دوشنبه ۳۱ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۵:۵۱
در مسیر سرودن و نوشتن بمانید تا ایران بماند

مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران با اشاره به اینکه امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند روایت‌های درست هستیم، گفت: هر واژه‌ شما می‌تواند صدها برابر بیش از سخنان ما مدیران تأثیر داشته باشد. بنابراین بار دیگر از همه‌ شما دعوت می‌کنم در این مسیر بمانید تا ایران بماند. تاریخ و ادبیات ایران با روایت‌های شما معنا می‌یابد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا آیین پایانی پویش‌های ادبی «به‌نام وطن»، «به‌نام ایران» و «جمیع نیات» با عنوان «ایران ادبیات» یکشنبه ۳۰ شهریورماه با حضور ابراهیم حیدری، مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران؛ خسرو باباخانی، علیرضا محمودی ایرانمهر، ابراهیم اسماعیل اراضی در سرای اهل قلم خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد و برگزیدگان این پویش‌ها معرفی شدند.

حیدری با اشاره به اشعار و روایت‌های خوانده شده در این آیین بیان کرد: شعرهای بسیار زیبا و روایت‌های عمیقی بود که گاه اشک به چشم می‌آورد. دست‌مریزاد به همه شما عزیزان. این آیین اصلاً مسابقه یا رقابت نبود؛ هدف ما این بود که در این روزها، فضای همبستگی، وطن‌دوستی و نزدیکی دل‌ها را دوباره تجربه کنیم. و منصه ظهور بگذاریم؛ فضایی که شاید کمتر تکرارشدنی باشد.

وی ادامه داد: روزهایی را به یادمی‌آورم که در دفاع مقدس ۱۲ روزه و زمانی که تهران زیر بمباران موشک بود، چه گروه‌ها و سلیقه‌های متفاوتی کنار هم جمع می‌شدند. نویسندگان و شاعرانی که هرکدام با کلام و ادبیات‌شان آرامش را به جامعه هدیه دادند.

او پویش‌های ادبی «ایران ادبیات» را ارزشمند معرفی کرد و گفت: زیرا کلام شما نویسندگان و شاعران اثرگذار و ماندگار است. همان‌طور که شعرهای حماسی فردوسی قرن‌هاست باقی مانده و هنوز هم هیجان‌انگیز و خواندنی است، روایت‌های شما هم می‌تواند درس شجاعت، ایثار و وطن‌دوستی را به نسل‌های آینده منتقل کند. تاریخ ما نشان داده که ادبیات همیشه در کنار حوادث و جنگ‌ها، نیرویی الهام‌بخش و ماندگار بوده است.

مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران با اشاره به اینکه امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند روایت‌های درست هستیم، اضافه کرد: شما شاعران و نویسندگان بزرگ، وظیفه دارید این روزها را ثبت کنید و برای آیندگان به میراث بگذارید. مدیران نیز وظیفه دارند قدردان اندیشه‌ها و قلم شما باشند. ایران ما در موقعیت حساسی قرار دارد؛ از جهات مختلف مورد تاخت‌وتاز دشمن است که حتی در این شرایط بخشی از تاریخ و ادبیات ما آسیب می‌بیند. اما اگر دست در دست هم بدهیم، ایرانی قوی، سربلند و استوار خواهیم ساخت.

وی افزود: ادبیات و فرهنگ ما چنان ریشه‌دار است که هیچ قدرتی نمی‌تواند آن را به حاشیه براند. همان‌طور که روایت‌های هشت سال دفاع مقدس هنوز در قالب بهترین کتاب‌ها، شعرها و تصاویر زنده‌اند و درس شجاعت و وطن‌دوستی را منتقل می‌کنند. انتظار ما از شما، بزرگان ادبیات، این است که همراه و پشتیبان ایران باشید. قلم شما بسیار اثرگذار است. هر واژه شما می‌تواند صدها برابر بیش از سخنان ما مدیران تأثیر داشته باشد. بنابراین بار دیگر از همه شما دعوت می‌کنم در این مسیر بمانید تا ایران بماند. تاریخ و ادبیات ایران با روایت‌های شما معنا می‌یابد.

ابراهیم حیدری در پایان سخنان خود با بیان اینکه خانه کتاب و ادبیات ایران، خانه همه شما با هر سلیقه، گرایش یا دیدگاهی است، گفت: این خانه جایگاه ادیبان و شاعران است و هر کاری در توان ما باشد برای حمایت از شما انجام می‌دهیم. در پایان، صمیمانه از حضور و شعرخوانی شما سپاسگزارم. به همه برگزیدگان و شرکت‌کنندگان تبریک می‌گویم و امیدوارم ایران عزیزمان همیشه سرفراز و سربلند بماند و روایت‌های زیبای شما آیندگان را الهام‌بخش باشد.

برگزیدگان سه پویش

الناز پاک‌نیا، سمیه صالحی، مجتبی بنی‌اسدی، ناصر دوستی، پروانه علی پوراصل و فاطمه بیرانوند برگزیدگان پویش «جمیع نیات» معرفی شدند. فریبا رئیسی، حسین تولایی، عباس زال‌زاده، مجتبی صفدری و هدی رضوانی‌پور در پویش روایت‌نویسی «به نام وطن» برگزیده شدند. مهدی جهاندار، سید مجتبی قلی‌پور و محسن کاویانی نیز برگزیدگان پویش شعر «به نام ایران» بودند.

خوانش اشعار و روایت

در بخش بعدی این نشست خسرو باباخانی، نویسنده و علیرضا محمودی ایرانمهر، منتقد و نویسنده بخش‌هایی از روایت خود درباره دفاع مقدس ۱۲ روزه را برای حضار خواندند. در ادامه نیز چند تن از برگزیدگان این پویش‌ها به خوانش روایت و اشعار خود پرداختند.

مجتبی قلی‌پور شعر زیر را خواند:

باور نکن که مرز، خطیست میان خاک

مرز، گاهی فقط چین لباسی است که مادری در مهاجرت دوم یادش رفته اتو کند

بگو در کجای جغرافیا باید ایستاد، تا جهان بی‌زاویه شود؟

گندم‌هایی که به خاک افتاده‌اند، نان نشدند

کفن شدند

و من در حال صرف گذشته‌ام

من وطن بودم، تو وطن بودی، او وطن بود

پرچم روی سیم خاردار گیر کرده بود و باد وحشی کار دیگری برای بقیه روز نداشت

ما در کتاب تاریخ فصل نان را حذف کردیم

و فقط سال‌های جنگ را حفظ بودیم

این روزها «ای ایران» را کودکان با خط شکسته در انشای نان و نفت تکرار می‌کنند

و معلم می‌فهمد جغرافیا دیگر کافی نیست

باید تاریخ را به دروس هر روز بچه‌ها اضافه کرد

ایستاده‌ام در صف نان

با کفش‌های خاکی

و وطنی که از پاشنه بالا می‌رود

یک‌بار در مترو بمب زده کسی صندلی شکسته را با مهربانی تعمیر کرد

و من فهمیدم وطن همین جاست

شبی دختری کولی در خلوت یک پناهگاه با دندان‌های شکسته برای گربه زخمیش سرود ملی را زمزمه می‌کرد

من وطن را در صدای غمگینش ایستاده دیدم...

مهدی جهاندار نیز شعر زیر را خواند:

وقت آن آمد که از امید از ایمان بخوانم

حجتی دارم که پای کوبان و دست افشان بخوانم

نام فردوسی شنیدم، بوی نقالی می‌آید

فالی از حافظ گرفتم، بیتی از عُمان بخوانم

از فریدون از سیاوش از کمانداران آرش

از درفش کاویان از رستم دستان بخوانم

از امیران از کبیران، میرزا کوچک ضمیران

از دلیران، از دلیری‌های تنگستان بخوانم

تکه چوبی هیبت فرعون را در هم بریزد

باید از موسی بپرسم، باید از قرآن بخوانم

ماجرای «یوسف گمگشته باز آید به کنعان»

داستان «چون تو را نوح است کشتیبان» بخوانم

این رجزهای به جوش افتاده را ای مرد میدان

اذن میدانم بده تا در دل میدان بخوانم

از افق پیداست خرمشهرها در پیش دارم

نوحه «ممد نبودی» را چرا پنهان بخوانم؟

در میان خاک و خون پیروزی خون بر گلوله،

در دل تهدید فرصت‌های بی پایان بخوانم

با ابومهدی به دنبال سلیمانی بگردم

ناگهان با لهجه آوینی از چمران بخوانم

«ای صفای قلب زارم…» را سوی شاه خراسان

«بر مشامم می‌رسد هر لحظه…» را عطشان بخوانم

تا نفس دارم، بنا دارم برای مردمانم

شعر ای ایران بخوانم، شعر ای ایران بخوانم...

محسن کاویانی نیز در این آیین ابیات زیر را خواند:

خواهران و برادران عزیز!

دشت سرگرم گفت‌وگوی شماست

بوده روزی برای خود شهری

تل خاکی که پیش روی شماست

تل خاکی که سال‌هایی دور

بین کفتارها رها شده بود

این مکان در حدود یکصد سال

از فلسطین ما جدا شده بود

در همین خطه دست مکر یهود

آمد و غاصبانه کشور ساخت،

سرزمین بزرگ پارس ولی

این مکان را به رسمیت نشناخت

گرچه در این دیار چندین سال

موشِ بی‌لانه لانه‌سازی کرد

هی گذشت و گذشت تا اینکه

با دم شیر موش بازی کرد

ناگهان شیر با غضب غرید

عرصه لبریز خونفشانی شد.

یک‌شبه پایتخت این کشور

جزو آثار باستانی شد.

رهبر ما در آن زمان فرمود:

ما شکست یهود را بلدیم.

در همان شب دقیق اینجا را

گفته بودند، می‌زنیم و زدیم

در همان شب که رفت رعد آسا

تا ثریا طنین یا حیدر

اسم این نقطه بعد چندین سال

شد خیابان فاتح خیبر

آن طرف پیش مسجد الاقصی،

قبه الصخره خوب معلوم است

جای‌جای مسیرمان خون

کودکان و زنان مظلوم است

دل‌خوش لطف جنیان بودند

فکرشان خاتم سلیمان بود

روی نقشه نماند اسرائیل

رهبر ما درست می‌فرمود

خواهران و برادران آن سو

قدس پیداست به چه نورانی است

اسم میدان اصلی این شهر

ژنرال قاسم سلیمانی است

این محل بوده قبله آنها

که شده، جای مردم عاشق

برقرار است. جمعه‌ها ندبه

پیش دیوار ندبه سابق

در همین نقطه جمع می‌گردیم

بعد صرف ناهار و بعد نماز

جای بعدی، مزار حاج احمد

بهترین جا برای سوز و گداز

قلدران جهان همه رفتند

خطه پارس ماندنی‌تر شد

بعد از آن اتفاق طوفانی

درس تاریخ خواندنی‌تر شد

پرچمی که همیشه پابرجاست

پرچم کشور دلیران است،

آنچه بودست و هست و خواهد بود

تا همیشه شکوه ایران است

۱۱۹ اثر از ۲۵ شهر به پویش جمیع نیات ارسال شد که در این میان تهران با ۲۸ اثر و فارس با ۱۸ اثر بیشترین مشارکت را داشتند. آثار رسیده به پویش شعر «به نام وطن» ۲۶۵ اثر از ۲۷ شهر بود. همچنین در پویش «به نام ایران» ۲۱۷ اثر از ۳۰ مورد بررسی قرار گرفت که بیشترین فراوانی برای تهران با ۵۵ اثر، اصفهان با ۲۸ اثر و فارس با ۳۳ اثر است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها