است.

خصوصیات شخصی حضرت زهرا علیها السلام
کمالات اخلاقی و صفات متعالی حضرت زهرا علیها السلام او را از تمام زنان جهان برتر نموده و به بالاترین درجات فضیلت و کرامت رساند. او مظهر منحصر به فرد روحانیت پدر بود، پدری که چشمههای علم و حکمت را بر روی زمین به جوشش در آورد. زهرا در صفای روح، عمق ایمان به خدا، زهد در دنیا و دوری از زیبایی های زندگی همانند پدر بود. اینک برخی از صفات والای آن حضرت را بیان میکنیم:
عصمت
عصمت از ارتکاب گناه، چه عمداً یا سهواً، جزئی از ذات بانوی زنان جهان حضرت فاطمه علیهاالسلام است. عصمت از عناصر اساسی وجود آن حضرت بود و در این باره جای هیچ شک و شبههای نیست. خداوند ایشان را از هر گناهی مبرا ساخته و به تمام فضایل آراسته و او را بهترین الگوی زنان جهان قرار داده است. او در عبادت، عفت و پاکدامنی، احسان و محبت به فقرا و محرومین الگوی همگان است.
دلایل عصمت حضرت
۱. آیه تطهیر، خداوند میفرماید: «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا»
و اهل بیت علیهمالسلام عبارت اند از: علی، فاطمه، حسن و حسین علیهمالسلام.
روشن است که این آیه دلالت دارد بر عصمت و پاکدامنی آن بزرگواران از هر گونه پلیدی و گناه، زیرا که خدای متعال آنها را به عنوان الگوی بندگان و راهنمای مردم به سوی طاعت و رضایت الهی انتخاب فرموده است و مطمئنأ امکان ندارد خداوند افراد گناهکاری غرق در شهوتها را چنین مقامی ببخشد.
خداوند آنها را از کجرویهای زندگی محفوظ و از هر پلیدی پاک و مطهر قرار داده است.
عصمت با تمام مفهوم و محتوای خود در دسترس اهل بیت نبوت و پرچمداران علم و حکمت در اسلام است و هر مسلمانی میتواند از سیره زندگی اهل بیت این معنی را به دست آورد، سیرهای که با ایمان نامتناهی پیوند خورده است.
من در مدتی بالغ بر چهل سال - با توفیق و فضل الهی - زندگی ائمه اطهار علیهمالسلام را بررسی و اخبار و آثار باقی مانده از اهل بیت علیهمالسلام را مطالعه نمودم، ولی هرگز نتوانستم حتی یک مورد اشکال در گفتار یا کردار ایشان بیابم. دشمنان ائمه نیز با همه بغض و عداوتی که داشته اند، هیچ گونه گناهی یا انحرافی از راه راست در مورد ائمه اطهار علیهم السلام نقل نکردهاند. مگر این پیشوای آنان امیرالمؤمنین علیهالسلام نیست که میفرماید: «لَو اُعطِیتُ الأَقالِیمَ السَّبعَةَ بِمَا تَحتَ أَفلَاکِهَا عَلَی أن أَعصِیَ اللَّهَ فِی نَملَةٍ أسلُبُهَا جُلبَ شَعِیرةَ لِمَا فَعَلتُه»؛ اگر هفت آسمان با آنچه در بر دارند را به من بدهند به شرط آنکه از امر خدای متعال سرپیچی کرده دانه جوی را از دهان مورچهای به زور گیرم، هرگز چنین نخواهم کرد.
این نیروی عظیم تقوا همان عصمتی است که شیعه درباره ائمه خود معتقد است. و در هر صورت، خدای متعال حضرت زهرا علیهاالسلام را از هرگونه گناهی معصوم و از هر پلیدی دور ساخته است.
۲. پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم در میان امت اعلام داشت که دخترش زهرا علیهاالسلام پاره تن یا شاخهای از او است، رضایت زهرا رضایت پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم و نارضایتی زهرا علیها السلام نارضایتی پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم است. یعنی اینکه زهرا علیهاالسلام قطعه ای و جزئی از او است، پس همانگونه که خود پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم معصوم است هر جزئی از ایشان نیز معصوم میباشد.
۳. روایتهای متواتری از رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلم آمده است که خدای متعال با رضایت فاطمه علیهاالسلام راضی و با نارضایتی ایشان ناراضی میباشد و مفهوم این حدیث شریف این است که زهرا علیها السلام به منزلتی از ایمان و تقوی رسیده در صف انبیای معصوم - که خداوند را اطاعت کامل نموده و خالصانه عبادت کردند و خدا را آنگونه شناختهاند که شایسته است، در آمده است.
۴. پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم در حدیث متواتر ثقلین عترت و اهل بیت خویش را در ردیف کتاب خدا قرار داده است. پس همانگونه که کتاب خدا از هر باطلی معصوم است، عترت پاک پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم نیز اینگونه می باشند و الأ - روشن است که به چنین مقایسهای درست نبود. البته حضرت زهرا علیهاالسلام در مقدمه این عترت پاک است که خداوند پلیدی را از آنان دور و ایشان را پاکیزه و مطهر فرموده است.
احسان به فقرا
یکی از مناقب حضرت زهرا علیهاالسلام احسان به فقرا و محبت به محرومین است. آیه شریفه: «وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَی حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا» درباره آن حضرت، همسر گرامی و فرزندانشان نازل شده است. این مواردی از محبت و احسان زهرا نسبت به فقرا را مطرح میکنیم:
۱. برای همسایگان فقیری که توانایی آسیا کردن را نداشتند، جو و گندم آسیا میکرد.
۲. کوزه را پر از آب مینمود و برای آن دسته از همسایگان ضعیفی میبرد که نمی توانستند آب آشامیدن را به دست آورند.
۳. شب عروسی لباس جدیدی بر تن داشت. خبردار شد که دختری از انصار جامهای برای پوشیدن ندارد، بیدرنگ جامه جدید خود را از تن کنده و برای او فرستاد.
فرزند گرامی پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم خود را از هر خواسته مادی رها کرد و رضایت خداوند و قرب الی الله را بر همه چیز برتر دانست.
از موارد احسان آن حضرت، داستانی است که جابربن عبدالله انصاری نقل کرده میگوید:
نماز عصر را با رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلم خواندیم، حضرت پس از خواندن نمازهای نافله در جهت قبله نشسته و مردم اطراف آن حضرت جمع شدند. پیرمردی سالخورده از راه رسید و شکایت از گرسنگی نموده گفت: ای پیامبر خدا، من گرسنهام، مرا سیر کن و برهنهام، مرا بپوشان.
رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلم و وی را امر فرمود تا به خانه فرزندش حضرت زهرا علیهاالسلام رود. آن اعرابی رفت و در خانه بانوی زنان جهان را کوبید. سپس سلام کرد و گفت: ای دختر محمد، من برهنه و گرسنهام، پس مرا دریاب، خداوند تو را رحمت کند.
حضرت زهرا علیها السلام چیزی در خانه نداشت که به او بدهد جز یک پوست گوسفند که فرزندانش حسن و حسین علیهماالسلام بر روی آن میخوابیدند. پوستین را به آن پیرمرد داد و گفت: «ای پیرمرد، بفرما این را بگیر»؛ ولی او راضی به پوستین نشده آن را به حضرت زهرا علیهاالسلام باز گرداند.
حضرت زهرا علیهاالسلام گردنبندی داشت که دختر عمویش فاطمه فرزند حمزة بن عبدالمطلب به او هدیه داده بود، حضرت آن گردنبند را از گردن باز کرده و به وی داد.
اعرابی گردنبند را گرفت و به سوی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم تا رفت و گفت: «فاطمه این گردنبند را به من داد و گفت: این را بفروش، به امید آنکه خداوند به تو خیر زیادی عطا فرماید.» پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تا گریه کرد و فرمود: «َ وَ کَیْفَ لَا یَصْنَعُ اللَّهُ لَکَ وَ قَدْ أَعْطَتْکَهُ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ سَیِّدَةُ بَنَاتِ آدَم»؛ چگونه خدا به او خیر نرساند، در حالی که دختر محمد که بانوی تمام دختران آدم است به او عطا فرموده است.
عمار بن یاسر از جا برخاسته گفت: یا رسول الله، آیا اجازه میدهید این گردنبند را خریداری کنم؟ حضرت فرمود: «َ اشْتَرِهِ یَا عَمَّارُ فَلَوِ اشْتَرَکَ فِیهِ الثَّقَلَانِ مَا عَذَّبَهُمُ اللَّهُ بِالنَّار»: آری، آن را خریداری کن ای عمار، اگر تمام جن و انس در خرید آن شرکت کنند خداوند آنها را به آتش جهنم عذاب نخواهد کرد.
عمار پرسید: ای پیرمرد، گردنبند را به چه قیمت میفروشی؟
گفت: با یک غذای نان و گوشت که مرا سیر کند، یک عبای یمانی که مرا پوشانده تا بتوانم با آن در برابر پروردگار به نماز بایستم و دیناری که هزینه راهم باشد تا به خانوادهام برسم.
عمار گفت: پس بیست دینار و دویست درهم هجری همراه با یک عبای یمانی میدهم و با شتر خود تو را به خانوادهات رسانده و با یک غذای نان گندم و گوشت تو را سیر میکنم.
پیرمرد گفت: تو چه قدر در پرداخت اموال کریمی ای مرد!
سپس پیرمرد با خوشحالی آنجا را ترک کرد و گفت: خداوندا، ما خدایی جز تو نداریم، بار الها به فاطمه آنقدر عطا کن که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده باشد.
آنگاه عمار گردنبند را با مشک خوشبو کرده و در عبایی یمانی پیچاند و به دست غلام خویش داد و بدو گفت: این گردنبند را بگیر و به رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلم تقدیم کن و تو نیز از آن ایشان خواهی بود.
غلام گردنبند را نزد پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم می آورد، حضرت امر فرمود تا آن را به حضرت زهرا علیها السلام بازگرداند. حضرت زهرا علیهاالسلام گردنبند را گرفت و غلام را آزاد نمود. غلام از این اتفاق خندید.
حضرت زهرا علیها السلام از او پرسید: چرا میخندی ای غلام؟
عرض کرد: از برکت زیاد این گردنبند خندیدم، گرسنهای را سیر، برهنهای را پوشیده، فقیری را بینیاز و بردهای را آزاد نموده، سپس به صاحب اصلی خود بازگشت.
زهد در دنیا
از دیگر مناقب صدیقه طاهره علیهاالسلام زهد در امور دنیا و پشت کردن به زرق و برق زندگی است. او در این زمینه مانند پدرش بود که نسبت به تمام دنیا زهد ورزید و مانند شوهرش یعنی امیرالمؤمنین علیهالسلام که دنیا را سه طلاقه کرد. به چند مورد درخشان از زهد حضرت زهرا علیهاالسلام اشاره میکنیم:
۱. هنگامی که این آیه شریفه بر پیامبر صَلِّیَاَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلّم نازل شد: ««وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِکُلِّ بَابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ» ؛ وجهنم در انتظار تمام آنها است، هفت در دارد و هر دری مختص جمع مشخصی از آنها است.
پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم به شدت گریه کرد و اصحاب نیز از گریه ایشان گریستند بدون آنکه سبب گریه حضرت را بدانند. یکی از اصحاب نزد صدیقه طاهره فاطمه زهرا علیهاالسلام آمده تا به ایشان خبر دهد، حضرت زهرا علیهاالسلام مشغول آسیا کردن جو بوده و با خود زمزمه می کرد: «وَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ وَأَبْقَی»: آنچه نزد خداوند است بهتر و پایندهتر است. صحابی سلام کرد و خبر گریه پیامبر صَلِّیَاَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلّم را داد. حضرت زهرا علیها السلام برخاست، خود را با عبای کهنهای که از سعف نخل دوخته شده بود پوشاند.
وقتی سلمان فارسی حضرت زهرا علیهاالسلام را دید به گریه افتاد و گفت: چه اندوهناک است که دختران قیصر و کسری لباسهای لطیف ابریشمی بپوشند و بر تن دختر رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلم عبای پشمین کهنه باشد. حضرت زهرا علیها السلام بر پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم تا وارد شد، سخن سلمان را نقل کرد، سپس گفت:
«وَ الَّذِی بَعَثَکَ بِالْحَقِّ مَا لِی وَ لِعَلِیٍّ مُنْذُ خَمْسِ سِنِینَ إِلَّا مَسَکُ کَبْشٍ نَعْلِفُ عَلَیْهَا بِالنَّهَارِ بَعِیرَنَا فَإِذَا کَانَ اللَّیْلُ افْتَرَشْنَاهُ وَ إِنَّ مِرْفَقَتَنَا لَمِنْ أَدَمٍ حَشْوُهَا لِیفٌ» قسم به آنکه تو را به حق فرستاده است، پنج سال است که من و علی چیزی نداریم جز پوست گوسفندی که روزها در آن علف برای شتر میریزیم و هنگام شب آن را برای خواب پهن میکنیم، بالش ما پوست حیوانی است که درون آن از پوسته تنه نخل پر شده است.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از دختر خود تشکر کرد، سپس حضرت زهرا علیها السلام سبب گریه پدر را جویا شد و رسول خدا از نزول آیه فوق خبرداد، آنگاه حضرت زهرا علیهاالسلام به سجده افتاد و گفت: «ُ الْوَیْلُ ثُمَّ الْوَیْلُ لِمَنْ دَخَلَ النَّارَ»؛ وای، وای بر آنکه به آتش جهنم وارد شود!
۲. باز درباره زهد حضرت زهرا علیهاالسلام به دنیا میتوان روایت آن را نقل کرد که میگوید:
فاطمه علیها السلام نزد پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم آمد و گفت:
یَا َرسُولَاللهِ، إنَّی و ابنُ أبِی طَالبٍ مَا لَنَا فِرَاشٌ إلَّا جِلدَ کَسبشٍ نَنامُ عَلَیهِ وَ نَعلِفُ و عَلَیهِ ناضِحَنَا بِالانَّهَارِ ای رسول خدا، من و علی رختخوابی نداریم جز پوست گوسفندی که بر آن میخوابیم و روزها علف شترمان را در آن میریزیم.
پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم فرمود: «یَا بُنَیَّة، إِصبِرِی فَإنَ مُوسَی بنَ عِمرَانَ أقَامَ مَعَ امرَأتِهِ عَشَرَ سِنینَ مَا لَهَا فِرَاشٌ إلَّا عَبَاءَةُ قَطوَانِیَّةٌ»: صبر کن دخترم، موسی بن عمران ده سال با همسر خود گذراند و رختخواب آنها جز یک عبای قطوانی نبود.
۳. صحابی جلیل القدر جابر بن عبدالله انصاری روایت می کند: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و دخترش فاطمه را دید که عبای پوسیدهای بر تن دارد، با دست آسیاب میکند و فرزند خود را شیر میدهد، چشم پیامبر اشکآلود گشته فرمود: «یَا بِنتَاه تَجَرَّعِی مَرَارَةَ الدُّنیَا بِحَلَاوَةِ الآخِرَة…»، دخترم، تلخی دنیا را به خاطر شیرینی آخرت بچش.
فاطمه نیز رضایت خود را اعلام داشته عرض کرد: «الحَمدُ للهِ عَلَی نَعمَائِهِ وَ الشُّکرُ للهِ عَلَی آلّائِه…»؛ خداوند را برای همه نعمتهایش شکر میکنم.
بانوی زنان زندگی سادهای را گذراند که اثری از لذتها و خوشیهای دنیا نبود. او با رفتار خود حقیقت اسلام را به تصویر کشید و درسهایی را از قناعت و رضایت به آنچه خدای متعال برای انسان قسمت کرده است به زنان مسلمان یاد داد.
پاره تن رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلم، تمام خواستههای زندگی در خوراک و پوشاک را درهم پیچیده و با روح و روان خود به سوی خدای خویش روانه گشت و رضای او را بر همه چیز برتر دانست.
نظر شما