سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - اکرم عباسی: مناطق آزاد در ایران زمانی قرار بود پیشران توسعه و دروازههای تجارت بینالمللی ایران باشند اما در حال حاضر بسیاری از این مناطق بیش از آنکه نماد تحول اقتصادی باشند، به عرصهای از تعارض منافع، سیاستزدگی و ناکارآمدی تبدیل شدهاند. کتاب «وضعیت اقتصادی مناطق آزاد ایران» نوشته میکائیل محمدی، پژوهشگر و نویسنده بجنوردی، تلاشی برای بازخوانی واقعگرایانه این ساختارها است. این بازخوانی هم به طراحیهای آغازین مناطق و هم به اجرای پرچالش آن در بستر بومی میپردازد.
در گفتوگوی پیشرو، محمدی از تجربه زیستهاش در مناطق کمتر توسعهیافته، دادههای میدانیاش و نگاه انتقادیاش به سیاستگذاری منطقهای میگوید و این کتاب تحلیلی از توسعهای که هرگز تاکنون به مقصد نرسیده را روایت میکند.
ایده تألیف این کتاب از کجا آغاز شد و چه خلأیی را برای نگارش احساس کردید؟
جرقه اولیه از تجربه زیستهام در خراسان شمالی زده شد. وقتی از منطقهای میآیم که خودش همردیف مناطق محروم تعریف میشود، نسبت به مقوله «توسعه نامتوازن» حساستر میشویم. مطالعات بسیاری درباره مناطق آزاد در سطح دانشگاهی انجام شده، اما عمدتاً یا کلینگر یا صرفاً توصیفی بودهاند. این کتاب پیوندی میان تحلیل ساختاری، تجربه میدانی و نقد سیاستگذاری و تلاشی برای آن است که مناطق آزاد را نه فقط بهعنوان مناطق جغرافیایی، که به مثابه آینهای از الگوی حکمرانی اقتصادی در ایران ببینیم.
شما در کتاب تأکید میکنید که مناطق آزاد از اهداف اولیه خود فاصله گرفتهاند. آیا این فاصله نتیجه طراحی غلط یا اجرای نادرست بوده است؟
شامل هر دو مورد است یعنی در مرحله طراحی، الگوی بومیسازی نشدهای را اقتباس کردیم که مأموریت دقیق و اختصاصی برای هر منطقه تعریف نکرده است و در مرحله اجرا این ساختار به جای اینکه به موتور توسعه بدل شود، به حیاط خلوت برخی جریانها تبدیل شده است بنابراین هم در شناخت اولیه دچار کژفهمی و هم در اجرا گرفتار مصلحتهای کوتاهمدت شدهایم.
منابع دادهای شما در این کتاب چیست؟ با توجه به ناکارآمدی دادههای رسمی، چگونه تحلیلها را تکمیل کردید؟
در کنار دادههای رسمی، از مصاحبههای میدانی با فعالان اقتصادی، مدیران پیشین مناطق آزاد و کارآفرینان استفاده کرده و دادههای تطبیقی از مناطق آزاد موفق دنیا مثل جبلعلی امارات، منطقه مرسین ترکیه و منطقه ویژه پودونگ در چین بررسی و هدف این بود که یک تصویر مقایسهای خلق شود که نشان دهد اشکال از خود ایده نیست، بلکه از شکل پیادهسازی است.
یکی از بخشهای برجسته کتاب، اشاره به اقتصاد غیررسمی یا خاکستری مناطق آزاد است. این مسئله چقدر گسترده است؟
بسیار گسترده است وقتی معافیت مالیاتی بدون کنترل و نظارت اعطا میشود، مرز میان فعالیت اقتصادی سالم و فعالیت پنهان از بین میرود. قاچاق کالا، پولشویی، سوءاستفاده از رانت زمین و معافیتها، از نتایج ساختاری هستند که شفافیت ندارد و در کتاب تلاش شده این لایههای پنهان با شواهد قابل اتکا ترسیم شود.
در فصلهایی از کتاب به مرکزگرایی اشاره میکنید. آیا مناطق آزاد اساساً توان فاصله گرفتن از مدار تهران را دارند؟
در شرایط فعلی خیر، اغلب مناطق آزاد ما هنوز از تهران فرمان میگیرند. در حالی که در مدلهای موفق اینگونه نیستند و متأسفانه در ایران، این استقلال محقق نشده و مناطق آزاد عمدتاً ابزار توزیع منافع سیاسیاند.
این کتاب چه نکتهای را به مخاطب میگوید که در گزارشهای رسمی دیده نمیشود؟
اینکه مسئله فقط مناطق آزاد نیست، بلکه تصویری از یک الگوی ناکارآمد تصمیمگیری اقتصادی در کشور است که مناطق آزاد صرفاً یک نشانه هستند و دیدن آنها به ما کمک میکند ریشه مشکلات را بهتر متوجه شویم.
به گزارش (ایبنا)، محمدی در این کتاب که دارای ۱۲۰ صفحه است و زمستان سال گذشته به چاپ دوم رسیده؛ ضمن تحلیل روندهای تاریخی و ساختاری، معتقد است مناطق آزاد در ایران نه تنها به ابزار توسعه تبدیل نشدهاند، بلکه در برخی موارد، خود به مانعی برای آن تبدیل شدهاند.
نظر شما