سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - رحیم میرعظیم: مجید اخلاقی متولد ۱۳۶۵ دانشآموخته مقطع ارشد ادبیات نمایشی از دانشکده هنر و معماری شیراز است. تاریخچه فعالیتهای نمایشی او به بیش از ۲۴ سال میرسد. «سهگانه دیوانههای شهر»، «بیخانمانها»، «دالتونها ضربدر ۴»، «سر پیری و معرکهگیری» برخی از فعالیتهای اوست.
از جمله نمایشهای راهیافته به جشنوارههای این بازیگر و کارگردان تئاتر میتوان به «قورمهسبزی»، «سگها مادرت را میخورند»، «عتیقه»، «تیر» و «عطش» اشاره کرد.
از سال ۱۳۹۵ تاکنون به عنوان مسئول انجمن هنرهای نمایشی ابرکوه فعالیت میکند و از سال ۹۶ به عنوان مدیر آموزشگاه آزاد هنرهای نمایشی سایه به آموزش هنرجویان و علاقهمندان به تئاتر مشغول است.
تأثیر متقابل کتاب و ادبیات بر هنرهای نمایشی، موضوع گفتوگوی این هنرمند با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) است.
چگونه به حوزه تئاتر وارد شدید و چه تجربیاتی شما را به این سمت سوق داد؟ آیا کتاب خاصی در این مسیر تأثیرگذار بود؟
اولین بار با توجه به محدودیتهای دهه ۷۰ و به ویژه کمبود مطلق منابع هنری در شهرهای کوچک، با تماشای سلسله فیلم «تئاتر هوایی» که جمعهها از شبکه استانی فارس پخش میشد با نمایش آشنا شدم. حضور هنرمندان بومی خونگرم از جمله حسن سالار، آزادگان و محمدرضا اکبری و در ادامه تشویق یکی از دوستان باعث شد در این مسیر قدم بردارم اما هرگز فکر نمیکردم قرار است به شکل حرفهای آن را ادامه بدهم.
درباره تأثیر ادبیات بر تئاتر صحبت کنید.
همانطور که میدانید، هنرهای نمایشی و درام به عنوان یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین شاخههای هنرهای هفتگانه شناخته میشوند. تمدنهای غربی، از یونان و روم باستان گرفته تا عصر الیزابت، همواره به تئاتر و نمایشنامهنویسی به عنوان ابزاری برای بیان اجتماعی و فرهنگی خود توجه داشتهاند. در این دوران، تئاتر نهتنها یک هنر، بلکه یک وسیله ارتباطی قوی برای انتقال پیامها و ارزشهای اجتماعی بود.
در هنرهای شرقی، ادبیات و داستانها به شکل عمیقتری با تئاتر آمیخته شدهاند. در این فرهنگها، داستانها و روایتها به عنوان پایه و اساس هنر نمایش شناخته میشوند. در واقع، هر اثر نمایشی بر پایه یک روایت یا داستان شکل میگیرد. این داستانها میتوانند از افسانهها، اسطورهها یا حتی تجربیات روزمره زندگی انسانها الهام بگیرند.
چگونه یک کتاب میتواند به نمایشنامه تبدیل شود؟
برای تبدیل یک کتاب به نمایشنامه، باید تغییراتی در ساختار و شکل آن ایجاد شود و یکی از این تغییرات، کم کردن از جزئیات و توصیفات ادبی است که در نثر وجود دارد. در یک نمایشنامه، دیالوگها و حرکات شخصیتها باید بهگونهای طراحی شوند که بتوانند داستان را به صورت بصری و زنده به نمایش بگذارند. همچنین، تبدیل زمان گذشته به حال میتواند به ایجاد حس نزدیکی و ارتباط بیشتر با تماشاگران کمک کند.
درنهایت، فرآیند تبدیل یک کتاب به نمایشنامه نیازمند درک عمیق از هر دو هنر ادبیات و تئاتر است. نویسنده یا کارگردان باید بتواند با استفاده از خلاقیت و نوآوری، داستان را به شکلی بازآفرینی کند که نهتنها به جذابیت آن اضافه کند بلکه احساسات و پیامهای اصلی آن را نیز به تماشاگران منتقل کند.
تجربهای از تبدیل یک کتاب به نمایشنامه دارید؟ چالشهای پیش رو در این مورد را چه میدانید؟
بله، من تجربه تبدیل داستانهای محلی و ادبیات کهن به نمایشنامه را داشتهام. یکی از بزرگترین چالشهایی که در این مسیر با آن مواجه میشویم، وفادار ماندن به متن و داستان اصلی است.. این موضوع بسیار مهم است، زیرا باید به روح اثر احترام گذاشت و در عینحال آن را به شکلی جذاب و قابل اجرا برای تماشاگران ارائه کرد.
چگونه میتوان از عناصر ادبیات در تئاتر استفاده کرد تا داستان بهطور مؤثرتری بیان شود؟
برای تبدیل یک اثر ادبی به نمایشنامه، باید به چند نکته کلیدی توجه کرد. یکی از مهمترین نکات، سادهسازی داستان و تمرکز بر لحظه حال است. این کار به ما کمک میکند تا احساسات و تنشهای درونی شخصیتها را به شکلی زنده و واقعی به تماشاگران منتقل کنیم.
استفاده از دیالوگهای قوی و مختصر، یکی از راههای مؤثر برای بیان داستان است چون در تئاتر، هر کلمه و هر حرکت باید معنا و هدف خاصی داشته باشد تا بتوانند احساسات و پیامهای اصلی داستان را به خوبی منتقل کنند.
در نهایت، ترکیب عناصر ادبیات با تکنیکهای تئاتر میتواند به خلق آثار نمایشی جذاب و ماندگار منجر شود.
میزان تأثیرگذاری تئاتر در زمینه ترویج ادبیات چه اندازه است؟
تئاتر و ادبیات در واقع لازم و ملزوم همدیگر هستند زیرا هیچ اثر نمایشی بدون خط داستانی هویتی ندارد؛ ممکن است موضوع نمایش اقتباس از یک کتاب و یا همراه با نوشتن نمایشنامه به ذهن هنرمند و نویسنده نمایشنامه برسد.
قطعاً تئاتر به عنوان هنری زنده و پویا میتواند به ترویج ادبیات کمک کند و قابلیت این را دارد که به شکلی جذاب و تأثیرگذار، خلاصه و چکیدهای از یک اثر ادبی را به مخاطب ارائه دهد. با اجرای نمایش، میتوانیم احساسات و پیامهای عمیق داستانها را به صورت بصری و احساسی به تماشاگران منتقل کنیم که این امر میتواند علاقه آنها را به ادبیات و داستانهای اصلی افزایش دهد و در حقیقت تئاتر میتواند پلی بین ادبیات و مخاطبان باشد تا با آثار ادبی آشنا شوند.
نویسندگان چگونه میتوانند داستانهای خود را به شکل مناسبتری برای استفاده در نمایشنامههای تئاتر بنویسند؟
بهترین راهکار، آموزش حرفهای است. این آموزش باید در دانشکدههای هنر، به ویژه در رشته ادبیات نمایشی، ارائه شود. این برنامههای آموزشی میتوانند به نویسندگان کمک کنند تا تکنیکها و اصول لازم برای تبدیل داستانهای خود به آثار نمایشی را فرا بگیرند تا اثر نمایشی آن کتاب به شکلی مؤثرتر با مخاطبان ارتباط برقرار کند.
علاوه بر این، شرکت در کارگاههای نویسندگی و تئاتر میتواند فرصتی مناسب برای تبادلنظر با دیگر نویسندگان و هنرمندان باشد. مطالعه آثار نمایشی موفق و تحلیل آنها نیز میتواند به نویسندگان کمک کند تا ساختار و عناصر کلیدی یک نمایش خوب را درک کنند. در نهایت، تمرین مداوم و پذیرش بازخورد از دیگر هنرمندان نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.
تئاتر میتواند به درک بهتر یک کتاب یا داستان کمک کند؟
بله، قطعاً. تئاتر به دلیل تصویرسازیهایی که کارگردان و بازیگران روی صحنه ارائه میدهد، به مخاطب کمک میکند تا ارتباط بهتری با کتاب برقرار کند. حتماً اذعان میکنید که تجربه بصری و احساسی، معمولاً تأثیر بیشتری نسبت به تنها تصور ذهنی از خواندن یک اثر دارد.
آثار نمایشی چقدر روی ترویج ادبیات و توسعه کتابخوانی به ویژه در شهرستانها مؤثر است؟
یکی از سادهترین و در دسترسترین روشها برای ترویج ادبیات، برگزاری و اجرای نمایشهای کوتاه برآمده از دل کتابهای داستان است. برگزاری این نمایشها به عنوان بخشی از یک رویداد تئاتری به مخاطبان فرصت آشنایی بیشتر با ادبیات را میدهد و آنها را تشویق به مطالعه میکند.
وضعیت حال حاضر تئاتر در شهرستان ابرکوه به عنوان یکی از شهرستانهای فعال استان یزد چگونه است؟
موضوعی که میخواهم بگویم این است که نهتنها در مورد شهرستان ابرکوه بلکه در مورد بسیاری از شهرستانهای کشور صادق است. به اعتقاد من در ایران، هنر به بهترین شکل تنها در پایتخت ارائه میشود و بعد از آن در مراکز استانها. به همین دلیل است که هنوز اصطلاح «تئاتر شهرستانی» برای اشاره به تفاوتهای ساختاری آثار نمایشی شهرستانها و مراکز استانها به کار میرود.
برای بهبود وضعیت تئاتر در شهرستانها، با وجود هنرمندان علاقهمند، وجود امکانات مناسب، منابع آموزشی و حمایت مسئولان بسیار مهم است.
چالشهای ساختاری پیش روی تئاتر در شهرستان ابرکوه چیست؟
اولین و بزرگترین چالش کمبود امکانات است از جمله سالنهای پلاتو و تجهیزات نور و صوت حرفهای. این کمبودها میتواند بهشدت بر کیفیت اجراها تأثیر بگذارد و هنرمندان نتوانند به بهترین شکل هنر خود را به نمایش بگذارند. البته بدون این امکانات هم میتوان آثار باکیفیتی را مانند سالهای گذشته تولید کرد، اما نمیتوان منکر این واقعیت شد که هرچقدر سرمایهگذاری بیشتری انجام شود، نتیجه بهتری میگیریم.
آیا کتابهای کافی برای آموزش تئاتر در مقاطع سنی مختلف وجود دارد؟
منابعی برای آموزش تئاتر در دسترس هستند، اما متأسفانه بسیاری از این کتابها یا بسیار تخصصی و فنی هستند و برای کسانی که تازهکار هستند، قابلدرک نیستند، یا بیشتر به کلیگویی و مباحث نظری میپردازند و از جنبههای عملی و کاربردی فاصله دارند.
برای آموزش تئاتر به کودکان و نوجوانان، نیاز به منابعی داریم که هم جنبههای نظری و هم عملی را در بر بگیرد. کتابهایی که به صورت جامع و کارآمد به آموزش تکنیکهای بازیگری، کارگردانی، طراحی صحنه و دیگر جنبههای تئاتر بپردازند، میتوانند به توسعه مهارتهای هنرجویان کمک کنند.
نظر شما