به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، صدام در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ جنگی تمامعیار را با هدف اشغال مناطق مرزی و تجزیه ایران آغاز کرد. او امیدوار بود با فتحی سریع، جایگاه خود را در میان کشورهای عربی تقویت کند. آمریکا که از شکست کودتای نوژه و قطع روابطش با ایران خشمگین بود، جنگ تحمیلی را فرصتی برای مهار جمهوری اسلامی دانست. واشنگتن بهصورت مستقیم و غیرمستقیم از عراق حمایتهای گسترده سیاسی، اطلاعاتی و نظامی کرد. همزمان با پیشروی تدریجی ایران در جبههها، عراق تصمیم گرفت جنگ را به خلیج فارس بکشاند تا با حمله به نفتکشها و تأسیسات نفتی، اقتصاد ایران را هدف قرار دهد.
از سال ۱۳۶۳ جنگ نفتکشها آغاز شد، اما پس از عملیات موفق کربلای ۵، وارد سومین و شدیدترین مرحله خود شد. عراق مصمم بود با قطع صادرات نفت ایران، تهران را به زانو درآورد. ایران نیز با عملیات مقابلهبهمثل، مانع عبور نفتکشهای عراقی از خلیج فارس شد. قایقهای تندرو سپاه پاسداران با گشتزنی در تنگه هرمز، نفتکشهای مرتبط با عراق را متوقف میکردند. در واکنش، آمریکا ناو جنگی وینسنس را به فرماندهی دریادار ویلیام راجرز در خرداد ۱۳۶۷ برای حمایت از نفتکشهای متحدانش به خلیج فارس اعزام کرد. این ناو طی چند ماه حضور در منطقه، درگیریهایی با نیروهای ایرانی داشت و برخی سکوهای نفتی را منهدم کرد. سرانجام، در ۱۲ تیر ۱۳۶۷، ناو وینسنس در اقدامی ضدبشری، هواپیمای مسافربری شماره ۶۵۵ ایرانایر را که از بندرعباس به سمت دبی در حرکت بود، با شلیک دو موشک سرنگون کرد. این جنایت، اوج دخالت مستقیم آمریکا در جنگ و نقض آشکار قوانین بینالمللی بود.
تنش در خلیج فارس که به جنایت ختم شد
هواپیمای مسافربری شماره ۶۵۵ ایرانایر که از تهران به سمت دبی حرکت میکرد پس از توقفی کوتاه در فرودگاه بندرعباس و سوختگیری از از برج مراقبت پرواز اجازه ی استارت و خیزش را دریافت و فرودگاه بندرعباس را به مقصد دبی ترک کرد.
لحظاتی بعد از بلند شدن پرواز شماره ی ٦٥٥ در صفحه مانیتور ناو وینسنس لکهای کوچک و نورانی که نشان دهنده ی حضور جسمی پرنده در آسمان بود ظاهر شد. کاپیتان راجرز، از مسئول رادیوی اتاق فرمان خواست تا روی همه فرکانسها به هواپیمای ایرانی هشدار بدهد به این منطقه به دلیل انجام مانور نظامی نزدیک نشود آندرسن به روی فرکانس نظامی (فرکانس نظامی و غیر نظامی فرق میکند) رفت و با لحن تهدیدآمیزی خطاب به هواپیمای ایرباس گفت: «هواپیمای ناشناس ایرانی که در مسیر ۲۰۳ درجه پرواز میکنی. شما در حال نزدیک شدن به منطقه جنگی ناو وینسنس آمریکایی در آبراه بینالمللی هستید.» در حالی که سالها نیویورکتایمز در گزارشی نوشت که ناو وینسس در آبهای فلات قاره ایرانی بوده است نه آبهای بینالمللی!!
آندرسن هیچ پاسخی از هواپیمای ایرباس دریافت نکرد (چون غیر نظامی بود و فرکانس نظامی را دریافت نمیکرد). هواپیمای ایرانی در هر دقیقه هشت کیلومتر به ناو وینسنس نزدیکتر میشد.
افسر مسئول این بار برای تشخیص هویت هواپیمای ناشناس به کتابچه کدهایش مراجعه کرد. او با توجه به ارتفاع یازده هزار پا فکر کرد این هواپیما، شکاری قدرتمند اف - ١٤ تامکت است و خوشحال از این کشف آن را با صدای بلند به سایر همکارانش در اتاق فرمان اطلاع داد. جنب و جوش خاصی ایجاد شد همه چشم به مانیتورهای بزرگ دوختند آنها بر این باور بودند که یکی از هواپیماهای اف - ١٤ تامکت که شاه ایران از آمریکا خریداری کرده بود اکنون در حال حمله به آنهاست. در حالی که چند دلیل وجود داشت که این احتمال را رد میکرد:
۱_ کاپیتان راجرز میدانست که هواپیمای اف_١٤ توانایی حمل موشکهای هوا به کشتی را ندارد.
۲_ رادارهای اطلاعاتی سمت، برد، ارتفاع و سرعت هواگرد را نشان میدهند و با توجه به اینکه هر لحظه ارتفاع نشان داده شده توسط رادار بیشتر از لحظه قبل بوده است. پس احتمال حمله انتحاری نیز منتفی میشود.
۳_ تفاوت ابعاد اف _۱۴ و ایرباس در رادار قابل مشاهده است. طول اف _۱۴ هشتاد و دو فوت و ۸ اینچ و وطول ایرباس ۱۷۷ فوت و ۵ اینچ است.
۴_ پس از قفل رادار بر روی هدف (ON LOCK) و انجام عمل ردیابی، صدای خاص ناشی از انعکاس امواج ارسالی نوع هواگرد را مشخص میکند و تفاوت میان صدای حاصل از امواج برگشتی ازبالگرد،هواپیمای ملخدار،موشک، هواپیمای مسافربری، توربوجت و هواپیمای جنگی هر کدام به تفکیک توسط اپراتور رادار ردیابی (Track) قابل تشخیص هستند.
۵_ تعدادی از مقامات آمریکایی که از دستاندکاران صنعتی و نظامی بودند با فرض پذیرش هواپیما با عنوان اف _۱۴ سوالی را مطرح کردند: «چگونه هواپیمای اف _۱۴ میتواند خطری برای ناو وینسس تلقی شود؟؟ چرا که اف _۱۴ از جنگ افزارهای هوا به هواست که از امکانات محدود حمله به زمین بهره میبرد.» سوال دیگر این بود که: «چطور مدرنترین سیستم راداری جهان قادر به تشخیص ایرباس از اف _۱۴ نشد؟؟»
سرانجام، وقتی هواپیمای ایرباس پرواز ۶۵۵ که اف -۱۴ تشخیص داده شده بود، به فاصله ۳۷ کیلومتری ناو «وینسنس» رسید، کاپیتان راجرز دستور نهایی را صادر کرد. کلید شلیک فعال شد و در حالی که هواپیما در حال اوجگیری بود، دو موشک کروز به سمت آن شلیک شدند. تنها ۸۴ ثانیه پس از شلیک، هواپیما در آسمان بین جزیره قشم و بندرعباس منفجر شد و به اعماق خلیج فارس سقوط کرد؛ همانجا که به مزار ابدی ۲۹۰ مسافر و خدمه بیگناه آن تبدیل شد.
آبهای خلیج فارس گلگون از خون شد. پیکرهایی متلاشیشده، لباسهایی بیصاحب و شناور بر سطح آب، کفشهایی بیپا و پاهایی بیکفش در میان موجها پراکنده بودند. جنازههایی که یکییکی بر سطح دریا ظاهر میشدند، دل هر بینندهای را میلرزاند، پیکر تکهتکهشده دختربچهای هفت یا هشت ساله، پیکر دو نیمشدهی پیرمردی بیگناه، و در نهایت، نوزادی هشتماهه… صحنهای که نه فقط یک فاجعه انسانی، که سندی روشن از جنایتی آشکار بود.
واکنشهای جهانی به جنایت ضدبشری آمریکا
"ویل راجرز" فرمانده ناو آمریکایی "وینسنس" که در ۱۲ تیر فرمان حمله به هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران را داد اذعان کرد که سرنگونی هواپیمای ایرانی به "لکه ننگی" در پرونده وی تبدیل شد. وی در اینباره ضمن یک مصاحبه گفت: «من مفتخر به دریافت نشان به پاس خدمات و زحماتم در طی سالیان گذشته شدم، اما واقعه سرنگونگی ایرباس مسافری ایران در خلیج فارس، برای من لکه ننگی هست که تا ابد پاک نخواهد شد.»
ابعاد این واقعه چنان وسیع بود که مهر بطلانی بر ادعای آمریکا مبنی بر رعایت حقوق بشر زد. علاوه بر این، بسیاری از افرادی که در حمله به هواپیمای مسافربری ایران نقش داشتند از لحاظ روحی گرفتار فشار شدید شدند و برخی از عاملان این جنایت خودکشی کردند. براساس گفتههای دبیر کل جمعیت دفاع از منافع ملی: «ابعاد این جنایت، مسؤلین آمریکایی و دولتمردان این کشور را گرفتار کرد. افکار عمومی این کشور را هم منزجر کرد. بعد از مدتی، بسیاری از عاملان این حادثه دست به خودکشی زدند.»
مظلومیت مسافران ایرانی از دید رسانههای جهانی نیز پنهان نماند، بهطوری که روزنامه "هلی گازته" چاپ استانبول در تیتر یک خود نوشت: «دنیا به آمریکا لعنت میفرستد.»
روزنامه "تایمز" ایرلند هم در سرمقاله خود، حمله به هواپیمای غیرنظامی ایرانی را "جنایت ضد بشری" ناو جنگی امریکا معرفی کرد و روزنامه "کوریره دلاسرا" هم در اینباره نوشت: «اجساد شناور مسافرین ایران بیگناه تصویر زشتی از امریکا برجای گذاشت که به سختی قابل جبران خواهد بود.»
همچنین "لارپوبلیکا" پرتیراژترین روزنامه ایتالیا در سرمقاله خود شعار حقوق بشر آمریکاییان را زیر سوال برده و نوشت: «تاکنون پاسخ امریکا به ایران و بقیه جهان از یک اظهار تأسف ساده تجاوز نکرده است و این برای کشوری که ادعای برتری دارد ناچیز است.»
منبع:
امیرخانی، خدیجه .(۱۳۹۳). شلیک کن و فراموش کن. تهران: انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی
نظر شما