شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۱:۳۹
قصه‌گویی زیر آسمان؛ تجربه‌ای نو در نمایشگاه کتاب تهران

سال گذشته قصه‌گوها در غرفه «زیر گنبد کبود» کودکان را مهمان داستان می‌کردند، امسال در سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، برنامه «با هم بخوانیم؛ با هم بشنویم» در فضای باز برگزار شد؛ تجربه‌ای متفاوت و گروهی که با روش‌هایی خلاقانه چون چتر قصه‌گویی، تاس قصه‌ها و کتاب‌های غول‌پیکر، کودکان و حتی والدین را مجذوب خود کرد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، در نمایشگاه کتاب امسال، قصه‌گوها در فضای باز مصلای امام خمینی پراکنده شده بودند و برای کودکان و حتی پدر و مادرهاشان برنامه اجرا می‌کردند. مهتاب شهیدی، قصه‌گوی بین‌المللی که سال گذشته مسئولیت غرفه «زیر گنبد کبود» را برعهده داشت در گفت‌وگو با ایبنا به این‌که امسال، فعالیت‌شان به شکل میدانی و در فضای باز نمایشگاه کتاب بوده، اشاره و بیان کرد: درست است که اجرا در غرفه و سالن نمایشگاه، آسان‌تر بود اما قصه گفتن و نمایش اجراکردن در حیاط و فضای باز هم تجربه جالب و متفاوتی بود.

او به توضیح بیشتر درباره فعالیت میدانی «با هم بخوانیم؛ با هم بشنویم» پرداخت و گفت: ما پنج روش قصه‌گویی را انتخاب کردیم.«قصه‌گویی با چرخ‌دستی قصه‌ها» یکی از این راه‌ها بود. به این ترتیب که جعبه‌هایی روی چرخ دستی قرار گرفته و هر جعبه به یک قصه تعلق داشت. مثلاً قصه‌های علمی یک جعبه و داستان‌های خنده دار، جعبه دیگر. سطل‌های آویخته شده به هر چرخ دستی هم، پر از نمادهای مربوط به هر قصه بود. مثلاً تصویر بهلول را در قصه‌های خنده‌دار می‌دیدیم. ما قصه‌ها را می‌فروختیم و از بچه‌ها می‌پرسیدیم طرفدار و خریدار کدام قصه هستند.

به گفته شهیدی، «چتر قصه‌گویی» یک چتر بود که دورتادور آن با قطره‌های باران و داخلش با تصاویر حیوانات و شخصیت‌های «مهمان‌های ناخوانده» و «کدو قلقله‌زن» تزیین شده بود. این چتر را یکی از قصه‌گوها که در نقش پیرزن فرورفته بود در دست می‌گرفت و برای بچه‌هایی قصه‌هایی می‌گفت که قهرمان اصلی‌اش یک پیرزن بود و در واقع یک‌جور قصه نمایش را به اجرا درمی‌آورد.

«تاس قصه‌ها»، یکی دیگر از روش‌های قصه‌گویی بود. پنج تاس بزرگ وجود داشت که بچه‌ها، آن را بر زمین می‌انداختند و هر تصویری که نمایان می‌شد یا داستان مربوط به آن را بازگو می‌کردند یا به تعریف خاطره یا خاطره‌های گره خورده با آن تصویر می‌پرداختند.

مهتاب شهیدی به «کتاب غولی» اشاره و بیان کرد: ما سه کتاب بزرگ در نظر گرفتیم. یعنی سه عنوان کتاب داستانی را به ابعاد بزرگ درآوردیم تا با بچه‌ها داستان‌خوانی داشته باشیم و آنها را تا اندازه‌ای به خواندن کتاب تشویق کنیم.

فعالیت میدانی دیگری هم با عنوان «دنیای کاغذها» و به همت پاییزه طاهری در فضای باز نمایشگاه به اجرا درآمد. این طرح یک اوریگامی بزرگ بود و توجه کوچ و بزرگ را به خود معطوف می‌کرد.

به گفته این قصه‌گوی بین‌المللی، آنچه در قالب فعالیت میدانی «با هم بخوانیم؛ با هم بشنویم» یک فعالیت گروهی بسیار هماهنگ و منسجم بود. به‌همین‌خاطر، توجه مخاطبان بسیاری را در طول نمایشگاه کتاب به خود جلب کرد. شاید اگر قرار بود هر کدام از قصه‌گوها که قصه‌گویان با تجربه و برگزیدگان جشنواره قصه‌گویی بودند، به شکل انفرادی و جدای از هم برنامه اجرا کنند، نمی‌توانست این اندازه جذاب و موثر باشد.

شهیدی، هدف از اجرای این برنامه را آموزش غیرمستقیم مهارت‌های زندگی به بچه‌ها دانست و افزود: مخاطب اصلی ما بچه‌ها بودند. ما دلمان می‌خواست کودکان در گام نخست بخندند و شاد باشند و لذت ببرند و در مرحله بعد، به شیوه غیرمستقیم یاد بگیرند و آموزش ببینند و چه قالبی بهتر از قصه و ارتباط چهره به چهره برای آموختن وجود دارد؟ علاوه بر بچه‌ها، برنامه‌های ما می‌توانست کارگاه‌های تخصصی باشد و به اولیای تربیتی، فنون قصه‌گویی را بیاموزد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

تازه‌ها

پربازدیدترین