به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، رونمایی کتاب «از تاریخ شفاهی تا خاطره نگاری» با حضور حبیب احمدزاده، کارشناس ومحمدمهدی بهداروند، مولف و دوشنبه ۲۲ اردیبهشت در مجمع ناشران انقلاب اسلامی سی و ششمین نمایشگاه کتاب تهران برگزار شد.
حبیب احمدزاده، نویسنده، منتقد حوزه دفاع مقدس، با اشاره به اهمیت این اثر، آن را تلفیقی از علم و تجربه دانست و گفت: کتاب حاضر حاصل یک قسمت علم و یک قسمت تجربه است. به تعبیر قدیمی، کاش جوان میدانست و کاش پیر میتوانست. انتقال این تجربهها به نسلهای تازه، امری ضروری و حیاتی است.
او با اشاره به غفلت فرهنگی نسبت به داشتههای خود افزود: در حوزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، ما گنجینههایی داریم. قهرمانان واقعی ما، آدمهای قابل لمس و زندهای هستند که چون زیادند، گاه قدرشان را نمیدانیم. تازه زمانی که آنها را از دست میدهیم، متوجه ارزش واقعیشان میشویم.
این استاد دانشگاه در بخش دیگری از سخنان خود، نسبت به خاطرهنگاری غیرحرفهای هشدار داد و گفت: اگر ثبت این خاطرات به دست افراد نابلد بیفتد، مثل آن است که عمل قلب را به کودکی بسپاریم. خاطرهنگاری کار حساسی است؛ نیازمند درک، شعور تاریخی، و آگاهی از ظرایف انسانی.
احمدزاده عنوان کرد: شناخت عناصر وجودی درون هر فرد، میتواند جهانی را تحت تأثیر قرار دهد. انتقال تجربهها، یکی از اهداف این کتاب است. نویسنده اثر، کسی است که هم در میدان جنگ حضور داشته و هم در حوزه دینی فعال بوده و این ترکیب، ارزش اثر را دوچندان میکند. مثل یک دو امدادی، کار او رساندن پیامها به نسل بعد است.
او در ادامه گفت: کاش یک خاطرهنگار جوان، بداند؛ و یک خاطرهنگار پیر، بتواند. اگر خاطرهنگار به سؤال رسید، باید در پی حقیقت برود؛ چون واقعیت ممکن است متکثر و متفاوت باشد، اما حقیقت، جوهر مشترک همه آنهاست.
این منتقد در بخشی از سخنانش با انتقاد از کمارزشی خاطرات انسانی در برابر آمار گفت: خاطرهنگاری، با احساس سروکار دارد. وقتی اعداد و آمار زیاد میشوند، احساس گم میشود. خاطره، روایت شخصی اما صادقانه از حقیقت است؛ از زاویه دید راوی، اما با بار انسانی بالا.
او افزود: ما قهرمانان واقعیمان را تقلیل دادهایم. وقتی از خیابان چمران یاد شهید چمران میافتیم، یعنی شکست معنایی رخ داده. قرار بود از یاد چمران، به قهرمان ملی فکر کنیم، نه به خیابان. درباره شهید سلیمانی هم همین اتفاق ممکن است رخ دهد.
احمدزاده با اشاره به اهمیت درستفهمی روایت جنگ در پایان گفت: ما جهان را با خاطرات خام معرفی کردهایم. باید بدانیم که پردازش درست، جایگاه شهید را حفظ میکند. وقتی از دفاع مقدس حرف میزنیم، هدف، ترویج جنگ نیست، بلکه تکریم کسانی است که در مقابل جنگ ایستادند.
محمدمهدی بهداروند، نویسنده و پژوهشگر حوزه ادبیات پایداری، ضمن تشریح اهداف و محتوای این اثر گفت: ملتی که به گذشته خود توجه نکند و به آن افتخار نکند، در آینده نیز دستاوردی نخواهد داشت و رویکرد مثبتی نخواهد یافت. کشور ما دارای گذشتهای پربار و سترگ است که شالودهی افتخارات امروزمان را شکل داده است.
او با اشاره به پشتوانه تجربی این کتاب اظهار داشت: این اثر حاصل ۳۵ سال تجربه میدانی من در حوزه عملیاتهای فرهنگی، تاریخ شفاهی و خاطرهنگاری است. این کتاب در واقع ثمره سالها تلاش و تجربه در ثبت و پردازش روایتهاست.
او در ادامه با تأکید بر تمایز میان تاریخ شفاهی و خاطره شفاهی افزود: تاریخ شفاهی و خاطره شفاهی، همچون دو خانه دیوار به دیوار هستند که هرکدام مخاطبان و راویان خاص خود را دارند. در جامعه ما برخی معتقدند که تاریخ شفاهی بهتر است و برخی دیگر خاطره شفاهی را برتر میدانند. اما این دو، تفاوتهایی بنیادین دارند که در این کتاب به آنها پرداختهام.
این مولف و پژوهشگر در توضیح بیشتر گفت: در خاطرات شفاهی، نویسنده یا مصاحبهگر در پردازش اطلاعات سهم دارد؛ او روایت را بر اساس گفتوگو با راوی بازسازی و تنظیم میکند، اما در تاریخ شفاهی، شما مجاز به هیچگونه دخل و تصرفی نیستید؛ حتی سکوت، خنده یا گردش چشم را نیز باید ثبت کنید. این یکی از ویژگیهای مهم تاریخ شفاهی است.
بهداروند با اشاره به تفاوت در تأثیرگذاری این دو گونه، اظهار داشت: تجربه من نشان داده که تاریخ شفاهی نتوانسته ارتباط جدی و گستردهای با جامعه، بهویژه نسل جوان، برقرار کند. آنچه که موجب ترویج کتابخوانی و ایجاد پیوند عاطفی با مخاطب شده، خاطرات شفاهی بوده است. قریب به اتفاق کتابهایی که در حوزه دفاع مقدس با تقریظ رهبر معظم انقلاب مزین شدهاند، از نوع خاطرات شفاهی هستند، نه تاریخ شفاهی.
او درباره هدف از نگارش این اثر توضیح داد: امیدوارم این کتاب بتواند در مسیر کشف و استفاده از گنجینه عظیم خاطرات شفاهی، بهعنوان یک فرآیند اصلاحی و سازنده برای جامعه، مؤثر واقع شود؛ گنجینهای که رهبر معظم انقلاب از آن با عنوان گنج یاد کردهاند.
این مولف ادامه داد: این اثر حاصل سالها تجربه من است؛ از انتخاب سوژه، انتخاب راوی، نحوه برقراری ارتباط قبل، حین و بعد از مصاحبه همه این مراحل به صورت گام به گام و علمی بیان شدهاند تا برای هر کسی که میخواهد این مسیر را ادامه دهد، قابل استفاده باشد.
بهداورند در پایان تأکید کرد: این کتاب نیاز به جلد دوم و پیوست دارد تا بتواند به عنوان یک مرجع آموزشی و تجربی کاملتر عمل کند. امید دارم کسانی که آن را مطالعه میکنند، این مسیر را ادامه دهند و با استفاده از آن، در مسیر خاطرهنگاری و روایت تاریخ، نقشآفرین شوند.
نظر شما