سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - ۱۹ آبان سالروز اعدام سید حسین فاطمی (۱۳۳۳-۱۲۹۶) سیاستمدار و روزنامهنگار ایرانی و وزیر امور خارجه دکتر مصدق است. درباره فاطمی و نقشآفرینیاش در تاریخ معاصر ایران بحثها و گفتوگوهای فراوانی صورت گرفته است. قدر مسلم آن است که او بسیار جوان و ناعادلانه اعدام شد. محمد چگینی، پژوهشگر تاریخ معاصر و مولف کتاب «سید حسین فاطمی» از سلسله کتابهای «شخصیتهای مانا» از سوره مهر در یادداشت حاضر مروری بر زندگی پرماجرای این ژورنالیست سیاستپیشه داشته است که از نظر میگذرد:
سید حسین فاطمی از روزنامهنگاران سرشناس دهه ۱۳۲۰ ش. بود که فعالیت خود را با نگارش مقالات ادبی در روزنامه «ستاره» و «باختر» در اواخر دوره پهلوی اول شروع کرد. بعد از اشغال ایران در شهریور ماه ۱۳۲۰ و تغییراتی که در ساحت سیاسی و مطبوعاتی ایران رخ داد با موضعگیریهایی بر ضد بیگانگان و سیاستمداران قدیمی و به ویژه خاندان سلطنتی شهرت و آوازهای برای خود کسب کرد و از این راه با وجود جوانی به یکی از جنجالیترین و خبرسازترین رجال عصر خود به ویژه در دوره ملی شدن صنعت نفت تبدیل شد.
زندگی کوتاه اما پرچالش فاطمی به علت حب و بغضهایی که نسبت به او وجود دارد همچنان برای ایرانیان به ویژه نسل جوان ناشناخته مانده است. بیشتر آثاری که درباره او تحت عناوین زندگینامه، یادبود و خاطرات وی منتشر شده است؛ با آنکه هر کدام ارزش خاص خود را دارد، اما واقعیت امر این است که هیچکدام نتوانستهاند به طور کامل و مستند زندگی وی را به تصویر بکشند. یکی از کارهای ارزشمند دفتر ادبیات حوزه هنری تعریف پروژههایی تحت عنوان «شخصیتهای مانا» درباره معرفی رجال و شخصیتهای گمنام و کمتر شناخته شده تاریخ ایران است. «زندگینامه سید حسین فاطمی» نیز به عنوان یکی از شخصیتهای جنجالی اما ناآشنای تاریخ معاصر در این راستا تعریف، تدوین و منتشر شد.

کتاب در سه فصل تنظیم و ساماندهی شده است. فصل اول به خانواده، دوران کودکی، شروع فعالیت مطبوعاتی و بازگشت از اروپا اختصاص دارد. فصل دوم به فعالیت فاطمی از زمان انتشار باختر امروز، نقش وی در ملی شدن نفت میپردازد. فصل سوم دوره تصدی وزارت امور خارجه و تحولات سیاست خارجی ایران، کودتا و ایام اختفا که منجر به بازداشت و اعدام شد را در بر میگیرد. تلاش شد تا این کتاب با تکیه برکتب، اسناد در دسترس و مطبوعات از جمله «باختر» و «باختر امروز» تدوین شود.
سیدحسین فاطمی در دهم محرم سال ۱۳۳۶ ق./ پنجم آبان ۱۲۹۶ ش. در یک خانواده مذهبی در شهر نائین دیده به جهان گشود، به همین علت پدرش سید علی محمد نائینی معروف به سیفالعلما از روحانیون سرشناس آن شهر نام حسین را بر او نهاد. فاطمی، تحصیلات مقدماتی را در دبستان «گلزار» نائین به اتمام رساند، سپس به اصفهان مهاجرت کرد و همزمان با تحصیل در مدرسه «سعدی» در روزنامه «باختر» کار میکرد. در سال ۱۳۱۶ به تهران سفر کرد و در روزنامه «ستاره» مشغول به کار شد و تحسین بزرگان آن زمان یعنی علی دشتی، عبدالرحمن فرامرزی و ابوالقاسم پاینده مسئولان اداره سانسور را برانگیخت. در سال ۱۳۱۹ به اصفهان بازگشت و مدیریت روزنامه «باختر» را بر عهده گرفت. با اشغال ایران از سوی متفقین، فعالیت و انتقادات او هم مانند دیگر جوانان آن روز از نیروهای اشغالگر، دربار و دولت افزایش یافت که منجر به بازداشت از سوی شهربانی شد.
بعد از آزادی وقتی فضای اصفهان را نامناسب دید امتیاز روزنامه «باختر» را به تهران منتقل کرد. سرمقالههای تند و آتشین روزنامه «باختر» را شخصاً مینوشت و دربار، مجلس و دولت را مورد انتقاد قرار میداد. به اعتقاد او بقایای به جا مانده از دوره رضاشاه به قدری فاسد بود که اگر یک فرد اصلح هم در راس آن قرار میگرفت، دامنش آلوده میشد. در بازیهای گرم سیاسی دهه ۱۳۲۰ به سمت احمد قوام سیاستمدار کهنه کار تمایل پیدا کرد و حامی سیاستهای دکتر مصدق به ویژه در زمینه نفت در مجلس بود. با روی کار آمدن دولت قوام در مرداد ۱۳۲۱ دفتر روزنامه باختر را به پاتوق روزنامهنگاران طرفدار او تبدیل کرد. با سقوط دولت قوام و روی کار آمدن علی سهیلی روزنامه باختر به پایگاه ضد دولت تبدیل شد و چندین بار از سوی شهربانی توقیف شد. در موضوع درخواست شوروی برای امتیاز نفت شمال، فاطمی علیه سیاستهای شوروی و حزب توده وارد میدان شد. «از دیدگاه وی بیگانه، بیگانه بود و فرقی نمیکرد که کدام کشور تقاضای امتیاز نماید. برای ما دوستی روس، انگلیس و آمریکا یکسان است و معتقدیم نژاد پاک ایرانی سر عبودیت و بندگی در برابر هیچ اجنبی فرود نمیآورد و جز روی اصل احترام متقابل و حاکمیت ملی با بیگانهای طرح آشنایی نمیریزد.»

فاطمی و چند تن از روزنامهنگاران دیگر در اواسط سال ۱۳۲۴ همراه هیاتی برای شرکت در کنفرانس جهانی کار عازم ژنو شد. بعد از کنفرانس او تصمیم گرفت برای سیاحت و کسب تجربه مدتی در فرانسه زندگی کند. تا سال ۱۳۲۷ در فرانسه ماند و مدرک دیپلم روزنامهنگاری را از مدرسه «اوت اتود انترناسیونال» دریافت کرد. بعد از بازگشت روزنامه باختر را به «باختر امروز» تغییر داد و فعالیت مطبوعاتی را که همزمان با مذاکرات نفتی ایران و شرکت انگلیسی بود از سر گرفت. انتشار مطالبی در مخالفت با واگذاری امتیاز نفت به انگلیسیها زمینهساز آشنائی او با اقلیت مجلس پانزدهم یعنی مکی، یقائی، حائریزاده و آزاد شد. به تبع آن راه همکاری با دکتر مصدق نیز از همین زمان هموار شد. شهریور ماه ۱۳۲۸ به جمع معترضان به نحوه برگزاری انتخابات مجلس ۱۶ پیوست. آنها در ۲۳ مهرماه به رهبری مصدق در جلو کاخ سطلنتی تحصن کردند و زمانی که دربار پاسخ درخوری به تحصنشان نداد با صدور بیانیهای در انتقاد از دربار و انگلستان به تحصن پایان دادند.
مخالفان انتخابات شانزدهم و قرارداد الحاقی در آغاز به نام «هیأت متحصنان دربار» شناخته میشدند در اول آبانماه در خانه مصدق گرد هم آمدند و ظهور جریان سیاسی جدید تحت نام «جبهه ملی ایران» را اعلام کردند که به گفته حاضران این نام را فاطمی پیشنهاد داد. از این به بعد روزنامه «باختر امروز» به ارگان جبهه کلی تبدیل شد. در نتیجه انتقادات تند به افرادی مانند سپهبد رزمآراء باختر امروز چند بار توقیف و فاطمی بازداشت شد. از دیگر اقدامات مهم فاطمی که مورد تائید رهبر جبهه ملی نیز هست پیشنهاد طرح ملی شدن صنعت نفت بود که مورد پذیرش کمیسیون نفت مجلس شورای ملی قرار گرفت.
دولت دکتر محمد مصدق در اردیبهشت ۱۳۳۰ تشکیل شد. رئیس دولت، فاطمی را به مقام معاون پارلمانی و سخنگوی کابینه منصوب کرد. این انتصاب مخالفت زیادی در درون جبهه و حتی بیرون برانگیخت. اما مصدق بر این انتصاب اصرار داشت و معتقد بود او فرد توانمندی است و کمک زیادی به پیشبرد برنامههای دولت میکند. او در مقام معاون نخستوزیر، اقداماتی در راستای محدود کردن اعضای خاندان سلطنتی به ویژه ملاقاتهای خارجی و ارتباط به نمایندگان مجلس انجام داد. نفوذ زیاد فاطمی در دولت موجب شد تا برخی با او دشمنی کنند. همین سوءظنها موجب شد تا گروهی درصدد حذف او از صحنه سیاسی برآیند و گروه فدائیان اسلام این مسئولیت را برعهده گرفت اما او در سوءقصد ۲۵ بهمن ۱۳۳۰ هنگام سخنرانی بر سر مزار محمد مسعود جان سالم به در برد اما تا پایان عمر کوتاه از آن رنج میبرد.
دوره دوم نخستوزیری دکتر مصدق بعد از قیام ۳۰ تیرماه ۱۳۳۱ شروع شد. رئیس دولت بنا بر ملاحظاتی که داشت و شک در توطئه برخی از سیاسیون با همراهی نظامیان و سفارت انگلستان تغییراتی در کابینه ایجاد کرد. فاطمی را علیرغم مشکلات جسمی ناشی از سوء قصد، به مقام وزارت خارجه منصوب کرد. مصدق بر این عقیده بود که ضرورت دارد سیاستهای دولت مورد بازخوانی قرار گرفته و برای تعامل با دنیا و به ویژه اقدامات خصمانه بریتانیا علیه ایران تبیین شود و فاطمی فردی بود که به زعم او میتوانست این رسالت را به انجام برساند. زیرا انگلستان با تمام ابزارها و امکانات خود ایران را تحریم و مانع از ورود دیگر شرکتهای نفتی دنیا به ایران میشد. قطع روابط با انگلستان به علت توطئه و دخالت در امور داخلی از نخستین اقدامات در سیاست خارجی فاطمی بود. به اعتقاد استاد محمدعلی موحد آمدن فاطمی و رفتن نواب از وزارت امور خارجه یک تصمیم حساب شده بود. برای تبیین سیاست خارجه نهضت ملی، برای اولین بار در تاریخ وزارت خارجه فاطمی اقدام به برگزاری «سمینار سفرای ایران» در خارج از کشور کرد. ابتدا در اردیبشهت ماه ۱۳۳۲ سفرای ایران در کشورهای عربی را به بغداد فراخواند، سپس سفرای کشورهای اروپائی را در اوائل مرداد ماه در لاهه گرد هم آورد و از آنها خواست ضمن تشریح سیاستهای جدید، برای نفت، محصولات ایرانی و توسعه بازرگانی برنامهریزی و بازاریابی کنند. او وعده داد سال ۱۳۳۳ سمینار سفرای ایران در کشورهای آسیایی را در دهلی نو برگزارکند که وقوع کودتا او را ناکام گذاشت.
بعد از بازگشت از اروپا شاهد افزایش کشمکشهای بین دولت با مجلس و دربار بود. اجماعی که بین مخالفان مصدق شکل گرفته بود باعث شد تا فضای سیاسی ملتهب شده و در نهایت ۲۵ مرداد ماه محافظان دربار با هدف کودتا و عزل مصدق ابتدا برخی از اطرافیان از جمله فاطمی را بازداشت کردند. هر چند همان شب محافظان نخستوزیر موفق به خنثی کردن طرح شدند و محمدرضا شاه نیز از ترس جان شبانه به بغداد فرار کرد اما اصل و منشاء توطئهها همچنان پابرجا بود و اطرافیان نخستوزیر و شخص وزیر خارجه به جای برقراری آرامش با سخنرانیهای آتشین خود فضا را به سمت و سوئی هدایت کردند که مورد نظر کودتاچیان و حامیان انگلیسی و آمریکاییشان بود. او یک مقام رسمی بود و میبایست بعد از این اتفاقات با عملکرد سازنده، جامعه را آرام میکرد اما در قالب روزنامهنگار وقت خود را صرف انتقاد از شاه و دربار کرد. این سخنان و دستور به سفارتخانهها برای عدم استقبال از شاه موجب کینه بیشتر دربار از او شد.

روز کودتای ۲۸ مرداد فاطمی که از پیروزی کودتاچیان مطمئن شده بود با کمک برخی از اطرافیان مخفیانه از خانه دکتر مصدق خارج و برای مدتها جز تعداد معدودی از نزدیکان کسی از محل اختفاء او خبر نداشت. مخفی شدن وزیر خارجه دولت مصدق با حدس و گمانهای بسیاری همراه بود و اخبار ضد و نقیض بسیاری در این رابطه دهان به دهان میشد. در دیماه ۱۳۳۲ فاطمی با نوشتن نامهای به سران نهصت مقاومت ملی خود را «خادم نهضت» نامید و اعلام کرد به علت بیماری توان فعالیت سیاسی را ندارد و حاضر به همکاری با ایادی دربار و بیگانگان هم نیست. زندگی مخفیانه تا اسفندماه ادامه داشت اما در تاریخ ۲۲ اسفند با گزارش یکی از ساکنین محله تجریش شهربانی محل اختفا فاطمی در خانه سرگرد محسنی، پزشک نظامی طرفدار حزب توده را کشف کرد و فوری او را به ساختمان شهربانی منتقل کردند. با هماهنگی شهربانی عدهای از لاتها و چاقوکشهای دخیل در کودتای ۲۸ مرداد به نشانه شاهدوستی جلو ساختمان تجمع کرده و چندین ضربه چاقو به فاطمی وارد کردند. پیکر زخمی فاطمی نزدیک به ۸ ماه سختترین شکنجهها را تحمل کرد و در نهایت دادگاه نظامی حکم به اعدام او داد. در طول برگزاری دادگاه که از مهرماه شروع شد، فاطمی در اعتراض به روند شکنجهها اعلام کرد در طول محاکمه بنا را بر سکوت گذاشته و هیچ دفاعی نخواهد کرد. این دادگاه فرمایشی بود و شفاعت برخی از رجال سیاسی و مذهبی هم تاثیری در این وضعیت ایجاد نکرد. در نهایت در سپیده دم ۱۹ آبان ۱۳۳۳ او که در دادگاه بدوی و تجدید نظر محکوم به اعدام شده بود در میدان تیر لشکر دو زرهی تیرباران شد.

نظر شما