چهارشنبه ۵ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۰:۴۵
حیف است کتاب‌خوانی در کودکان به‌خاطر بی‌توجهی از دست برود!

اندی گریفیتس، نویسنده پرفروش ادبیات کودک، هشدار می‌دهد که بی‌توجهی والدین به کتاب‌خوانی می‌تواند مهارت‌های سواد کودکان را تضعیف کند. او می‌گوید کتاب، علاوه بر لذت، ابزاری برای پرورش تخیل و موفقیت در زندگی است.

سرویس بین‌الملل خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - الهه شمس: روز دیدار ما با اندی گریفیتس آن‌قدر دلنشین است که سخت می‌توان باور کرد زمستان باشد: آسمانی آبی و شفاف، نسیمی ملایم و دمایی که اجازه می‌دهد بی‌دغدغه نفس بکشی و فکر کنی. هر دو، ده دقیقه زودتر به خانه کودکی‌اش در خیابان پرشیبی در «ورمونت» می‌رسیم؛ محله‌ای که زمانی در حاشیه ملبورن بود اما حالا جزو شرق شهر محسوب می‌شود. خانه آجری قهوه‌ای‌رنگ که در دهه ۶۰ ساخته شده، چندان تغییری نکرده است. گریفیتس می‌گوید: «خیلی حس آرامش‌بخشی دارد.»

او ادامه می‌دهد: «اینجا جای فوق‌العاده‌ای برای بزرگ شدن بود، چون همه‌جا پر از بچه بود.» به خانه‌های گوشه خیابان اشاره می‌کند و از همسایه‌هایش یاد می‌کند: «همیشه کسی در خیابان پیدا می‌شد که بتوانی با او بازی کنی یا گپی بزنی، یا بچه‌کوچولویی که برایش داستان بی‌معنی بسازی. همه‌جا هم پر از سگ بود.»

پایین‌تر از خیابان، جایی که دو کوچه تلاقی می‌کنند، جنگل کاجی قرار دارد که به رود دانیدنُنگ می‌رسد. آرام‌آرام به سمت آن می‌رویم و گاهی برای تماشای درخت‌ها مکث می‌کنیم. او می‌گوید: «انگار کمی روشن‌تر از قبل شده. یا شاید من تغییر کرده‌ام، اما آن زمان تاریک‌تر و پررمز و راز به نظر می‌رسید. مثل این بود که وارد دنیای کوچک دیگری شده‌ای.»

درختان بلند و راست‌قامت، بدون شاخه‌های پایینی، برای بالارفتن مناسب نیستند، اما هر نوع شیطنت دیگری در این حلقه باز از درخت‌ها جریان داشت: دوچرخه‌های دراگستر با زین موزی، ساختن داستان‌های عجیب و حتی ترقه‌بازی. «از آن مدل کودکی‌ها بود که صبح می‌رفتی بیرون و تا تاریک شدن هوا لازم نبود برگردی خانه.»

پدر گریفیتس شیمیدان صنعتی با استعداد ساخت‌وساز و علاقه‌مند به باغبانی بود. مادرش، که ماما بود، غرفه کتاب‌های دست‌دوم مدرسه را اداره می‌کرد و خانه‌شان را با کتاب‌های اهدایی همسایه‌ها پر می‌ساخت. گریفیتس معمولاً اولین کسی بود که به این کتاب‌ها دسترسی پیدا می‌کرد و هنوز هم تعدادی از آن‌ها را نگه داشته است. او می‌گوید: «این‌ها تجربه‌های خواندنی ارزشمندی بودند، چون الزاماً کتاب‌هایی نبودند که به یک بچه بدهند، اما چشمانم را به دنیا گشودند. هنوز هم گاهی به آن روزها فکر می‌کنم و با خودم می‌گویم لابد دستی مراقبم بود.»

البته کتاب‌های کودک هم برایش جذابیت داشت و از همان سال‌های نخست، شیفته آثار انید بلایتون بود: «دوستش داشتم چون در همان فصل اول، بچه‌ها را از والدین جدا می‌کرد و مستقیم می‌انداخت وسط ماجرا یا خطر.»

حیف است کتاب‌خوانی در کودکان به‌خاطر بی‌توجهی از دست برود!

این نویسنده، امروز با جلیقه، کت تویید و کلاه تریلبی، آراسته و شیک به نظر می‌رسد، اما همچنان در جنگل احساس راحتی می‌کند. او ما را از «مسیر سنتی» که بچه‌ها برای رسیدن به نهر می‌رفتند، عبور می‌دهد و جریان آب را به جنگل صد جریبی وینی‌دپو تشبیه می‌کند؛ جایی سرشار از آزادی. موضوع «آزادی» بارها در گفت‌وگو مطرح می‌شود. نه لزوماً آزادی سیاسی گسترده، بلکه آزادی برای خیال‌پردازی، بازی و کشف جهان بدون حضور بزرگ‌ترها. او سال‌های پرسه‌زنی بی‌نظارت کودکی در اطراف نهر را نمی‌دانست روزی بنیان حرفه‌ای شود که چهار دهه دوام بیاورد؛ هرچند پیشینه کاری او شامل فروشندگی، خوانندگی پانک و تدریس زبان انگلیسی هم هست.

گریفیتس در این چهار دهه، حرفه‌ای درخشان در نوشتن برای کودکان شش تا ده ساله ساخته است؛ سنی که به گفته‌اش «همه‌چیز ممکن است. هنوز در مرحله‌ای هستند که دنیا برایشان بزرگ است. نمی‌دانی دقیقاً چه چیزی واقعیت است و چه چیزی نه.»

با وجود گزارش‌هایی که می‌گویند کودکان — به‌ویژه پسرها — کمتر کتاب می‌خوانند و بیشتر با مشکل سواد روبه‌رو هستند، گریفیتس همچنان خوش‌بین است. او سالانه با هزاران کودک دیدار می‌کند و می‌گوید: «والدین باید در زندگی فرزندانشان تعادلی میان بازی در فضای باز، بازی‌های رایانه‌ای و کتاب‌خوانی ایجاد کنند. کتاب‌خواندن، جدا از تجربه پرشور آن، مهارت‌های سواد را تقویت می‌کند و این مهارت‌ها در همه جنبه‌های زندگی اثرگذارند. حیف است این مهارت‌ها به‌دلیل بی‌توجهی از دست بروند.»

به اعتقاد او، امروزه کتاب‌های کودکانه بسیار بیشتر و متنوع‌تر از گذشته‌اند. کودکی خودش در «عصر طلایی کتاب‌خوانی» گذشت: «همه وقتمان صرف کتاب نمی‌شد، چون دوچرخه‌های دراگستر داشتیم و انگار کلیدهای یک پادشاهی را در دست. اما بهترینِ هر دو دنیا را داشتیم: ساعت‌ها بازی گروهی و غرق شدن در کتاب، چون ساعت‌های خالی زیادی داشتیم که با هیچ چیز دیگری پر نمی‌شد.»

از مسیر پرشیبی روی چمن خیس و سنگ‌ها، جنگل را ترک کرده و به اطراف خانه کودکی‌اش برمی‌گردیم، به سمت مغازه قدیمی شیر. او می‌گوید: «می‌خواهم همچنان همان چیزهایی را بنویسم که یک خواننده خاص واقعاً به آن‌ها نیاز دارد. این مثبت‌ترین راهی است که برای اثرگذاری سراغ دارم. کاری که می‌کنم، این است که آنچه در کتاب‌خوانی دوران کودکی دوست داشتم، بگیرم و جوهره و روحش را پیدا کنم، آن را مدرن کنم و به نسل بعد برسانم.»

حیف است کتاب‌خوانی در کودکان به‌خاطر بی‌توجهی از دست برود!

همکاری تازه او با بیل هوپ، پس از ۳۰ سال کار مشترک با تری دنتون در مجموعه «خانه‌درختی»، مسیر جدیدی است. این مجموعه، پس از ۱۳ جلد که بین سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۳ منتشر شد، پایان یافت؛ کتاب‌هایی با فروش بیش از ۱۰ میلیون نسخه و ترجمه به بیش از ۳۵ زبان. این موفقیت جهانی برایش غیرمنتظره بود، چون آثار پیشینش تنها در سطح محلی موفق بودند.

او می‌گوید: «وقتی مجموعه خانه‌درختی تمام شد، سیل غم و دلخوری از سوی خوانندگان وفادار و والدینشان سرازیر شد. می‌گفتند: نمی‌توانی متوقف کنی! و من می‌گفتم: خب، انجام داده‌ام. ولی این به معنای توقف نوشتن من نیست.»

سال‌ها نامه‌های کودکان که درخواست حضور در کتاب‌هایش را داشتند، او را به ایده مجموعه جدیدش، «تو و من»، رساند؛ مجموعه‌ای که شخصیت‌های اصلی آن فقط به شکل دو لباس ماجراجویی تصویر شده‌اند تا ظاهرشان در ذهن خواننده شکل بگیرد. این ترفند، خواندن با صدای بلند را هیجان‌انگیزتر می‌کند.

او می‌گوید: «به خودم اجازه می‌دهم کارهایی انجام دهم که ظاهراً هیچ ارزش یا هدفی ندارند.» مثل پرسه‌زدن ساعت‌ها در یک فروشگاه صفحه‌فروشی یا دوباره خواندن کتاب‌های محبوب کودکی. «با این کار، پرانرژی و سرشار از هیجان بازمی‌گردی. این به زندگی غنا می‌بخشد.» از نظر او، طنز ارزشی بزرگ دارد؛ نه فقط به‌خاطر لذت خندیدن، بلکه چون زاویه نگاه تو را به دنیا تغییر می‌دهد.

«خنده، کلید بازگشت به گشودگی است؛ جایی که می‌توانی تصمیمی خلاقانه‌تر بگیری، به‌جای این‌که فقط با اخم آنچه را باید انجام دهی، انجام بدهی.» اکنون، چیزی که او را — درست مثل ۱۳ سالگی‌اش — هیجان‌زده کرده، انتشار نخستین آلبوم گروه Alice Cooper Band پس از ۵۰ سال است. می‌گوید: «خوب است به خودمان اجازه بدهیم از هر چیزی که باشد، سر ذوق بیاییم.»

جدیدترین کتاب اندی گریفیتس، «تو و من و هیولای کره بادام‌زمینی»، روز ۱۹ اوت منتشر می‌شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها