به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در مشهد، فاضل نظری چهارشنبه شب در جشن امضای کتاب «نیست» در پردیس سینمایی مهر کوهسنگی مشهد، با اشاره به نسبت انسان با مرگ، عشق و قناعت افزود: پیش از مرگ، عشقی میآید که کاری برتر از اعجاز عیسی است. واقعیت این است که انسان باید بتواند بمیرد پیش از آنکه مرگ فرا برسد. مرده نه از لباسی خوشحال میشود، نه از تفریحی، نه غمگین میشود. نبودن و نداشتن است که او را تعریف میکند. اگر آدمها بتوانند به این مرتبه برسند که نه برای ازدستدادن غصه بخورند و نه برای بهدستآوردن شاد شوند، آن وقت زندگی را بهتر درک خواهند کرد.
وی ادامه داد: ما تلاش میکنیم پیر نشویم، اما این مسیر طبیعی بدن است. اگر یاد بگیریم همه داراییها موقتیاند، آرامتر زندگی میکنیم. وقتی گوشی شما را میگیرم تا تماسی بگیرم و بعد به شما برمیگردانم، نه از گرفتنش خیلی خوشحال میشوم و نه از پسدادنش ناراحت. همینطور ماشین و خانه. آنچه به انسان داده میشود، وقتی پس گرفته شد، جایی برای غصه ندارد. عطش انسان، اما بیپایان است.
نظری با اشاره به سخنی از امامعلی (ع) که فرمودهاند «قناعت گنجی است که تمام نمیشود.»، ادامه داد: ثروتمندانی را دیدهام که باوجود میلیاردها دارایی، باز هم محتاجاند، و درویشانی که باسخاوت از داشتههای اندکشان میبخشند و آرامش دارند. کسی که با یک ماشین ساده زندگی میکند، شاید احساس خوشبختی بیشتری داشته باشد از کسی که هزار ماشین دارد و هزار نگرانی. قانعبودن یعنی رضایت به آنچه داریم.
این شاعر افزود: وقتی میگویم بمیریم پیش از آنکه بمیریم، یعنی رهاکردن وابستگیها. اگر ماشینی آسیب دید، چرا با دیروز مقایسه کنیم؟ با چهار سال قبل مقایسه کنیم که اصلاً ماشین نداشتیم. ما مالک اشیا نیستیم؛ اشیا نیز نباید مالک ما شوند.
وی تأکید کرد: انسان بیشتر در انتخابنکردن مختار است تا در انتخابکردن. باید مراقب باشیم چه کارهایی را نکنیم. آدمها بیشتر بهخاطر حرفهایی که نزدهاند، آسودهاند تا حرفهایی که زدهاند. این راز ساده، اما عمیق زندگی است.
فاضل نظری در بخش دیگری از سخنان خود درباره نسبت انسان با مرگ، تحملِ جسم و لزوم رهایی از وابستگیها گفت: فکر نکنید وقتی اجل میرسد روح از آن لحظه دیگر اجازه ندارد در جسم بماند؛ اجل زمانبندیای دارد که تا آن لحظه روح باید تاب آورد. چرا روح بزرگ یک آدم باید این جسم حقیر و رو به فرسودگی را تحمل کند؟ اجل گذاشته شده تا آن حد بمانیم و پس از آن برون رویم؛ بنابراین مرگ اتفاقی ترسناک و محض نیست؛ ما برایش تلاش نمیکنیم، اما میدانیم روزی خواهد آمد و لااقل از بار جسم آزاد میشویم.
این شاعر همچنین با توصیهای گفت: دل کسی را نشکنید. اگر در جایی پولِ پرداختی باعث اختلاف میشود، بهتر است بگذرید؛ گاهی پنج تومان بیشتر دادن ارزشِ آرامش را دارد. در جوانی من کیفم را از کتاب پُر میکردم، اما نمیخواندم؛ به نظرم باید از لحظهها استفاده کرد، نه چیزها را انبارکردن. مردم لباسهای زیادی میخرند برای سفری که قرار است هر روز لباسها را کثیف کنند؛ سبکبار زیستن ارزشمند است.
نظری یادآور شد: ثروتهای موقت، جوانی، زیبایی هیچیک از آنها مالکِ واقعیِ ما نیستند. شاید لازم باشد باور کنیم اینها همه امانتاند و روزی از ما گرفته میشوند. اگر مرگ نبود، چگونه میتوانستیم زندگی را تاب بیاوریم؟
فاضل نظری اظهار کرد: زندگی هست و من امیدوارم در جهان خودم فردا بهتر از امروز باشد. اما وقتی با چشم واقعیت نگاه میکنم، میتوانم خودم را قانع کنم که الزاماً فردا بهتر از امروز نیست. تجربه گذشته زیستن در این هستی نشان میدهد که جهان به سمت تمامشدن پیش میرود و نشانههایش هر روز بیشتر میشود. بشر قرنهاست زندگی میکند، اما یک قدم به سمت انسانیت نزدیکتر نشده است. این خیلی طبیعی است؛ اقتضای طبیعت زندگی ما همین است که روزی نفسزدنها به پایان برسد. با این همه، امیدوارم روزهای خوب و اتفاقات خوب برای جهان رخ دهد و روزی همه دنیا خوب شود.
وی ادامه داد: روایت حال آدم چیزی نیست که بتوان آن را با لبخند ساده حل کرد. انسان مهاجری که کشورش را ترک کرده، خاطرات گذشته را نمیتواند فراموش کند؛ همانطورکه انسان در این جهان زندگی میکند، اما نمیتواند فراموش کند. غم یکی از شریفترین لحظههای انسانی است و گریه یکی از مبارکترین موهبتهای الهی. حتی اگر بشود به خانمها غبطه خورد، همین است که سریعالبکاء هستند و راحتتر گریه میکنند. گریه بار را از روح برمیدارد و زمین میگذارد و به آدم آرامش میدهد.
در این مراسم شعرخوانی توسط فاضل نظری و امضای آثار وی نیز انجام شد.
نظر شما