سرویس بینالملل خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - الهه شمس: رمان «کارگردان» اثر دانیل کلمن، کاوشی عمیق و چندلایه در زندگی جی. دابلیو. پابست، فیلمساز برجسته اتریشی است که فعالیت هنریاش با دوران تاریک ظهور نازیسم و الحاق اتریش به رایش سوم همزمان شد. این اثر، که در مرز واقعیت تاریخی و تخیل داستانی حرکت میکند، نه تنها پرترهای از یک هنرمند در دورانی پرتلاطم ارائه میدهد، بلکه پرسشهایی بنیادین درباره ماهیت هنر، مسئولیت اخلاقی هنرمند، و پیچیدگیهای سازش در برابر قدرتهای توتالیتر طرح میکند. کلمن با زبانی دقیق و ساختاری سینمایی، خواننده را به دنیای پرکشمکش شخصیتی میبرد که انتخابهای بحثبرانگیزش همچنان محل تأمل است.
تصویر پابست در رمان «کارگردان»
کلمن در «کارگردان» به برهههای مهم حرفهای و زندگی شخصی پابست (۱۸۸۵-۱۹۶۷) میپردازد و او را یکی از سه غول سینمای وایمار، در کنار فریتس لانگ و اف. دبلیو. مورنا، معرفی میکند. پابست، هنرمندی با گرایش چپ و آثار جریانساز، از جمله «رازهای یک روح» (۱۹۲۶) و «جعبه پاندورا» (۱۹۲۹)، شهرتی جهانی کسب کرد. لقب «پابست سرخ» بیانگر رویکرد انتقادی و پیشرو او بود. ورود موفق او به سینمای ناطق با فیلمهایی چون «جبهه غرب ۱۹۱۸» (۱۹۳۰) و «اپرای سه پولی» (۱۹۳۱) موقعیتش را تثبیت کرد.
با قدرت گرفتن نازیها، پابست مدتی به هالیوود مهاجرت کرد، اما مشکلات زبانی و فرهنگی مانع موفقیتش شد. کلمن این دوره را با جزئیات از منظر روانی و حرفهای ترسیم کرده و بازگشت تراژیک پابست به اتریش (تحت سلطه رایش سوم) و مواجهه ناگزیرش با قدرت را لحظهبهلحظه نمایش میدهد. نقش یوزف گوبلز – وزیر تبلیغات نازی – و پیشنهاد استفاده از استعداد پابست برای اهداف تبلیغاتی، نقطه عطف مهم روایت است. کلمن پابست را فردی درونگرا و ناتوان در مدیریت زندگی شخصی اما نابغه هدایت بازیگر معرفی میکند.
بازتاب رمان «کارگردان» در نقدها: هنر، اخلاق و مسئولیت فردی
«کارگردان» با استقبال چشمگیر منتقدان روبهرو شد؛ بسیاری، پرداخت پیچیده به رابطه هنر و قدرت و بازنمایی چالشهای هنرمندان در فضای سرکوب را نقطه قوت اثر دانستهاند. روایت کلمن از پابست، شخصیتی خاکستری که نه قهرمان است و نه قربانی صرف، مورد تحسین قرار گرفته است. بیطرفی و پرهیز از قضاوتهای شتابزده، به قدرت روایت افزوده است. منتقدان همچنین به سبک سینمایی، مونتاژ رویدادها و شبیهسازی فضای کابوسوار سینمای وایمار و ذهن آشفته شخصیت اصلی اشاره کردهاند. به اعتقاد بسیاری، این ساختار یادآور سبک خود فیلمهای پابست است. رمان «کارگردان» با تکیه بر بستر تاریخی از داستان پابست برای تأمل درباره مسئولیت فردی در برابر قدرت استفاده میکند؛ پرسشی که برای مخاطب امروز هم معاصر و زنده است.
برخی منتقدان، البته، تأکید بر ابهام اخلاقی را موجب فاصله عاطفی خواننده با کاراکتر اصلی دانستهاند، اما همین موضوع را نقطه قوت رمان و نشانه پیچیدگی آن میدانند. نیویورک ریویو آو بوکس اثر را «فراخوانی برای استقامت و شجاعت اخلاقی» توصیف کرده و بیطرفی روایی کلمان در پرهیز از قضاوتهای احساسی ستوده شده است. دیوید دنبی از نیویورکر، رمان را «افسانهای غمانگیز درباره سقوط هنری و اخلاقی، نوشته شده با آزادی و شجاعت خیرهکننده» مینامد. وال استریت ژورنال آن را «بینهایت درخشان» و نیویورک تایمز پرسشهای مطرح شده در آن را «همچنان زنده برای مخاطب معاصر» دانسته است. با وجود اشاره برخی به اینکه تأکید بر ابهامات اخلاقی ممکن است خواننده را از شخصیت اصلی دور کند، این ویژگی اغلب نقطه قوت اثر تلقی شده است. در مجموع، «کارگردان» اثری قدرتمند و چالشبرانگیز شناخته شده که خواننده را به تأمل درباره سازوکارهای سازش وامیدارد. در مجموع، «کارگردان» اثری چالشبرانگیز و تأملبرانگیز توصیف شده است که خواننده را ناگزیر به بازاندیشی درباره قدرت، هنر و سازش میکند.
دانیل کلمن؛ نویسندهای در مرز تاریخ و تخیل
دانیل کلمن (متولد ۱۹۷۵، مونیخ) یکی از چهرههای برجسته ادبیات معاصر آلمانزبان است. آثارش جوایز معتبری چون جایزه کاندید، دودرر، کلایست، ادبیات جهان و توماس مان را دریافت کردهاند. رمان «تیل» او نامزد جایزه بوکر بینالمللی بود و «سنجش جهان» با ترجمه به بیش از چهل زبان، از موفقترین رمانهای آلمان پس از جنگ جهانی دوم شد. کلمن که امروز در برلین و نیویورک سکونت دارد، اغلب به سراغ بازآفرینی خلاقانه شخصیتهای واقعی میرود و با قلمی موشکاف پیچیدگیهای روان انسان و موقعیتهای تاریخی را کاوش میکند. در «کارگردان» نیز همین رویکرد را ادامه داده و فراتر از زندگینامهای صرف، به پرسشهای عمیق درباره جایگاه هنرمند و پیوند هنر با قدرت میپردازد.
«کارگردان» تنها زندگی یک فیلمساز بزرگ در عصرهای تیره را روایت نمیکند، بلکه تحلیل دقیقی از فضایی است که در آن مرز میان هنر و پروپاگاندا، زیبایی و بربریت، و بقای فردی و اخلاق، به شدت لغزان میشود. کلمن به روشنی نشان میدهد که حتی هنرمندان بزرگ هم میتوانند گرفتار سازش با شر شوند و اغلب افراد، به جای قهرمان بودن، راههایی برای کنار آمدن و بقا مییابند. رمان با بررسی تصمیمات و کنشهای پابست – به ویژه همکاری آشکار یا پنهان او با دستگاه تبلیغاتی نازیها – نشان میدهد که فشار شرایط و دغدغه بقا تا چه حد میتواند اخلاق را به چالش بکشد.
منابع: نیویورک تایمز، نیویورکر و آمازون
نظر شما