چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۰:۵۷
نگارش رمانی درباره افسانه «بوسلمه» را تمام کرده‌ام/ می‌نویسم تا انسان‌ها را دوست بدارم

احمد آرام، داستان‌نویس معاصر، گفت: اخیرا نگارش رمان «دستی که کوبه‌ها را به صدا درمی‌آورد» را بر اساس افسانه جنوبی بوسلمه به پایان رسانده‌ام که امسال از سوی «نیماژ» منتشر خواهد شد.

احمد آرام در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) با اشاره به اینکه اخیراً نگارش یک رمان با حال و هوای بومی را به نام «دستی که کوبه‌ها را به صدا درمی‌آورد» به پایان رسانده، توضیح داد: این کتاب امسال از سوی نشر نیماژ منتشر می‌شود. مکان رمان جنوب کشور است و محوریت آن بر اساس باوری اشتباه و افسانه‌ای شبیه پری دریایی شکل گرفته است. برخی از اهالی جنوب اعتقاد داشته‌اند زنی به نام بوسلمه در دریا زندگی می‌کند که دستی شبیه داس دارد و ماهیگیران را فریب می‌دهد. این باور خرافی در ایران باستان نیز سابقه داشته و به شخصیتی افسانه‌ای به نام «من منداس» نسبت داده شده است. امروز نیز برخی از زنان بومی جنوب، زنان فریبکار و زیبا را بوسلمه لقب می‌دهند.

این داستان‌نویس همچنین با اشاره به اینکه اخیراً رمانی به نام «شبی که انتو با درد خویش آشنا شد» به قلم وی از سوی نشر افق منتشر شده، افزود: خوشبختانه این رمان با استقبال خوبی همراه بوده و به‌زودی چاپ دوم آن در نمایشگاه کتاب عرضه خواهد شد. این رمان درباره کروناست که مردم را مجبور کرد در خانه‌هایشان محبوس شوند و محوریت رمان حول زن و شوهری می‌چرخد که در مجتمعی شلوغ زندگی می‌کنند و هر روز با یک چالش جدید روبه‌رو می‌شوند اما این بار آنها و مردم و آدم‌های مطرح‌شده در رمان با واقعیت‌هایی روبه‌رو می‌شوند که هرگز به آنها فکر نکرده بودند.

آرام که رئالیسم جادویی و احضار افسانه‌ها و باورهای مردم جنوب به داستان از مشخصه‌های آثار اوست، درباره کار تازه‌ای که در دست نگارش دارد، گفت: اکنون در حال نگارش یک مجموعه داستان در قالب رئالیسم جادویی به نام «بوق سگ» شامل هفت داستان و یک رمان سوررئالیستی به نام «مرگامرگ» هستم که امیدوارم امسال منتشر شوند. در «مرگامرگ» که در دنیایی تخیلی سیر می‌کند، چند نفر به کلانتری مراجعه می‌کنند و مدعی می‌شوند که افرادی آنها را کشته‌اند. تحقیقات شروع می‌شود و فضای داستان به روستایی در کنار یک دریا و اتفاقات آنجا منتقل می‌شود.

نویسنده مجموعه داستان «کسی ما را به شام دعوت نمی‌کند» با بیان اینکه از میان آثارش رمان پست‌مدرن «باغ استخوان‌های نمور» را بیشتر دوست دارد، درباره این اثر خود عنوان کرد: این رمان به مسئله امروز منطقه و جهان می‌پردازد و داستانی پیرامون مسئله تروریسم را مطرح می‌کند. رمان روایتی از انسانی است که از عشق و علاقه‌ای که به کافکا دارد تحت تاثیر رمان «مسخ» این نویسنده قرار گرفته و دچار رویاپردازی‌ها و توهم می‌شود. در ادامه وارد ماجراها و اتفاقات مختلفی می‌شود که با تروریسم ارتباط پیدا می‌کنند.

این نویسنده هفتادوچهارساله گفت: شعار من در زندگی به عنوان یک نویسنده این است که «می‌نویسم تا انسان‌ها را دوست داشته باشم» چون اعتقاد دارم اگر نویسنده‌ای عاشق انسان‌های دیگر نباشد آثارش شخصی و کم‌مایه خواهد بود.

از جمله آثار احمد آرام می‌توان به «غریبه در بخار نمک»، «مرده‌ای که حالش خوب است»، «آنها چه کسانی بودند؟!»، «همین حالا داشتم چیزی می‌گفتم»، «این یارو آنتیگونه»، «به چشم‌های هم خیره شده بودیم»، «حلزون‌های پسر» و «بیدار نشدن در ساعت نمی‌دانم چند» اشاره کرد.

نگارش رمانی درباره افسانه «بوسلمه» را تمام کرده‌ام/ می‌نویسم تا انسان‌ها را دوست بدارم

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها