چهارشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۷
نه به استبداد نرم

فیلسوف فرانسوی با وجود تأکید بر اهمیت جایگاه دموکراسی، به این حقیقت نیز واقف است که برابری دموکراتیک، خطر آنچه او، آن را «فردگرایی» می‌نامید را نیز در پی دارد. دوتکویل با علم به تفاوت میان فردگرایی و «خودخواهی»، بر آن است که جامعه تنها زمانی موجودیت می‌یابد که همگی شبیه هم بوده، تنها از این منظر، در حیات فردی خود، تنهایی رادیکال داشته باشند.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – رضا دستجردی: ۱۶۶ سال از مرگ الکسی دوتکویل می‌گذرد. اندیشمندی که اگرچه بیش از ۵۴ سال از عمر وی نگذشته بود، با انتشار دو اثر سترگ در باب فلسفه‌ی سیاسی، تأثیری شگرف بر حوزه اندیشه جهان بر جای گذارد. وی که از ارسطو، مونتسکیو، افلاطون و ژان‌ژاک‌روسو متأثر و بر اندیشمندانی چون هایک، میل و وبر اثر گذارد، خودکامگی اکثریت، لیبرالیسم و آزادی را ستون اصلی تفکرات خود قرار داد.

الکسی دوتکویل (۱۸۰۵-۱۸۵۹)، فیلسوف سیاسی، دولتمرد و مورخ فرانسوی است. از وی دو اثر سترگ در حوزه تاریخ فلسفه سیاسی به جای مانده: «دموکراسی در آمریکا» و «انقلاب و رژیم پیش از آن». دوتکویل در آثار خود، خاستگاه و ماهیت زندگی مدرن را در «جهان مسیحی» تبیین می‌کند که به اعتقاد او یک واقعیت واحد بر آن حاکم است: «برابری شرایط» یا دموکراسی. فهم دوتوکویل از دموکراسی، نه صرفاً خودگردانی یا حکومت بر خود، که روشی جامع در زندگی است. وی در آثار خود، تأثیرات دموکراسی را بر عادات نظری و عملی مردمان در عصر دموکراتیک تبیین کرده، نیز عنوان می‌دارد که چگونه می‌توان عظمت سیاسی و فکری را که در عصر دموکراتیک در معرض خطر است، محافظت نمود. او بیش از هر چیز، در پی آن است که توجه خوانندگان آثارش را به مفاهیمی چون آزادی فکری و سیاسی معطوف دارد. علاوه بر آنچه گذشت، پیشه دیگر دوتوکویل، رنگ‌وبویی سیاسی داشت. وی در دوران سلطنت لویی فیلیپ در فرانسه، سمت معاونت را در اختیار داشت و وزیر امور خارجه در جمهوری دوم فرانسه بود.

نه به استبداد نرم

دموکراسی در آمریکا

نخستین اثر دوتکویل، «دموکراسی در آمریکا» نام داشت. جلد نخست در سال ۱۸۳۵ و جلد دوم در سال ۱۸۴۰ منتشر شد. این اثر، رهاورد سفری نه‌ماهه به آمریکا طی سال‌های ۱۸۳۱ و ۱۸۳۲ بود. نگاشته‌های دوتکویل در این سفر، صرفاً در چارچوب سفرنامه یا رهیافتی جامع در باب نهادهای سیاسی آمریکا محدود نماند. آنچه محتویات این اثر را شکل داد، ارائه بینش‌های جالب توجه و منحصر به فرد در خصوص این کشور بود، که رژیم، قوانین، و مهم‌تر از همه، آداب مردمان آمریکا که دوتکویل آن را نماینده زندگی سیاسی، فکری، مذهبی و اجتماعی مردمان این کشور می‌دانست، تشکیل می‌داد. اما گذشته از آنچه آمد، دوتکویل در پی ارائه تصویری از «خود دموکراسی» در آمریکا بود. آمریکا به مثابه مهد پیشروترین و تکامل‌یافته‌ترین گونه دموکراسی، فرصتی بی‌نظیر پیش روی دوتکویل گذارد تا انقلاب دموکراتیک سیال در غرب را به نظاره بنشیند. به همین روی، «آمریکا» ی دوتکویل، نمونه‌ای منحصر به فرد برای تفسیر دموکراسی مدرن و «آمریکایی‌ها» مثل برجسته شهروندان دموکراتیک‌اند.

دوتکویل در اثر دو جلدی خود، آمریکا را از مجرای منشور دموکراسی یا برابری شرایط می‌نگرد. وی در این اثر، نشان می‌دهد که چگونه جغرافیا و موقعیت ژئوپلتیک این کشور، همچون فرهنگ و قوانین سکنه ابتدایی آن، به گونه‌ای سیاست‌ورزی انجامید که برابری در آن، مولد قانون در زندگی بود. به علاوه، وی در اثر خود، عنوان می‌دارد که چگونه اندیشه‌های قانون‌محور و اخلاق‌مدار پیوریتن‌های آمریکا، کشور را در آستانه ادغام برابری و آزادی، نیز حقوق فردی قرار داد.

فیلسوف فرانسوی با وجود تأکید بر اهمیت جایگاه دموکراسی، به این حقیقت نیز واقف است که برابری دموکراتیک، خطر آنچه را او «فردگرایی» می‌نامید، نیز در پی دارد. دوتکویل با علم به تفاوت میان فردگرایی و «خودخواهی»، بر آن است که جامعه تنها زمانی موجودیت می‌یابد که همگی شبیه هم باشند و تنها از این منظر، در حیات فردی خود، تنهایی رادیکال داشته باشند. از این حیث است که آنکه به دموکراسی اعتقاد دارد، فکر می‌کند لازم است به خود متکی باشد، اما ضعف خود را در مقابل انبوهی از «افراد» به شدت احساس می‌کند. تجلی عملی فردگرایی، خروج فزاینده انسان از حیات عمومی به حیات خصوصی است.

هراس دوتکویل از آن بود که فردگرایی دموکراتیک، آنچه را که در جلد نخست کتابش، «استبداد اکثریت» و در جلد دوم، «استبداد نرم» خوانده بود، ایجاد کند. همچنان که جان استوارت میل می‌اندیشید، این به معنای تحمیل اکثریت اراده فردی بر اقلیت نبود، بلکه به تمایل مردمان دموکراتیک به توسعه اندیشه‌های سیاسی بسیار انتزاعی و ایجاد ساختارهای بوروکراتیک اشاره داشت. بنابراین دموکراسی می‌توانست خطری هم برای آزادی فکری و هم برای آزادی سیاسی ایجاد کند. به باور دوتوکویل، این استبداد جدید حتی دسیسه‌آمیزتر از استبداد سنتی بود، زیرا نه صرفاً جسم، که روح انسان‌ها را نیز تهدید می‌کرد.

دوتکویل در مطالعات خود از آمریکا، راه‌حل‌های مقدور را برای مرتفع ساختن خطرات احتمالی ناشی از دموکراسی بر می‌شمارد و در آن، بر اهمیت «روح شهرک نیوانگلند» که مردمان آن با همیاری یکدیگر، در خصوص موضوعات مورد علاقه، بحث و تبادل نظر می‌کنند، تأکید بسیار دارد. وی، میل آمریکایی‌ها را به تشکیل انجمن‌هایی که در راستای اهداف سیاسی، اجتماعی و مذهبی فعالیت می‌کنند، نیز می‌ستاید.

فراتر از همه، دوتکویل، مذهب آمریکایی‌ها را عامل کلیدی افراطی در فردگرایی دموکراتیک قلمداد می‌کند. به باور وی، آنچه مذهب آمریکایی‌ها به ما می‌نمایاند، آن است که «آزادی» تنها به معنی عمل به اقدامی عادلانه است. این باور، عاملی بنیادین در انگیزه فردگرایانه از انسان دموکراتیک است و یک جهت‌گیری اخلاقی ثابت را ارائه می‌کند. نیز، نزاعی علیه ماتریالیسم و این رویکرد است که انسان تنهاست و می‌بایست تصمیم بگیرد چه کند یا چه نکند.

دوتکویل خاطرنشان می‌کند «عادات قلبی» که آمریکایی‌ها را به مقاومت در برابر مخاطرات دموکراسی وا می‌دارد، این مخاطرات را از میان بر نمی‌دارد. مذهب آمریکایی، نمونه بارز آن است. به همان نسبت که مذهب می‌تواند در مقابل ماتریالیسم بایستد و آن را مهار کند، این امکان هم هست که به سرعت، منحط شده، از میان برود. از منظر دوتکویل، استبداد نرم و بی‌تفاوتی در ساختار دموکراسی، در هم تنیده‌اند. با این وجود، هدف دوتوکویل، تشویق شهروندان به تفکر از مجرای این آسیب‌پذیری‌ها و در عین حال تحسین برتری اخلاقی، سیاسی و فکری آنهاست.

نه به استبداد نرم

انقلاب و رژیم پیش از آن

همانطور که «دموکراسی در آمریکا»، تاریخ این کشور نیست، «انقلاب و رژیم پیش از آن» نیز تاریخ متعارف انقلاب فرانسه محسوب نمی‌شود. دلیل آنکه دوتکویل، این اثر را «انقلاب فرانسه و رژیم پیش از آن» نخواند، زمینه‌سازی فضایی اجتماعی بود که از اوایل قرون وسطی، در سرتاسر اروپا فراهم آمده بود و تنها به فرانسه اختصاص نداشت. وی در پیشگفتار خود در «دموکراسی برای آمریکا»، مسیر برابری را واقعیتی «مآل‌اندیشانه» می‌داند، اما در دیگر اثرش، این واقعیت را با زیر سوال بردن ماهیت فرانسوی انقلاب این کشور نشان می‌دهد. بر خلاف معاصرانی که بر این باور بودند انقلاب فرانسه، تمایزات طبقاتی ریشه‌دار را از میان برده، دوتکویل نشان می‌دهد که چگونه پادشاهان، اشراف‌زادگان، بورژواها و عامه مردم در طول قرون‌، نقش ناخواسته‌ای در ایجاد برابری داشته‌اند.

دوتکویل در خصوص مورد فرانسه نیز در این باب بحث می‌کند که چرا و چگونه فرانسه در تعدیل یا جهت‌دهی انقلاب برابری با مشکلاتی بسیار مواجه بود و اینکه چگونه بناپارتیسم یا استبداد بوروکراتیک یکی از نتایج منطقی آن است. ظلم بوروکراتیک به عنوان عاملی دموکراتیک، نتیجه انقلاب بزرگ، موفق و دموکراتیک ایالات متحده است. دوتکویل به منطقه لانگداک اشاره می‌کند که تا حدودی خودمختاری خود را حفظ کرد و در برابر تمرکزگرایی پاریس مقاومت نمود. وی از آن جهت، این مثال را تبیین کرد که نشان می‌دهد چگونه عادات خودگردانی ممکن است علیرغم تمرکزگرایی حفظ شود. با این حال، عاملی وجود ندارد که به روشنی نشان دهد که به باور دوتکویل، تمرکززدایی فرانسه و بازگرداندن قدرت سیاسی به مناطق آن، ممکن یا مطلوب باشد. دوتوکویل بیشتر امیدوار است که چیزی همچون «روح» استقلال، از نوع روشنفکری یا لیبرال را در اذهان خوانندگان خود بیدار کند. بر خلاف شهرک نیوانگلند، که دوتوکویل آن را می‌ستاید و معتقد است منبع بزرگی از قدرت آمریکا بوده، لانگدوک مورد مبهم‌تری است. این ابهام، انعکاس دیدگاه عموماً ناامیدانه دوتوکویل نسبت به تاریخ سیاسی فرانسه است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها