سرویس فرهنگ و نشر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «اردیبهشت کتاب؛ مردمنگاری نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران» به قلم مهدی کاموس از سوی خانه کتاب و ادبیات ایران و انتشارات شنل منتشر شد. این کتاب پژوهشی مردمنگارانه از سیوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، اردیبهشت ۱۴۰۱ است.
نویسنده در این کتاب سعی دارد روایتی متفاوت از روایتهای رسمی و دولتی یا روایتهای برخاسته از خواست بخش خصوصی و ناشران و توزیعکنندگان بزرگ را ارائه دهد. در این پژوهش کیفی، به کیفیت رفتاری مشارکتکنندگان در نمایشگاه کتاب تهران، توجه شده است. شاید کارکرد مهم این کتاب روایت چگونگی هژمونیک شدن معانی متفاوت از کتاب، صنعت نشر، سیاستهای فرهنگی دولت و ذینفعان در رویارویی با نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران خواهد بود.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «مردمنگاری نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در این متن به ارکان شهری نمایشگاه کتاب توجه داشته و تلاش کرده است روابط تعاملی عناصر کالبدی و غیرکالبدی نمایشگاه کتاب با انسانها را بفهمد.» سه رکنی که در این کتاب مورد نظر قرار گرفته کالبدی، غیرکالبدی و انسانی است. نویسنده در این کتاب موراد ۷گانه لینچ را برای درک شکل خوب نمایشگاه مد نظر قرار داده است. این موارد شامل نظارت و اختیار، دسترسی، تناسب یا سازگاری، معنی یا حس، سرزندگی، کارایی و عدالت است.
ضمن اینکه نویسنده با تاکید بر نظریه «هانری لوفور» و نظریه «بازتولید اجتماعی» سعی دارد به ترسیم فضایی که نمایشگاه کتاب در نسبت با مخاطب برقرار میکند، مفهومپردازی کند. مفهومی که از دل مفاهیم فضای «درک شده» فضای «زیستهشده» و فضای «تصور شده» به وجود میآید.
او بازدید از نمایشگاه کتاب را «سرمایه فرهنگی نمادین» تلقی میکند و براساس آرای «پییر بوردی» به تبیین سه حالت «تجسدی» «عینیتیافته» و «نهادینه شده» در پیوند با نمایشگاه کتاب میپردازد. نویسنده نمایشگاه کتاب روی را «عادتواره» و خود نمایشگاه را میدانی میداند که میتواند منجر به سرمایه فرهنگی و سرمایه نمادین فرهنگی شود.
در ادامه به مبحث فضای عمومی و نمایشگاه کتاب میپردازد. براساس دیدگاه یورگن هابرماس و طرح سه حوزه عمومی، خصوصی و دولتی، معتقد است نمایشگاه کتاب حوزه عمومی در سطح خرد است اما ابعادش در سطوح میانه و کلان، قابل مشاهده است. حضور ناشران خصوصی و مردم در کنار یکدیگر را فضایی برای شکلگیری نقد سیاستهای رسمی میداند.
سوال مرکزی پژوهش مردمنگارانه نمایشگاه کتاب، مبتنی بر شناخت، توصیف و تبیین الگوهای رفتاری مشارکتکنندگان در تعامل با مکان نمایشگاه و فضای نمایشگاهی است. نویسنده معتقد است که مشارکتکنندگان در نمایشگاه کتاب «دیگری» نبودند و خودم را درمیان آنها میدیدم. به همین دلیل او روش ارائه دادهها را تلفیقی از روشهای خود مردمنگاری، «اعترافی» و در نهایت «داستان» ترسیم کرده است.
کاموس، نمایشگاه کتاب را بهمثابه متنی دانسته که به خوانش و نگارش آن پرداخته است. هدف از این خوانش، کشف زبان مردم مشارکتکننده یا همان نمایشگاه کتاب روها بوده نه کشف دستور زبان نمایشگاه کتاب. بنابراین این کتاب را با رویکردی متفاوتی میتوان یافت که تنها به ارائه آمار و اطلاعات کمّی، بسنده نکرده بلکه نگاهی مردمشناسانه و گاهی جامعهشناسانه، به موضوع پژوهش خود داشته و فراتر از ارائه اطلاعاتی صرف است.
«اردیبهشت کتاب» را شاید تجربهای منحصر به فرد در نگاه به مخاطبان نمایشگاه کتاب بتوان یافت. نگاهی که میتواند آن را به حوزههای پژوهشی در عرصه فرهنگ، تعمیم داد و از دل این مشاهدات مردمنگارانه به برنامهریزی و تعامل موثر، با مخاطب رویدادهای فرهنگی رسید.
نظر شما