به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در مشهد، نعمتالله فاضلی در نشست ادبی «شاهنامه و دنیای مجازی» که در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، با بیان اینکه اکنون «فرم آگاهی» در زندگی امروز تغییر کرده است، درباره چگونگی تأثیر این شکل از آگاهی بر جوانب مختلف زندگی انسان سخن گفت و افزود: ادبیات نیز تحت تأثیر این آگاهی مجازی قرار گرفته است.
فاضلی در ادامه بیان کرد: جنس آگاهی نسل امروز از نوع آگاهی مجازی است، بنابراین پرسشهای تازهای برای این نسل پدید میآید. همین امر سبب میشود که ما همه چیز را متناسب با امروز، مسئلهمند کنیم. شاهنامه نیز باید با توجه به همین فضای آگاهی مجازی، مسئلهمند شود.
هر عصری، شاهنامه خودش را دارد
این استاد دانشگاه با نقل این سخن که «هر عصری شاهنامه خود را دارد»، بیان کرد: در حقیقت، ایرانیان در هر عصری، شاهنامه خود را ابداع کردهاند، همچنان که ایرانیان دوره ساسانی و پس از آن، شاهنامه خود را داشتهاند؛ ابداعاتی که در بستر تاریخ، چرخشهای گفتمانی و مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی اتفاق میافتد و امروز نیز شاهنامه خود را میطلبد.
چتر شاهنامه و لحظههای طوفانی
فاضلی در ادامه به حمایتگری شاهنامه در لحظههای بحرانی جامعه اشاره کرد و شاهنامه را کتابی دانست که همچون چتری در لحظات خاص، یعنی وقتی که طوفان یا باران سمی حوادث بر سر ملتها فرود میآید، باز میشود تا هویتها در زیر این چتر، مصون بماند.
شاهنامه و خرد عملی در فضای مجازی
وی ادامه داد: همه مردم، حتی کسانی که شاهنامه را نخواندهاند، با شاهنامه نسبتی دارند و فضای مجازی در حال گرهزدن جنبشهای سیاسی، اجتماعی با شاهنامه است.
فاضلی افزود: فضای مجازی، شکل تازهای از شخصیتها و داستانهای شاهنامه را خلق میکند و به جای منطق آکادمیک، بر خرد عملی تأکید دارد، زیرا خرد عملی، «زندگی» را بازخوانی میکند و با منطق آکادمیک متفاوت است.
وی با بیان اینکه دنیای مجازی دارد آگاهی شاهنامهای مجازی را همگانی و سیاسی میکند، گفت: جهان مجازی دارد شاهنامه را با جنبشهای اجتماعی گره میزند، این شکلهای تازه را نمیشود با آن پرسش ارزیابی کرد که چقدر درست یا غلط یا اصیل است.
این نویسنده ادامه داد: جامعه کار خودش را میکند. شما در مقام محقق نمیتوانید بگویید من که کارم «شاهنامه» است میگویم این قسمتش اشتباه است. جامعه هیچ وقت منتظر نمیماند که شما به او بگویید کجایش درست است و کجایش غلط است. او بر اساس خردِ عملیِ زندگی «شاهنامه» را بازخوانی و ابداع میکند، نه براساس منطق آکادمیک. اجتماع مردم، همگانی شدن، دموکراتیک شدن، کلان شهری شدن، زنانه شدن، مصرفی شدن، رسانهای شدن و مجازی شدن «شاهنامه» های تازهای را خلق کرده است و بعد از این هم این فرایند ادامه پیدا خواهد کرد.
توجه به پویایی جنونآمیز
فاضلی در پایان سخنان خود با ذکر اینکه چتر حمایتی شاهنامه بر سر تحولات کلان سیاسی، ایدئولوژیک و فرهنگی، همیشه «باز» است، اظهار داشت: باید به تحولات و تجربههای زیسته مردم، روابط فردی و گروهی و تأثیر فناوری و سرعت پویایی اجتماعی نیز در این مورد توجه شود.
وی «پویایی جنونآمیز» و سرعت تغییرات را سبب بیگانگی و اضطراب عنوان کرد: مدیریت آن نیازمند فهم عمیق و نوین از مفاهیمی همچون فرهنگ، هویت و تاریخ است.
نویسنده کتاب «تاریخ فرهنگی ایران مدرن» با اشاره به سخنرانیای که مدتی قبل با نام «لحظههای فردوسی» داشت، تصریح کرد: در آن سخنرانی به این نکته پرداختم که ما در تاریخ پنج لحظه فردوسی داریم، یکی لحظه تولدش است که هویت ایرانی و زبان فارسی میخواست دوباره احیا شود. تنش کلانی در هویت ایرانی به وجود آمد و امر مسئلهمندی در حال انجام بود.
وی با اشاره به دوره صفویه ادامه داد: نمادش آن دوره همان «شاهنامه شاه تهماسب» است که این اثر به تنهایی یک پدیده است که چطور چنین شاهنامهای با آن عظمت ساخته شد. در جایی دیدم که ۲۰۰ نفر به مدت بیست سال در ساخته شدن آن «شاهنامه» نقش داشتهاند، از خطاط و تذهیب کار و وَراق و کاتب و بسیار کسان دیگر، آن هم با گرانترین مواد.
فاضلی بیان کرد: ظاهراً هر ورق آن در حال حاضر ۱۷ میلیون دلار قیمت دارد و ۱۱۸ برگ آن هم در ایران است. چرا آن موقع شاه تهماسب این کار را میکند؟ چون از زمان خود شاه اسماعیل جریان هویت ایرانی میخواست بازآفرینی بشود. میدانید که فرزندان شاه اسماعیل همه به نامهای «شاهنامه» ای بودهاند: سام و تهماسب و رستم میرزا و دخترش، مهین.
شاهنامه چتری است که هویت ایرانی را در پناه خود گرفته
وی افزود: بعد دوره قاجار و انقلاب مشروطه است که بازخوانی تاریخ ایران باستان اتفاق میافتد و بعد دوره پهلوی اول و امروز لحظه پنجم فردوسی اتفاق افتاده است. نکتهای که میخواهم بگویم این است که «شاهنامه»، در لحظات خاصی از چرخشهای تاریخی در ایران و چهارده کشور حوزه تمدنی ایران که «شاهنامه» را ازآنِ خود یا خود را ازآنِ «شاهنامه» میدانند، مانند چتر باز میشود. هر وقت باران سمی حوادث بر سر ملتها میآید، فردوسی چتر «شاهنامه» را باز میکند تا ما را سیل نبرد و این هویتها زیر این چتر مصون بمانند و پناه بگیرند.
شاهنامه را جور دیگر باید دید
در ادامه این نشست محمدجعفر یاحقی با بیان اینکه «چشمها را باید شست» و «شاهنامه را جور دیگر باید دید»، به تأثیر فضای مجازی بر ترویج فرهنگ فردوسی و شاهنامه اشاره کرد.
وی گفت: فضای مجازی ظرفیت خوبیست که نسل جدید با استفاده از فناوریهای نوین در آن به حفظ و گسترش این میراث فرهنگی میپردازد.
وی این روند را نشاندهنده تحولی عظیم در شناخت و ارتباط نسل امروز با ادبیات و فرهنگ ملی عنوان کرد که برای رسیدن به این هدف، باید بر ضرورت پژوهشهای بیشتر و بهرهگیری از رسانههای جدید تأکید شود تا این میراث غنی، حفظ و توسعه یابد.
نظر شما