شنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۰:۳۹
نظریه‌پردازان در قرن بیست‌ویکم متواضع‌تر شده‌اند

عباس کاظمی گفت: نظریه‌پردازان در قرن بیست و یک متواضع‌تر شده‌اند و درک خود را از جهان‌شمول بودن نظریه‌ها تغییر داده‌اند و دیگر آن را با اروپا محوری مترادف نمی‌گیرند.

عباس کاظمی نویسندۀ کتابِ «سفر نظریه‌ها» در گفت‌وگو با سرویس دین و اندیشۀ خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) دربارۀ رسالت جامعه‌شناسان به‌صورت خاص و دانشمندانِ علوم‌انسانی به‌شکلی جامع گفت: درمورد تعهد جامعه‌شناس یا رسالت او ممکن است اتفاق نظر وجود نداشته باشد. اما از نظر من، وظیفه اولیه جامعه‌شناس، کوشیدن در بهبود اوضاع اجتماعی انسان‌هاست. اگرچه تمرکزش بر امر محلی است، اما گاهی نتایج تحقیقاتش تاثیراتی جهانی دارد و می‌تواند برای همه جوامع ثمربخش باشد.

کاظمی با اشاره به مایکل بوراووی گفت: جامعه‌شناسان بزرگ توانستند روی الگوی تحقیقاتی و همین‌طور سیاست‌گذاری اجتماعی در قلمروهای وسیعی از جهان تاثیرگذار باشند. نمونه متاخر آن، مایکل بوراووی که اخیراً درگذشته، تاثیراتی فراقاره‌ای بر علوم اجتماعی جهان داشته و الگویی طراحی کرده که جامعه‌شناسی بیشتر در کنار مردم و برای مردم باشد.

او سپس به اهمیت نظریاتِ جهان‌شمول در علوم‌اجتماعی براساسِ کتابِ خود پرداخت: نظریات باید بعدی جهان‌شمول داشته باشند، در غیر این صورت خطاب کردن نظریه برای آنان دشوار خواهد بود. عالمانی بوده‌اند که کوشیده‌اند به امر محلی‌تر توجه کنند، مانند کلیفورد گیرتس. اما حتی نظریات آنان نیز در افقی جهانی تاثیرگذار بوده است. نظریه‌پردازان در قرن بیست و یک متواضع‌تر شده‌اند و درک خود را از جهان‌شمول بودن نظریه‌ها تغییر داده‌اند و دیگر آن را با اروپا محوری مترادف نمی‌گیرند.

نویسندۀ کتابِ «سفر نظریه‌ها» با توجه به نظریه‌پردازی در جامعۀ ایران متناسب با اندیشه‌های غربی ادامه داد: نظریه‌پردازی در باب جامعه ایران بدون میانجی نظریات کلاسیک که نظریاتی غربی هستند تقریباً غیرممکن است. اما میانجی‌گری چنین نظریاتی به معنای دلدادگی متخصصان جوامعی چون ما بدان‌ها نیست. نظریات از هر جایی که بیایند باید بتوانند خود را در زمینه جدید جای دهند و با شرایط محلی سازگار شوند. معنای این سخن آن است که نظریه‌پرداز محلی باید وجود داشته باشد که توانایی بکاربردن آنها در این زمینه جدید برای صورت‌بندی نوآورانه‌تر از آن را داشته باشد.

کاظمی سپس به وضعیتِ نظریه‌پردازی در علوم اجتماعی و علوم‌انسانی در جامعۀ اندیشمندانِ ایرانی اشاره کرد: این پرسش را نه فقط برای جامعه‌شناسان بلکه برای رشته‌های دیگر علوم انسانی هم می‌توان طرح کرد. ما برای داشتن نظریه‌پرداز در سطح جهانی به زمان بیشتری نیاز داریم. جامعه‌شناس ایرانی و به طور کلی پژوهشگر علوم اجتماعی در ایران، اینک بعد از بیش از ۶ دهه در آستانه توان نظریه‌پردازی قرار گرفته است. زمان و تجربه تاریخی که علوم اجتماعی باید از سر بگذراند، موضوعی مهم برای نظریه‌پردازی است. جامعه‌شناسان و انسان‌شناسان ایرانی به پختگی نزدیک شده‌اند و نسل‌های جدیدتر شهامت بیشتری در رویارویی با امر عینی و شواهد تجربی از خود نشان داده‌اند. اگرچه دستاوردهای نظری‌شان کافی نبوده اما امید است که در دهه‌های پیش رو تحولات قابل توجهی در نظریه‌پردازی در ایران شاهد باشیم.

در انتها، او با توجه به «ششمین همایش کنکاش‌های مفهومی و نظری دربارۀ جامعۀ ایران»، که دبیریِ آن را برعهده دارد دربارۀ محورِ اصلیِ آن، یعنی «آینده‌ها و امکان‌های جامعه‌ی ایران: فراسوی افول و بازسازی»، اهدافِ یک جامعه‌شناس و ابعادِ مخلتفِ این نشست صحبت کرد: هدف اصلی ما، توضیح روشمند شرایط جاری جامعه ایران برای مخاطبان غیر متخصص است. جامعه ایران، بیش از هر زمان تشنه شنیدن روایت‌های جذاب و کارآمد از وضع موجود و آینده جامعه‌ی ایرانی است. هدف اصلی، پاسخ دادن به پرسش‌های مهم جامعه است و اگر بخواهیم متواضع‌تر باشیم، به جای کلمه «پاسخ دادن» بهتر است بگوییم تأمل کردن در پرسش‌های محوری و بنیادی جامعه‌ای که در انتظار بسر می‌برد. در مرتبه دوم، اجرای تحلیل‌های نظری جامعه‌شناسانه در عرصه حرفه‌ای است. این همایش جایی است که اصحاب علوم اجتماعی می‌توانند از یکدیگر بیاموزند و تحلیل‌های خود را از جامعه معنادار کنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها