یکشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۰
مشغول ترجمه گزین‌گویه‌های کافکا هستم / کتابی مشابه تاکسی‌نوشت در دست نگارش دارم

«گزین‫‌گویه‫‌های کافکا» کتابی است که این روزها در دست ترجمه دارم. این ۱۰۹ گزین‫‌گویه را راینر شتاخ، زندگی‫نامه‫‌نویس و مفسر شهیر کافکا از روی دست‌نوشته‌های او و همراه با توضیح و تفسیر هر یک از گزین‌گویه‌ها منتشر کرده است.

ناصر غیاثی که به اذعان خودش و گواه همه خوانندگان کتاب‌هایش از ابتدای شروع نویسندگی و ترجمه، نگاهی طنزاندیش داشته، در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به معرفی کتاب‌های آماده انتشار و در دست نگارش و ترجمه خود پرداخت و توضیح داد: مجوز انتشار دو مجموعه داستانم یکی در قالب طنز با عنوان «اقدغ» و دیگری در قالب جدی با عنوان «از اقلیم غربت» صادر شده است. غیاثی درباره معنای واژه «اقدغ» گفت: باید کتاب را خواند تا منظور از این واژه را دانست. مکان داستان‫های هر دو کتاب غربت است و درونمایه آنها مرگ، عشق و نویسندگی است. هر دو کتاب را نشرکاغذ منتشر خواهد کرد.

کتابی مشابه تاکسی‌نوشت در دست نگارش دارم

غیاثی با اشاره به اینکه کتابی در دست نوشتن دارد که ترجیح می‫دهد فعلاً از پرداختن به محتوای آن پرهیز کند، گفت: همین‫‌قدر بگویم که فرم آن همان فرم «تاکسی‫‌نوشت» است. علاوه براینها در ذهنم مشغول کلنجار رفتن با کتاب دیگری هم هستم که گمان می‫‌کنم نوشتنش را باید به زندگی بعدی موکول کنم!

این نویسنده طنزپرداز با اذعان بر اینکه طنز یکی از ویژگی‌های اصلی آثارش است، بیان کرد: طنز شاید ویژگی ذاتی من باشد. گمان کنم از همان روزهای نخستی که دست به قلم بردم، طنز با من بود. همیشه خودش آمده، گاه حتی یا شاید به ویژه به وقت درد و اندوه؛ به درستی می‌گویند خنده دوای هر دردی است. طنز واکنش طبیعی من است به آنچه که در پیرامونم می‫‌بینم: تناقض‌ها، تلخی‌ها و حتی گاهی بی‌معنایی‌ها؛ طنز نوع نگاه من به دنیاست، راهی برای نفس کشیدن، رهایی از دشواری‌ها، مفری برای کنار زدن اندوه یا شاید هم راهی برای تاب آوردن بلاها، نوعی سپر در دفع شر است.

مشغول ترجمه گزین‌گویه‌های کافکا هستم / کتابی مشابه تاکسی‌نوشت در دست نگارش دارم

در ادبیات کهن فارسی به‌وفور طنز داریم

نویسنده «تاکسی‌نوشت» درباره تلقی خود از طنز ادبی هم گفت: در علوم انسانی مرز تعاریف مفاهیم همیشه سیال است، درست در نقطه مقابل علوم طبیعی؛ بنابراین به دست دادن یک تعریف دقیق از طنز که همه بر سر آن توافق داشته باشند، چه بسا محال باشد. با این وجود طنز ادبی از نظر من ضمن خندانی است که آدم را به فکر هم فرومی‌‫برد، طرح سوال می‫کند.

غیاثی با اشاره به اینکه در ادبیات کهن فارسی به وفور طنز داریم، توضیح داد: از مولانا و سعدی بگیرید تا عبید و حافظ، همگی طنز در آثارشان دیده می‌شود. در ادبیات معاصر هم زنده‌‫یادان ایرج پزشک‫زاد را داریم و ابراهیم نبوی را. اجازه بدهید از آنهایی که در قید حیات‫ند نامی نبرم، مبادا اسمی از قلم بیفتد. من همه ادبیات جهان را نخوانده‌‫ام اما در ادبیات آلمانی کورت توخولسکی از شاخص‌‫ترین طنزپردازان است.

ترجمه نامه‌های کافکا به خواهرش

غیاثی به ترجمه جدید خود نیز که مجموعه‌ای از نامه‌های کافکا با عنوان «نامه‌ها به اوتلا و خانواده» است، اشاره کرد و گفت: ترجمه نامه‫‌های کافکا به اوتلا همین روزها منتشر می‌شود. این کتاب ۱۲۰ نامه کافکا را دربرمی‫‌گیرد که از سال ۱۹۰۹ تا چند روز پیش از مرگش به سال ۱۹۲۴ به عزیزترین و نزدیک‫ترین خواهرش اوتلا نوشته بود. کافکا از میان سه خواهرش به این خواهر میانی بسیار نزدیک بود و اعتمادی تام و تمام به او داشت. پس سخنی به گزاف نگفته‫‌ایم اگر ادعا کنیم که این نامه‫‌ها چهره دیگری از کافکا را پیش روی خواننده قرار می‫‌دهد که چهره برادری پشتیبان و مهربان و بذله‌گوست.

این مترجم اضافه کرد: کتاب دیگر در دست انتشار، ترجمه رمانی است از هرتا مولر برنده آلمانی - رومانیایی جایزه نوبل در سال ۲۰۰۹ با عنوان «قرقاول بزرگی‫ست آدمی در جهان». مولر در این رمان با زبانی ساده و شاعرانه اما قاطع و برنده و با جمله‫‌هایی اغلب کوتاه، به شرح گرفتن گذرنامه و مهاجرت یک خانواده سه نفره از رومانیِ چائوشسکو به آلمان می‫‌نشیند.

وی همچنین گفت: «گزین‫‌گویه‫‌های کافکا» کتابی است که این روزها در دست ترجمه دارم. این ۱۰۹ گزین‫‌گویه را راینر شتاخ، زندگی‫نامه‫‌نویس و مفسر شهیر کافکا از روی دست‫‌نوشته‫‌های او و همراه با توضیح و تفسیر هر یک از گزین‌گویه‌ها منتشر کرده است. ناشر هر سه کتاب نشرنو است.

مشغول ترجمه گزین‌گویه‌های کافکا هستم / کتابی مشابه تاکسی‌نوشت در دست نگارش دارم

نکته‌ای درباره گزین‌گویه‌های کافکا

غیاثی نکته‌ای را درباره گزین‌گویه‌های کافکا توضیح داد و عنوان کرد: شاید یاددآوری این نکته خالی از اهمیت نباشد که از چند سال پیش که دسترسی به اصلِ دست‫‌نوشته‫‌های کافکا برای کافکاشناسان به‌‫نام فراهم آمده، معلوم شده که تمامی آثار کافکا از جمله گزین‫‌گویه‌‫ها براساس چینش و سلیقه ماکس برود، دوست صمیمی و وصی کافکا منتشر شده. برود در این گزین‫‌گویه‫‌ها نیز چنانکه در دیگر آثار و نامه‌‫های کافکا که پس از مرگ دوستش به دست انتشار سپرده بود، دست می‫‌برد. خودش برای آنها عنوان انتخاب می‫‌کرد و غلط‫های املایی یا نگارشی کافکا را تصحیح می‫‌کرد. به عنوان مثال در یک مورد عنوانی را که کافکا برای رمانش انتخاب کرده بود، تغییر داده؛ منظور رمانِ معروف به «امریکا» است که خود کافکا عنوان «گم‫گشتگان» یا «مفقودالاثرها» را برای آن انتخاب کرده بود.

بازترجمه یک اثر به این معنی است که ترجمه قبلی را نپسندیده‌ام

وی درباره معیار خود در انتخاب اثر برای ترجمه نیز گفت: نخستین معیار این است که خودم از خواندن کتاب لذت برده و از آن آموخته باشم و معیار بعدی جایگاه ادبی نویسنده اثر است. از اینها گذشته تلاش می‫کنم کتاب‫هایی را برای ترجمه انتخاب کنم که پیش از آن به فارسی ترجمه نشده باشند. بدیهی است که بازترجمه یک اثر به این معنی است که ترجمه قبلی را نپسندیده‌ام. همچنین برایم اهمیت دارد که کتاب از یک زبان دیگر به آلمانی ترجمه نشده باشد؛ البته در این میان استثنائاتی هم بوده، مانند دو کتابی که از نویسنده برزیلی، موآسیر اسکلیر ترجمه کرده‌‫ام.

طنز روبرت والزر دلم را می‌برد

غیاثی از علاقه خاص خود به روبرت والزر نیز سخن گفت و اضافه کرد: افتخار ترجمه دو رمان از سه رمان روبرت والزر یعنی «یاکوب فون گونتن» و «دستیار» با من هم هست. هم از خواندن و هم از ترجمه آنها حظ وافر برده‫‌ام و اگر عمری باقی بماند مایلم روزی نوشته‫‌های کوتاه او را به فارسی برگردانم. نگاه والزر به تنهایی و درماندگی انسان، نگاهی شوخ و شنگ است و نه سوزناک یا تحلیلی و همین طنز گاه زیرپوستی و گاه عیان او دلم را می‫‌برد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

تازه‌ها

پربازدیدترین