به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در قم، امیر خداوردی داستاننویس و منتقد ادبی در نشست انجمن ادبی «ماها» دانشگاه هنر و اندیشه با موضوع بعلاوه ادبیات، درباره تمایلش به نوشتن جستارهای شخصی و انتشار آنها گفت: امروز در بازار کتاب ایران اقبال مخاطب بیشتر به جستار است و به نظر میرسد داستان اندکی به حاشیه رفته است. جستار روایی شخصی مورد توجه قرار گرفته و این یک دلیل مهم بود که کارهای اخیرم را در این حوزه به چاپ برساند. دلیل دوم این است که برای رمان درجه یک نوشتن، نیاز به ایده خیلی درخشان دارم که آن ایده هنوز برایم پیش نیامده است. ایدهای که من نویسنده را مجبور کند تا آن را بنویسم.
وی ادامه داد: ما با یک گونه ادبی به نام رمان روبرو هستیم که خیلی جدید نیست. سالهای سال است که بشر با این گونه ادبی آشنا شده است و حتی همانطور که در انتهای کتاب «آفتاب گرفتگی» نوشتهام شاید ما وارد دوران افول رمان شدهایم و باز شاید در ادامه رمان بتواند به شکلی خودش را احیا کند.
خداوردی تصریح کرد: اکنون دورهای مثل دوران قرن ۱۹ نیست که مردم برای داستان و رمان صف بکشند. سینما و رسانههای دیگر جای رمان را گرفتند. رمان برای یک سری مخاطب خاص باقی مانده است و این مخاطب خاص ویژگیهایی دارد که با مخاطب عامی که به سینما میروند متفاوت است.

این نویسنده با اشاره به مسئله شخصیت و شخصیتپردازی در رمان بیان کرد: شخصیتپردازی دوران مدرن چه تفاوتی با شخصیتی که در آثار گذشته وجود داشت، دارد. این یک سوال مهم است. چطور شد که وقتی به رمان رسیدیم گفتیم شخصیتپردازی در رمان با بقیه شخصیتها فرق میکند. و این شد یکی از مهمترین مسائل و ویژگیهای رمان معاصر که چیزی به نام شخصیت دارد که در قبلیها وجود نداشت.
نویسنده «صید مرغ سنگخوار» افزود: ما یک شخصیت یا قهرمان به نام رستم داریم که میتوان آن را مثلاً به زمان امروز بیاوریم و همان رستم باقی بماند اما شخصیت رمان به گونهای است که محصول زمانه خودش است و اگر مثلاً آن را به زمان گذشته ببریم دیگر آن شخصیت نخواهد بود. شخصیت در رمان و عصر معاصر این ایده را دارد که میخواهم کاری کنم که خودم برای آن کار ارزشگذاری کنم، نه دیگری.
رمان روایت روح شخصیت زمانه است
وی ادامه داد: این دغدغه شخصیت را شکل داده و اختصاص به زمانه ما دارد. پیش از آن مثلاً ۵۰۰ سال پیش چنین دغدغهای وجود نداشت. شخصیت در رمان روح زمانه خودش است و رمان روایت روح همین زمانه است.
مهمان چهلوهفتمین نشست انجمن ادبی «ماها» اضافه کرد: با این تعریف رمان دینی هم معنا میدهد. مثلاً شخصیت در کارهای داستایوفسکی مثل برادران کاراموزوف یا رمان ابله یا شخصیت در آثار گراهام گرین دغدغههای دینی زمان خودشان را دارند و مختص به زمان و مکان خودش است نه زمان و مکان گذشته و حتی آینده. و این یک مسئله امروزی است که مسئله حماسه و تراژدی و کمدی نبوده است.
نظر شما