سرویس میهن و مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - محمد کرمی، پژوهشگر روابط بینالملل: اسرائیل در سحرگاه روز جمعه ۲۳/۳/۱۴۰۴ در ساعت سه و نیم رسماً تمامیت ارضی ایران را مورد تجاوز [۲] و تعرض خود قرار داد و این امر در حقیقت مغایر با بند چهار ماده دو منشور ملل متحد است که اشاره دارد: «کلیه اعضا در روابط بین المللی خود از تهدید به زور یا استعمال آن علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشوری و یا از هر روش دیگری که با اهداف ملل متحد مباینت داشته باشد خودداری خواهد نمود.» بر این اساس است که گفته می شود اسرائیل یکی از اصول اساسی حقوق و نظم بینالملل معاصر، یعنی «عدم استفاده از زور در روابط بینالملل» را زیر پا گذاشته است.
به اعتبار مبانی حقوق بین الملل که همچنان قواعد آن، قواعد حاکم بر نظم بین المللی است اگرچه تا حدود زیادی لرزان و به حاشیه رانده شده است، اما بر اساس همین قواعد می توان گفت که تجاوز اسرائیل به ایران در مغایرت با اهداف سازمان ملل متحد است به ویژه با بند ۱ ماده۱ که اشعار می دارد: «حفظ صلح و امنیت بین المللی و بدین منظور به عمل آوردن اقدامات دسته جمعی موثر برای جلوگیری و برطرف کردن تهدیدات علیه صلح و متوقف ساختن هرگونه عمل تجاوز یا سایر کارهای ناقض صلح و فراهم آوردن موجبات حل و فصل اختلافات بین المللی یا وضعیت هایی که ممکن است منجر به نقض صلح گردد با وسایل مسالمت آمیز و بر طبق اصول عدالت و حقوق بین الملل.» است. بر این اساس باید اذعان کرد که اولین و مهم ترین وظیفه سازمان ملل متحد در درجه اول حفظ صلح و امنیت بین المللی است که این وظیفه خطیر برابر ماده ۲۴ منشور ملل متحد: «به منظور تامین اقدام سریع و موثر از طرف ملل متحد اعضای آن مسئوولیت اولیه حفظ صلح و امنیت بین المللی را به شورای امنیت واگذار می نماید و مراقبت می کنند که شورای امنیت در اجرای وظایفی که به موجب این مسئولیت برعهده دارد، از طرف آنها اقدام نماید.» بر عهده یکی از ارکان اصلی سازمان ملل متحد یعنی شورای امنیت نهاده است.
خوب در این صورت ممکن است که این سوال پیش آید که آیا سازمان ملل متحد ساز و کاری تا زمان ورود شورای امنیت به بحران اندیشیده است و تا آن زمان کشوری که مورد تجاوز قرار گرفته است چه اقداماتی را می تواند انجام دهد و آیا می بایست منتظر ورود شورای امنیت بماند؟ اگر این گونه باشد که از عدالت به دور است.
در جواب به این پرسش باید گفت سوال دقیق و به جایی است، اما بی تردید سازمان ملل متحد به این مقوله هم توجه داشته است. ماده ۵۱ منشور دقیقاً به همین موضوع پرداخته است: «در صورت وقوع حمله مسلحانه علیه یک عضو ملل متحد تا زمانی که شورای امنیت اقدامات لازم برای حفظ صلح و امنیت بین المللی را به عمل آورد، هیچیک از مقررات این منشور به حق ذاتی دفاع از خود، خواه به طور فردی و خواه دسته جمعی لطمه ای وارد نخواهد کرد. اعضا باید اقداماتی را که در اعمال این حق دفاع از خود به عمل می آورند فوراً به شورای امنیت گزارش دهند. این اقدامات به هیچ وجه در اختیار و مسئولیتی که شورای امنیت بر طبق این منشور دارد و به موجب آن برای حفظ و اعاده صلح و امنیت بین المللی در هر موقع که ضروری تشخیص دهد اقدام لازم را به عمل خواهد آورد، تاثیری نخواهد داشت.»
با این تفاسیر با بررسی حمله اسرائیل به خاک ایران از منظر حقوق بین الملل نشان می دهد که اسرائیل حق استفاده از نیروی نظامی علیه حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشور ایران را نداشته است چرا که استفاده از زور و نیروی نظامی در نظام بینالملل فقط در دو حالت مشروع است:
اول، طبق فصل هفتم منشور، وقتی شورای امنیت با قطعنامهای استفاده از زور را به منظور حفظ صلح و امنیت بینالمللی تصویب کند.
دوم، طبق ماده ۵۱ منشور ملل متحد، وقتی استفاده از زور به منظور دفاع مشروع از حاکمیت و قلمرو یک کشور باشد. لازم به ذکر است که ماده ۵۱ منشور حق دفاع مشروع را ایجاد نکرده بلکه آن را یک حق ذاتی برای هر کشور میداند که صرفاً در ماده ۵۱ تصریح شده است. یعنی حتی در صورت نبود ماده ۵۱، حق دفاع مشروع وجود داشت و استفاده از نیروی نظامی در راستای دفاع مشروع کاملاً منطقی و قانونی است. در اینجا آنچه که ایران در واکنش به این تعرض انجام داده است در قالب ماده ۵۱ منشور بوده است هر چند که اگر این ماده هم وجود نمی داشت بر مبنای امر آمره دفاع از خود [۳]، واکنش نظامی ایران در مقابل اسرائیل امری مشروع و قانونی است.
همین جا اجازه بدید این نکته را هم یادآوری کنم که استفاده از حق دفاع مشروع می بایست متناسب با تجاوز صورت گرفته باشد و نباید در استفاده از این حق زیاده روی شود که به این قاعده در حقوق بین الملل «اصل تناسب» گفته می شود از این منظر هم وقتی به پاسخ ایران به تعرضات و تجاوزات رژیم اسرائیل نگاه کنیم می بینیم کاملاً رعایت شده است و ایران اقداماتش کاملاً متناسب و در چارچوب حقوق بین الملل بوده و قابل دفاع است.
با این توضیحات در پایان باید گفت دبیرکل سازمان ملل، شورای امنیت، آژانس بینالمللی انرژی اتمی در چارچوب وظایف خود پس از گذشت یک هفته از تجاوز اسرائیل به تمامیت ارضی کشورمان کوتاهی نموده و در حقیقت متهم به بی عملی هستند، موضوعی که وزیر محترم امور خارجه کشورمان در نشست شورای حقوق بشر در ژنو بدرستی بدان اشاره نموده است. بر این اساس همه کشورهای عضو سازمان ملل وظیفه دارند تجاوز رژیم اسرائیل به ایران را از منظر اصول بنیادین حقوق بینالملل، نقض حقوق بشردوستانه و حمله به تاسیسات هستهای را محکوم کنند. شورای امنیت باید بر توقف فوری این حملات تأکید کند. ایران ضمن پاسخ مشروع کوبنده به اسرائیل باید مرتب این درخواستها را از جامعه بینالمللی داشته باشد. اگر اعضای جامعه بینالمللی به وظایف خود عمل نکنند و کوتاهی نمایند، ایران ناچار است بهصورت یکجانبه و با اتکا به امکانات خود، علاوه بر دفاع نظامی، از حقوق خود در عرصه بینالملل - بر مبنای دفاع مشروع و امر آمره دفاع از خود - نیز دفاع نماید امری که تا کنون انجام داده است و از این به بعد نیز انجام خواهد داد.
[۱] دکتری روابط بین الملل
[۲] - تعریف مفهوم تجاوز با توجه به قطعنامه ۱۹۷۴ به عملکرد نیروهای مسلح محاط میشود.
[۳] - اساساً تعریف کلاسیک اصل دفاع از خود در حقوق عرفی در سال ۱۸۳۷ نیز مطرح بود.با این حال باید به این نکته توجه کنیم که تاریخ دفاع از خود به عنوان " یک حق ذاتی" صرفاً به زمانی بر می گردد که جنگ و استفاده از زور به طور کلی غیر قانونی شد.(دیکسون ،۱۹۹۷)
نظر شما