سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مرجانه حسین زاده: در روزگاری که زندگی مدرن با سرعت و شتابِ سرسامآورش فرصت اندیشیدن را از مردم ربوده، جلسات کتابخوانی فرصتی برای درنگ، تامل و کندزیستی هستند و شاید بارقه امیدی که شور و حال خاصی به کافهکتابها، موسسات فرهنگی و حتی برخی مکانهای غیررسمی و خصوصی در شهر بخشیدهاند. این محافل صمیمی، که با همت و دغدغهمندی علاقهمندان به کتاب و مطالعه شکل گرفتهاند، فضایی متفاوت و پویا برای تبادلنظر، هماندیشی و ارتقای دانش فراهم آوردهاند. این دورهمیها در سالهای اخیر جان تازهای در رگهای فرهنگ و هنر شهر جاری کردهاند و چراغ کتابخوانی در مشهد را روشنتر از همیشه نگاه داشتهاند.
۲۴ آبان، روز کتاب و کتابخوانی و فرصتی است برای پاسداشت تلاشهای بیوقفه فعالان این عرصه و نگاهی دوباره به وضعیت مطالعه در کشور. حال که هر روز عصر به همت بخشخصوصی، کافهکتابها، جریانهای مردمی و مروجان دغدغهمند کتاب، شاهد برگزاری روزافزون جلسات کتابمحور با موضوعات گوناگون در گوشه و کنار شهر هستیم و اهالی کتاب خودشان بار اصلی ترویج فرهنگ مطالعه را به دوش میکشند، به بهانه سی و سومین هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران، به سراغ برخی از فعالان فرهنگی و مروجان کتاب رفتیم و با آنها به گفتوگو نشستیم. همه آنها معتقدند جامعه کتابخوان در ایدهپردازی و اجرا از تصمیمگیرندگان و متولیان فرهنگی سبقتگرفته و دیگر این نهادهای دولتی هستند که باید از جریانهای خودجوش مردمی الهام بگیرند. مروجان کتاب که نوید موسوی آنها را «سفیران کتاب» مینامد، چراغ محافل فرهنگی را روشن نگه داشتهاند و بدون هیچ چشمداشتی برای برگزاری جلسات هزینه میکنند، این افراد سالهاست بار ترویج فرهنگ مطالعه را نیز خودش بر دوش میکشد، وظیفهای که شاید متولیان فرهنگی باید در انجام آن پیشقدم میشدند.
نوید موسوی، استاد دانشگاه و از فعالان کتابخوانی در مشهد است که برگزاری جلسات کتابمحور را از دوران دانشجویی با تعدادی از دوستاناش آغاز کرد. اما سال ۹۹ بود که اولین جلسه کتابخوانیِ عمومی را با نام «به وقت کتاب» برگزار کرد، این جلسه با استقبال بسیار خوبی از سوی مردم همراه شد به همین دلیل موسوی به دنبال درخواستهای بیشتر شهروندان همزمان در دیگر روزهای هفته هم جلسات کتابخوانی بیشتری با نامهای «کتاب کوچه»، «کتاب راوی» و «کتاب دیدار» را برگزار کرد و طی ماههای اخیر جلسات موسسه «حکمت زندگی» نیز به جلسات او اضافه شد که همهگی خیلی زود مخاطب خود را پیدا کردند، جلساتی گفتوگو محور که مخاطب در آن زمان تامل، درنگ و طرح پرسش دارد.
وقتی در یکی از روزهای پاییز برای دیدار و گفتگو با او به «کافهکتاب دیدار» رفتم، در سالن اصلی این کافهکتاب، افراد با گروههای سنی مختلف در حالی که دفترچه یادداشت در دست داشتند، دور تا دور میز اصلی نشسته بودند و نوید موسوی از تاریخ اروپا سخن میگفت، او این سلسلهجلسات را مدتی قبل از «تاریخ معاصر ایران» آغاز کرد، از فیروزشاه زرینکلاه و نبرد چالدران و شاهعباس اول تا به صفویان و عباس میرزا و دوران محمدشاه قاجار و بحران هرات رسید. وقتی پس از پایان جلسه با او در خصوص چگونگی وضعیت کتاب و کتابخوانی در مشهد صحبت کردم، گفت: مشهد به لحاظ برگزاری رویدادهای متنوع کتابمحور وضعیت خوبی دارد، کتابخوانها به لطف موسسات و کافهکتابها و جریانهای خودجوش مردمی، مسیر خودشان را پیدا کردهاند و نیازی به حمایت نهادهای دولتی هم ندارند. امروز این نهادهای دولتی هستند که باید از جریانهای خودجوش مردمی الهام بگیرند و من فکر میکنم جامعه از تصمیمگیرندگان فرهنگی در ایدهپردازی و اجرا سبقت گرفته است.

پیامدهای ارتقای فرهنگ مطالعه
موسوی با اشاره به نقش نهادهای دولتی در ترویج فرهنگمطالعه گفت: من نقش آنان را نسبت به امکانات و تواناییهایی که در این نهادها وجود دارد، خوب ارزیابی نمیکنم. بارها تاکید کردم و باز هم تکرار میکنم ما در مشهد حتی نتوانستیم نمایشگاه کتاب را حفظ کنیم و این نمایشگاه چند سالی است که برگزار نمیشود. برگزاری نمایشگاه خیلی در توسعه فرهنگ کتاب و کتابخوانی موثر بود. در سالهای اخیر خیلی از برنامههای کتابمحور نظیرِ کتابمترو و مسابقات کتابخوانی هم چندان موفق نبودهاند.
این روزنامهنگار، ارتقای فرهنگمطالعه را مهمترین اقدامات پیشگیرانه آسیبهای اجتماعی دانست و تاکید کرد: یک جوان، نوجوان، یک بازنشسته و یا هر کسی از هر گروه سنی در جامعه امروز با آسیبهای بسیاری مواجه است که شرکت در جلسات کتاب میتواند آنها را تا حدودی هدایت کند.
این مدرس تاریخ با بیان اینکه جلسات کتابمحور، حس همدلی و همیاری را افزایش میدهد، اظهار کرد: این رویدادها، جمعهای دوستانه خوب و خاطرات ماندگار میسازد. این روزها ما خیلی به چنین محافلی نیاز داریم تا نسل جوان کمتر به انحرافات اجتماعی دچار شود و میانسالان و سالمندان ما نیز کمتر در تنهایی و انزوا و در معرض فشارهای روحی باشند.
حضور همه گروههای سنی در جلسات کتابخوانی
نوید موسوی گفت: چیزی که برای من در جلسات خودجوشِ کتاب جالب بوده و هست، حضور همه گروههای سنی در کنار هم است که ضمن هماندیشی و تبادل تجربهها احساس همدلانهای ایجاد میکند. در این سالها افراد بسیاری را دیدهام که گفتهاند پس از حضور در این گردهماییها و جلسات، حال بهتری دارند و چیزهای زیادی آموختهاند. این دستاوردها را نباید دستِکم گرفت.
نقش «سفیران کتاب» در پایداری جلسات کتاب
او با اشاره به نقش مروجان کتاب در رونق این محافل فرهنگی ابراز کرد: مروجان مردمی که من اسم آنها را «سفیران کتاب» میگذارم افراد دغدغهمندی هستند که چراغ جلسات را روشن نگه میدارند و الهامبخش دیگران در این مسیر هستند. خیلی از این آنها بدون هیچ چشمداشتی حتی برای برگزاری جلسات هزینه میکنند و از هیچ جایی حمایت نمیشوند. بد نیست در این هفته کتاب خدا قوتی به همه این عزیزان بگوییم.
نوید موسوی خودجوش بودن این جریان کتابخوانی را ویژگی اصلی ماندگاری این جریان دانست و اظهار کرد: امیدوارم با بیشتر شدن آنها شاهد مشارکت بیشتر مردم در این نوع رویدادها باشیم.

وی افزود: البته امیدوارم جلسات خوب به تدریج به جریانهایی جدی تبدیل شوند و برای برگزارکنندگان ساعی، آورده مالی هم داشته باشند. این چیزی است که تا حدودی اتفاق افتاده است و اگر تداوم یابد میتواند جریانی حرفهای بسازد که بسیار ارزشمند است.
چالشهای برگزاری جلسات کتابخوانی
او در خصوص چالشهای برگزاری جلسات کتابخوانی گفت: در این مسیر دشواریهایی نیز وجود دارد، از جمله میتوان به انتخاب مکان و زمان اشاره کرد که باید توجه داشت مناسب باشد وعلاقهمندان امکان شرکت پیدا کنند، چون ما امکان بهرهمندی از مکانهای دولتی را نداریم و جلسات مردمی توسط خود ما برگزار میشود، لذا باید آنقدر بگردیم و مکان را عوض کنیم تا به جایی که شرایط مناسب را داشته باشد برسیم، اما مهمتر از این ارائهکنندگانی هستند که توان ارائه کتاب داشته باشند و بتوانند آنچه خواندند را با دوستان علاقهمند به اشتراک بگذارند. در واقع افراد علاقهمند به کتاب، نسبت به ارائهکنندگان همیشه بیشتر هستند و این در جلسات و دورهمیهای عمومی کار را سخت میکند.
عدم حمایت دولتی
نوید موسوی ادامه داد: بعضی مسائل اجتماعی مثل مشکلات اقتصادی و گرفتاریهایی که این روزها برای همه آشناست گاهی بر شرکت در جلسات سایه میاندازد و موجب خلوت شدن جلسات میشود. این نوع دورهمیها خودمانی هستند و از هیچ نهاد و ارگانی حمایت نمیشوند و بودجهای هم ندارند پس طبیعی است که گاهی گردانندگان جلسات نیاز به استراحت داشته باشند و دورههایی از سکوت ایجاد شود. تداوم در برگزاری جلسات از موارد مهمی است که یک جریان را ایجاد میکند و هرچه دورههای سکوت طولانیتر شود، این جریان دچار توقف میشود. در واقع ما ساختار و سازمان کافی برای جلسات خودجوش نداریم.
وی افزود: اگر من و دوستانم به برگزاری چنین جلساتی ادامه دادیم در وهله اول فقط علاقه ما به کتاب و مطالعه بوده است. حتی با وجود ساز و کارهای مالی که در برخی جلسات ایجاد شده باز هم توجیه مالی معقولی در کار نیست اما علاقه این را جبران میکند و ما را در این مسیر نگه داشته است. من گاهی با شوخی به دوستانام میگویم «ما آلوده کتاب شدهایم» و ظاهراً از این جریان رهایی نخواهیم یافت.
نوید موسوی با اشاره به یکی از مهمترین چالشهایی که سفیران کتاب با آن مواجه هستند، تصریح کرد: توان این فعالان برای انجام کار فرهنگی چالش بزرگی است، آنان باید بدون کمترین حمایتی در این مسیر ثابثقدم باشند، گهگاه مشاهده میکنیم به دلایل مختلف آنها از ادامه مسیر باز میمانند. اما جریانهای خودجوش و مردمی از این گزند ایمن نخواهند بود. من فکر میکنم جلساتی که علاقهمندان ثابتقدم را یافته، دوام میآورد و به تدریج جریان کتاب را در جامعه تداوم خواهند بخشید.
افزایش جمعیت کتابخوان
وی بیان کرد: خوشبختانه امروز به نسبت سابق کتابخوانهای بیشتری داریم که موتور محرک جلسات هستند. حتی از اقشار مختلف جامعه شاهد شکلگیری جلسات متعدد هستیم که موضوعات متنوعی هم دارند. زمانی بیشتر جلسات، رنگ و بوی شعر و ادبیات داشت اما امروز جلساتی با موضوع فلسفه، روانشناسی، فرهنگ، رسانه و… نیز اضافه شده است که به نظرم از بهترین اتفاقهای این سالها بوده است.
موسوی گفت: امیدوارم به زودی در مشهد یا در مقیاس استان خراسان رضوی، شاهد یک سایت تخصصی کتاب که در آن همه اخبار و رویدادهای مرتبط با کتاب اطلاعرسانی شود داشته باشیم تا زمینه مشارکت در جلسات کتابخوانی را فراهم کند. به نظرم میتواند به یک همافزایی میان اهالی کتاب بیانجامد که اتفاق خوبی است.

کتاب نیاز به ویترین دارد
این مدرس تاریخ گفت: پیوند دادن محافل اهل کتاب و هنر هم میتواند ایده خوبی برای اجرا باشد. زمانی که بازار کتاب گلستان در مشهد با کتابفروشیها پر میشد هیجان خوبی ایجاد کرد و ما دوست داشتیم این جریان تقویت میشد و در آن مسیر فرهنگی زیبا میتوانستیم تئاتر خیابانی و جلسات نقد کتاب متعدد را داشته باشیم که متاسفانه محقق نشد.
وی ادامه داد: چیزی شبیه بازار کتاب گلستان که رونق داشته باشد میتواند اتفاق خوبی برای شهر مشهد باشد. در واقع کتاب نیاز به ویترین دارد و پاتوقهای فرهنگی میتواند بهترین ویترین برای آن باشد. اگر بازارچهای داشته باشیم به مراتب ویترین بزرگتری هم داریم.
فقدان نمایشگاه کتاب مشهد!
نوید موسوی در انتها خاطر نشان کرد: نمایشگاه کتاب هم همیشه در آبان برگزار میشد و کتاب را به همه اقشار جامعه یادآوری میکرد که متاسفانه دیگر برگزار نمیشود. امیدوارم اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی مشارکتهای بیشتری برای برگزاری مجدد این رویداد بگیرد و ما شاهد برگزاری مجدد این رویداد ارزشمند و خاطرهانگیز در مشهد باشیم.
کتابخوانی با «چطور خواندن» سنجیده میشود
پس از آن به سراغ امین فردوسآرا رفتم، پژوهشگر و مدرس فلسفه که جلسات فلسفه او در سالهای اخیر مخاطبان بسیاری را با خود همراه کرده است، او در خصوص سنجش وضعیت کتاب و کتابخوانی در مشهد گفت: من به عدد و آمار دقیقی در این خصوص دسترسی ندارم اما موضوع کتابخوانی فقط با «چقدر خواندن» سنجیده نمیشود، بلکه با «چطور خواندن» معنا پیدا میکند.

وی افزود: چیزی که در مشهد و در اطراف خود میبینم، میل به معنا و گفتوگوست، مخصوصاً در نسل جوان. شاید تعداد خوانندهها خیلی زیاد نباشد، اما کم هم نیستند و همانهایی که میخوانند، با دغدغه و عمق میخوانند. این میتواند نشانی از امید داشته باشد.
فردوسآرا در خصوص چالشهای برگزاری جلسات کتابخوانی اظهار کرد: به صورت کلی «ارائهدادن یک کتاب» انرژی زیادی میخواهد، به خصوص اینکه این مسیر هر هفته به صورت مستمر باشد یا بعضاً هفتهای چندبار، من هم گاهی خسته میشوم اما حداقل تاکنون علیرغم خستگی بر ادامه دادن پافشاری کردهام اما این جلسات برای من فقط فعالیت فرهنگی نیست، نوعی شیوه زیستن است. این امید هست که در حین گفتوشنودها راهی تازه، درکی تازه یا شیوهای تازه برای نگریستن و زیستن یافت شود و با این امید، گاه خستگی جایش را به شوق میدهد.
نقش مهم مروجان کتاب
این پژوهشگر فلسفه با بیان اینکه مروجان کتابخوانی در مشهد چراغمطالعه را روشن نگاه داشتهاند، گفت: این افراد چون از دلِ زندگی میآیند و نه از دل بخشنامه، این مسیر را به خوبی پیش میبرند. اما از سویی نهادهای متولی فرهنگ و هنر هم در قدماول باید نگاهشان را از «هدایت» به «حمایت» تغییر دهند. کار فرهنگی از دل اعتماد رشد میکند، نه از دل کنترل. گاهی فقط کافی است فضا را باز بگذارند، مکان در اختیار بگذارند یا موانع اداری را کم کنند، همین میتواند تفاوت بزرگی بسازد. یعنی متولیان فرهنگ و هنر اگر نمیتوانند خیری برسانند، حداقل میتوانند مانع کمتری ایجاد کنند.
امین فردوسآرا بزرگترین چالش مروجان کتاب را فرسودگی دانست و اظهار کرد: کسی که از سرِ علاقه کار میکند، اما حمایت و امکانات ندارد، کمکم خسته میشود. از طرفی، جامعه امروز از یک سو به دلیل انواع دغدغههای معیشتی و از سویی دیگر به دلیل فرصتِ کم برای اندیشیدن چندان حوصلهای ندارد. حفظ شوق فکر کردن در چنین فضایی سخت است، ولی همانقدر که سخت است، ارزشمند هم هست.
فردوسآرا در تشریح این پرسش که «فلسفه در جهان امروز چه ضرورتی برای انسان مدرن دارد،» گفت: در دنیایی بسیار پرسرعت زندگی میکنیم. فلسفه میتواند کمک کند که کمی مکث کنیم، بیندیشیم، دوباره ببینیم، خودمان را، دیگران را و به معنای زیستن فکر کنیم. فلسفه به ما کمک میکند که مفاهیم و چارچوبهای آشنا را بازبینی کنیم و صیقل بزنیم.
او در خصوص دلیل استقبال از جلساتش گفت: شاید دلیل استقبال از این جلسات هم همین باشد پدید آمدن فرصتی برای بازبینی مفاهیم مهم، فرصتی برای اندیشیدن؛ فرصتی برای مواجهه دوباره با خود.
وی در انتها تاکید کرد: آرزو دارم روزی کتابخواندن بخشی از سبک زندگی ما شود، همانطور که برای ورزش یا غذا وقت میگذاریم، برای فکر کردن و خواندن هم وقت بگذاریم و در راستای دغدغههای جاری در زندگیِ فردی و اجتماعی، بخوانیم و بیندیشیم.
نهادهای خصوصی بار ترویج فرهنگ مطالعه را به دوش میکشند
ترانه علینیا، تسهیلگر کودک، مروج مطالعه است که دو سالی است در زمینه ترویج فرهنگ مطالعه فعالیت میکند، وقتی با او در خصوص وضعیت کتابخوانی در مشهد صحبت کردیم، او با اشاره جلساتِ «همنشینی کتاب جریان» که توسط این فعال فرهنگی در مشهد راهاندازی شده و مورد اقبال عمومی قرار گرفته، گفت: اسم این سلسله جلسات را به این دلیل انتخاب کردم که «جریان» وامگرفته از جریانهای ادبی است. در این جلسات هم ما هر بار به جریانِ ادبی یک کشور میپردازیم.
وی افزود: در این نشست فرهنگی هرجلسه سه کتاب از جریانهای ادبی کشور که به نظرم حائز اهمیت است را به شرکت کنندگان معرفی میکنم، شرکتکنندگان از قبل آن کتاب را میخوانند و در جلسه در خصوص آن صحبت میکنیم.
این مروج مطالعه با بیان اینکه وضعیت کتابخوانی در مشهد رو به بهبود است، گفت: اقدامات مرتبط با کتاب توسط نهادهای خصوصی در سالهای اخیر در مشهد رونق گرفته، یعنی گروههای مردمی خودشان، بدون هیچ بودجهای بار ترویج فرهنگ مطالعه را بر دوش میکشند و اتفاقاً خیلی هم خوب از پَس این کار برآمدهاند.

علی نیا ادامه داد: امیدوارم حمایتهای مادی و معنوی توسط متولیان فرهنگی از مروجان کتاب و این رویدادهای فرهنگی که توسط خودِ مردم در شهر صورت میگیرد، بیشتر شود. به خصوص از آن دسته از مروجان کتاب که در تلاشاند تا مطالعه «ادبیات داستانی» را وارد زندگی روزمره مردم بکنند چراکه کتابهای آموزشی ذائقه غالب مردم است و هنوز کسی از ضرورت «کتابدرمانی» که در موسسات روانشناسیِ بیشتر کشورهای توسعهیافته به صورت «روایتدرمانی» در حال انجام است، آگاهی ندارند. روایتدرمانی امروز بسیار تاثیرگذار است و در مواجهه افراد با چالشها بسیار کارآمد است.
این تسهیلگر کودک با اشاره به چالشهای برگزاری جلسات کتابمحور توسط گروههای مردمی گفت: مروجان کتاب به این حمایتهای مادی و معنوی متولیان فرهنگی نیازمند هستند، امروز یکی از چالشهای ما این است که حتی یک مکان مناسب برای برگزاری رویدادهایمان نداریم، کافهکتابها خوب هستند اما فضای کافی ندارند، یا اگر کافهای مکان مناسبی داشته باشند فضای کافه به گونهای است که آشپزخانه آن موقع تحویل سفارش مشتریان، سر و صدا ایجاد میکند و این آلودگی صوتی مخل برگزاری جلسه کتابخوانی است. از سویی دیگر برای استفاده از محیط کافه باید هزینهای را پرداخت کنیم، در حالیکه ما از برگزاری این رویدادها هزینهای دریافت نمیکنیم.
علینیا با بیان اینکه مطالعه در فرهنگ ما هنوز نهادینه نشده، تاکید کرد: اگر بخواهیم وضعیت مطالعه را به یک انسان تشبیه کنیم، مطالعه در مشهد شبیه نوجوانی است که در حال گذار از نوجوانی به بزرگسالی است و هنوز بلوغ در او شکل نگرفته است لذا این نوجوان با نوسانات خلقی بسیاری مواجه است. لذا از نگاه من وضعیت کتابخوانی در مشهد هم در دوران گذار و روبه بهبود است.
ضرورت مطالعه کتابهای ادبیات داستانی
این تسهیلگر کودک ادامه داد: اهمیت مطالعه کتابهای ادبیات داستانی و همینطور کودک و نوجوان هنوز به چشم عموم مردم نیامده و بیشتر قشر خاصی از جامعه از اهمیت و ضرورت مطالعه این کتابها آگاه هستند.
ترانه علینیا بیان کرد: از سویی دیگر ادبیات نوجوان همیشه مسئله پر چالشی بوده و مغفول مانده، به این معنی که فعالان حوزه کتابِ بزرگسال و کودک بسیارند، اما ادبیات نوجوان مبحث مغفولماندهای است، مسائل تربیتی و آموزشی حوزه نوجوان هم به همین صورت است و کمتر به آن پرداخته شده است.
نظر شما