شنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۳:۱۹
روانکاوی، علمِ تاب‌آوری ندانستن

وینیکات روانکاوی را نه فقط یک روش درمانی، بلکه علمی نوین در باب رشد عاطفی معرفی می‌کند که قدرت آن در توانایی مواجهه با نادانسته‌ها و ایمان به فرایند کشف نهفته است.

به گزارش خبرنگار سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - الهه شمس: در مطالعات روانکاوی، نام دانلد وود وینیکات با بررسی‌های بنیادین رشد عاطفی و نقش تعیین‌کننده محیط اولیه گره خورده است. کتاب «خانه جایی است که از آن آغاز می‌کنیم»، که با گردآوری کلر وینیکات، ری شپرد و مدلین دیویس و ترجمه شهلا علیزاده و الهام توکلی توسط نشر قطره منتشر شده، مجموعه‌ای از مقالات کمتر دیده‌شده یا منتشرنشده این نظریه‌پرداز تأثیرگذار را در اختیار خوانندگان قرار می‌دهد. این اثر، برای متخصصان و دانشجویان روان‌شناسی و حوزه‌های مرتبط، و همچنین برای علاقه‌مندان به درک عمیق‌تر ریشه‌های تحول روانی و چالش‌های دستیابی به زیستی اصیل، منبع قابل توجهی است. محور اصلی کتاب، همانطور که از عنوان برمی‌آید، مفهوم‌پردازی «خانه» به مثابه نقطه عزیمتی برای رشد و تکوین ظرفیت‌های فردی است؛ فضایی که بستر لازم برای پیمودن مسیر پیچیده بلوغ روانی را فراهم می‌آورد.

مفهوم‌پردازی خانه وینیکاتی

وینیکات در مقالات این مجموعه، مفهوم‌پردازی دقیقی از «خانه» به مثابه یک فضای روانی کارآمد مطرح می‌کند. این فضا صرفاً یک مکان فیزیکی نیست، بلکه محیطی است که در آن پاسخ‌گویی به «همه‌توانیِ ابتداییِ» کودک و به رسمیت شناختن آن، امکان‌پذیر می‌شود. این تعامل اولیه، سنگ بنای تمایزگذاری حیاتی میان «من» و «غیر من» است؛ فرایندی که کودک را قادر می‌سازد تا به تدریج واقعیت بیرونی را ادراک کرده و با آن ارتباط برقرار کند. وینیکات استدلال می‌کند که بسیاری از آسیب‌های روانی فردی و حتی گرایش‌های اجتماعی نامطلوب، مانند هراس از استقلال و تمایل به پذیرش ساختارهای اقتدارگرا، می‌توانند ریشه در ناکامی افراد در تجربه چنین محیطی در دوران کودکی داشته باشند. بر این اساس، خانه‌ای که وینیکات ترسیم می‌کند، نه صرفاً پناهگاه، بلکه فضایی برای تمرین و درونی‌سازی اصول بنیادین روابط متقابل و دموکراتیک است. در چنین فضایی، ساکنان، به‌ویژه کودکان، نه از طریق آموزش مستقیم، بلکه از طریق تجربه زیسته و روابط متقابل، به سوی درونی‌سازی ظرفیت انتخاب آگاهانه و پذیرش مسئولیت هدایت می‌شوند. این دیدگاه، نقش مراقبین اولیه را از جایگاه مربیان صرف، به تسهیل‌گران فرایند رشد تغییر می‌دهد.

روانکاوی، علمِ تاب‌آوری ندانستن

فرایند تدوین و ساختار کتاب

یکی از جنبه‌های قابل توجه این کتاب، چگونگی گردآوری و تدوین آن است. پس از درگذشت وینیکات در سال ۱۹۷۱، تعداد قابل توجهی مقاله منتشرنشده و مقالات پراکنده در نشریات مختلف باقی ماند. گردآورندگان کتاب، با کاری نظام‌مند، این متون را شناسایی و بر اساس اهمیت موضوعی و ارتباط با دغدغه‌های اصلی اندیشه وینیکات دستچین کرده‌اند. شایان ذکر است که بخش عمده‌ای از این مقالات، مبتنی بر سخنرانی‌هایی هستند که وینیکات برای مخاطبان متنوعی، از متخصصان تا عموم، ایراد کرده است. این امر به مقالات لحنی نسبتاً پویا بخشیده و علاقه وینیکات به انتقال ایده‌هایش به گستره وسیعی از افراد را نشان می‌دهد. افزون بر این، گنجاندن هدفمند چند مقاله کلیدی از آثار پیشین وینیکات در این مجموعه، به انسجام مباحث کمک کرده و به خواننده امکان می‌دهد تا تصویری جامع‌تر از پیوند میان فرد، خانواده و جامعه در اندیشه او به دست آورد؛ پیوندی که وینیکات عمیقاً بدان باور داشت و ساختار جامعه را بازتابی از ماهیت روابط درون خانواده و فرد می‌دانست.

تحلیل مفاهیم کلیدی

مقالات این کتاب به خواننده اجازه می‌دهد تا با رویکرد پدیدارشناسانه و منحصر به فرد وینیکات به مفاهیمی چون افسردگی، احساس گناه و بزهکاری مواجه شود. بخشی که به تفصیل به «افسردگی» می‌پردازد، به‌خوبی رویکرد او را نمایان می‌سازد. وینیکات ضمن اذعان به ماهیت رنج‌آور افسردگی و خطرات بالقوه آن، بر اهمیت تحولی آن نیز تأکید می‌کند. او افسردگی را، علی‌رغم دشواری‌اش، با ظرفیت سالم برای احساس گناه و فرایند ضروری سوگواری مرتبط می‌داند – فرایندهایی که از منظر او، نشانه‌هایی از رشد عاطفی و حرکت به سوی یکپارچگی روانی هستند. او معتقد است افسردگی، ظرفیت بهبودی را در خود دارد و تمایل درونی به ترمیم، آن را با فرایند طبیعی رسش (maturation) پیوند می‌زند. این دیدگاه، افسردگی را از یک وضعیت صرفاً آسیب‌شناختی، به تجربه‌ای بالقوه معنادار در مسیر تحول فردی ارتقا می‌دهد. در همین راستا، وینیکات حتی برای بزهکاری نوجوانان، تحلیل متمایزی ارائه می‌دهد و آن را تحت شرایطی خاص، ممکن است نشانه‌ای از «امید» تلقی کند؛ امیدی مبنی بر اینکه فرد همچنان در حال تلاش برای ارتباط با محیط و یافتن جایگاه خویش است، به‌شرطی که ساختارهای حمایتی محیطی («دیوارهای خانه») قادر به تاب‌آوری و مهار این تکانه‌ها باشند و آن را در مسیری سازنده هدایت کنند. این نگاه، اهمیت محیط نگه‌دارنده و پاسخگو را در مواجهه با رفتارهای چالش‌برانگیز برجسته می‌سازد.

روانکاوی به مثابه علم و فرایند زیستن

در بخش دیگری از کتاب که به ماهیت روانکاوی اختصاص دارد، وینیکات استدلال‌هایی قابل تامل در دفاع از جایگاه روانکاوی به عنوان یک «علم» ارائه می‌دهد. او با ردیابی ریشه‌های آن در کار فروید و تحول از روش‌های تلقینی مانند هیپنوتیزم به سمت رویکردی که به بیمار امکان می‌دهد «خویش را در خویش پیدا کند»، روانکاوی را نه فقط یک تکنیک درمانی، بلکه یک «روان‌شناسی پویشی» و حوزه‌ای علمی معرفی می‌کند که به مطالعه نظام‌مند رشد عاطفی انسان می‌پردازد. تعریف وینیکات از نگرش علمی نیز درخور توجه است: دانشمند فردی نیست که مدعی دانستن همه‌چیز است، بلکه کسی است که ظرفیت «تاب‌آوری ندانستن» را دارد، در برابر شکاف‌های دانش به توجیهات فراطبیعی متوسل نمی‌شود و با نوعی «ایمان» به فرایند کشف، در انتظار دستیابی به شناخت باقی می‌ماند. از این منظر، روانکاوی فراتر از یک روش درمانی صِرف، به مثابه رویکردی برای فهم عمیق‌تر پیچیدگی‌های وجود انسان و پذیرش آن‌ها مطرح می‌شود.

کتاب «خانه جایی است که از آن آغاز می‌کنیم» با گردآوری مقالات کلیدی و کمتر دیده‌شده وینیکات، فرصتی مغتنم برای بازخوانی اندیشه‌های او در باب بنیادهای روانی فرد و جامعه فراهم می‌کند. تحلیل‌های رشدنگر او درباره مفاهیمی چون افسردگی و بزهکاری، در کنار تأکید بر اهمیت محیط اولیه و نقش آن در شکل‌گیری ظرفیت‌های فردی و اجتماعی، همچنان برای متخصصان و پژوهشگران حوزه‌های روان‌شناسی، علوم اجتماعی و تربیتی راهگشا و قابل تامل است. این مجموعه نه تنها درک عمیق‌تری از نظریه وینیکات ارائه می‌دهد، بلکه خواننده را به بازاندیشی در نقش تجربیات اولیه در توانایی انسان برای زیستن خلاقانه، مسئولانه و مستقل فرامی‌خواند و اهمیت تداوم گفتگو درباره این مفاهیم بنیادین را در زمانه حاضر برجسته می‌سازد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها