به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «نومحافظهکاری عصر پوتین ریشهها و اندیشهها» تالیف مهدی سنایی از سوی انتشارات نگاه معاصر به بازار کتاب آمد.
مهدی سنایی (زاده ۱۳۴۷) سیاستمدار اصلاحطلب و دیپلمات ایرانی است که در دولت چهاردهم از شهریور ۱۴۰۳ معاون امور سیاسی دفتر رئیسجمهور و از آبان ۱۴۰۳ مشاور سیاسی رئیسجمهور است. وی همچنین دانشیار روابط بینالملل دانشگاه تهران است. وی سفیر پیشین ایران در روسیه و نماینده حوزه انتخابیه نهاوند در دوره هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی بوده است.
در پیشگفتار کتاب «نومحافظهکاری عصر پوتین ریشهها و اندیشهها» میخوانیم: کتاب حاضر در زبان فارسی و ایران ما، یک اثر کاملاً تازه است و بر خلاف معمول، تکیه آن بر حوادث سیاسی نیست بلکه بر ریشههای آن و اندیشههای فلسفی و سیاسی است.
کتاب پیش روی روایتی ناشناخته یا کمتر شناخته شده از روسیه و تحولات سیاسی و اجتماعی مرتبط با آن است. در اینجا به روسیه نه تنها به چشم یک جغرافیا بلکه به عنوان یک تاریخ، و به فرد روس نه تنها به عنوان نماینده یک نژاد بلکه به مثابه یک هویت نگریسته میشود. در این چارچوب تغییرات و تحولات سیاسی روسیه طی چند سده اخیر نه صرفاً به عنوان روندی از منازعه بر سر قدرت، بلکه از پنجره تلاقی اندیشهها و ریشهها و مشاجره میان سنت و تجدد آموخته میشود. به زبان دیگر این پژوهش به بررسی لایههای زیرین تحولات اجتماعی در روسیه تزاری، اتحاد جماهیر شوروی و فدراسیون روسیه میپردازد و همزمان این واقعیت را به نمایش میگذارد که زنجیرهای از جنس اندیشه، همه این تاریخ هزارساله و حوادث آن را به هم پیوند میدهد.
روسها و روسیه را آموختن البته کار سادهای نیست و از این روست که نه تنها پژوهشگران خارجی بلکه برخی جامعهشناسان روس نیز به وجود دوگانهها و پارادوکسهای بسیار در انگارههای فرهنگی و اجتماعی روسها اشاره میکنند. «تیوتچیف» فیلسوف و شاعر اواخر قرن نوزدهم میلادی در این زمینه جمله معروفی دارد: روسیه را با عقل نمیتوان درک کرد و با معیارهای عمومی نمیشود اندازه گرفت.»
نماد دیگری از پیچیده و تو در تو بودن مسائل در روسیه، عروسکهای معروف روسی به نام «ماتریوشکا» است که در ظاهر یکی به نظر میرسند اما با باز کردن عروسک لایه به لایه عروسکهای دیگر در دل آن پدیدار میشود. به این ترتیب تاریخ جغرافیا و همه تحولات مرتبط با روسیه همیشه رمزآلود به نظر میرسیده است.
در این کتاب، ابتدا تاریخ روسیه نه به صورت عمومی، بلکه از منظر مقاطع هویتساز بررسی میشود. مدت زیادی از تاسیس دولت روس با خاستگاه بیزانسی نگذشته بود که این سرزمین برای نزدیک به سه قرن تحت سیطره مغولان و شیوههای آسیایی درآمد. در پی آن، برآمدن روسیه تزاری به عنوان یک دولت مستقل و گسترش و تحکیم آن را با مرکزیت مسکو شاهد هستیم. روسیه پس از برخاستن و ایستادن به عنوان یک امپراتوری در قرن شانزدهم میلادی و با سپری کردن دوره ابهام در قرن هفدهم، تمام قرن هیجدهم میلادی را به اصلاحات و اقتباس از اروپا پرداخت.
نیمه اول این قرن با پترکبیر صرف اصلاحات عمیق صنعتی، علمی و دینی شد و در نیمه دوم این قرن، کاترین کبیر علاوه بر تداوم اصلاحات مسیر روشنگری فلسفی و حقوقی و توسعه اجتماعی را پیش گرفت. در اوایل قرن نوزدهم اما روسیه سرشار از کامیابی و پیروزی بر ناپلئون به اندیشه سنتگرایی و روش محافظهکاری روی آورد. جالب اینکه همان محافل علمی و دانشگاهی و آکادمی علوم که به تقلید از اروپا و با کمک مشاورین غربی توسط پتر بنا نهاده شده بوند پس از او به محلی برای مشاجرات فلسفی و بنیانگذاری محافظهکاری روس بدل گشت.
روسیه در عصر پتر کبیر و با بنیان گذاشتن سن پترزبورگ به عنوان پایتخت جدید به بخشی از اروپا تبدیل شد و در پی آن، علم فرهنگ و صنعت در روسیه به سبک اروپایی و با اقتباس از غرب پیش رفت و در پی آن در عصر کاترین وارد کلوپ قدرتهای اروپایی شد. اما با همه این پویشهای تجددگرایانه در طول قرن هجدهم تمام نیمه اول قرن نوزدهم صرف تحکیم هویت ملی روس و توسعه محافظهکاری شد و از نیمه دوم قرن نوزدهم نیز مرزبندی فرهنگی و تمدنی با اروپا آغاز گشت.
روسیه در پایان قرن نوزدهم با اعتماد به نفس و احساس رسالتِ ویژه آماده نجات جهان و اروپا بود. ورود نابههنگام روسیه به جنگ جهانی اول و آشفتگی داخلی موجب شد تا جناح چپ دست برتر را پیدا کند و این رسالت در ظرف سوسیالیسم ریخته شود. اتفاقی که کارل مارکس آن را به دلیل عبور نکردن روسیه از مرحله فئودالی به صنعتی غیر ممکن میدانست و توده مردم روس نیز آن را توطئه یهودیان اروپا برای نجات این قاره از آتش مارکسیسم و سوسیالیسم که شعلهور شده بود، پنداشتند. به این ترتیب، سنتگرایی و محافظهکاری روس با چهرهای جدید رخ نمود و لیبرالیسم و غربگرایی برای یک قرن دیگر نه تنها به حاشیه رفت بلکه شدیداً سرکوب شد. تنها با گذشت بیش از دو قرن در اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود میلادی لیبرالیسم در روسیه دوباره از حاشیه به متن آمد. برآمدن ولادیمیر پوتین یک دهه پس از فروپاشی شوروی و تجدید حیات محافظهکاری در روسیه نشاندهنده عمق ریشهها و اندیشههای سنتگرایانه در جامعه روسیه است. بنابراین، میتوان تاریخ چند صد ساله اخیر روسیه را از یک سو دوره رقابت و همکاری با اروپا و غرب جمعی و از سوی دیگر تاریخ اندیشه محافظهکاری روسی دانست.
ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه دهه اول دوران حکومت خود بر روسیه را با تکیه بر عملگرایی، صرف تحکیم هویت ملی و ایجاد انسجام داخلی و احیا و ارتقای نقش روسیه در جهان نمود اما با پدیدار شدن چالشهای جدی با غرب و ناتو، قاعده ژئوپولیتیک بر رفتار سیاست خارجی روسیه مسلط شد و به دنبال آن رنگ و بوی اندیشه محافظهکاری در سخنان و مواضع وی و همچنین، استناد او به سرچشمههای اندیشه محافظهکاری در روسیه افزایش یافت. تلاش کردهام در بررسی دوره حاکمیت پوتین و همچنین حوادث مرتبط با آن به ویژه مناقشه روسیه با اوکراین، عناصری از آموزههای فکری در آینه تاریخ بازنمایی شود.
این کتاب در زبان فارسی و کشور ما ایران یک اثر کاملاً تازه است و برخلاف معمول تکیه آن بر حوادث سیاسی نیست؛ بلکه بر ریشههای آن و اندیشههای فلسفی و سیاسی است. به عبارتی دیگر یک دوره کامل و جامع فلسفه سیاسی روس اینجا به اختصار عرضه شده است. از سوی دیگر، طرح کتاب و درختواره مطالب کتاب با بخشهای موجود آن کاملاً نوین و برخاسته از ذهن نویسنده کتاب است؛ بررسی خاص تاریخی تبیین شاخصهها و معرفی شخصیتهای اصلی اندیشه سنتگرایی در روسیه ارائه اندیشه پوتین و تیم وی در قالب نومحافظهکاری روس و نهایتاً معرفی چهرهها و اندیشکدههایی که اکنون روش محافظهکاری را در روسیه پیش میبرند. سرانجام و در پایان اشارهای نیز به چهرههای لیبرال و اندیشه آنان در روسیه جدید شده است که در سالهای اخیر، هر چند نه به اندازه دوره شوروی اما کاملاً به حاشیه رانده شدهاند.
کتاب «نو محافظه کاری عصر پوتین» از سویی دیگر دانشنامه مختصری در زمینه فلسفه سیاسی و اندیشه دولت داری در روسیه با همه مفاهیم، مقاطع تاریخی، عناصر ابعاد و چهرههای آن است. این کتاب نتیجه یک پژوهش و نگارش دو ساله است و جا دارد در اینجا از آقای مهدی نوری و حسین اصغری دانشجویان دوره دکتری که در تهیه دادهها و بازبینی ارجاعات در بخشهایی از کتاب مرا یاری کردند و همچنین خانمها ویدا یاقوتی، فرشته آبنیکی و مائده پورصفائی برای کمک در ترجمه، ویرایش و بازخوانی برخی صفحات سپاسگزاری نمایم.
مطالب کتاب که امیدوارم به عنوان پژوهشی علمی از سوی خوانندگان مورد توجه و همزمان نقد قرار گیرد حداقل در سه بخش با فلسفه و تاریخ ایرانی پیوند میخورد؛ اول در تمدن کهن و قلعه آرکائیم در جنوب روسیه که برخی مورخین روس برای آن سرمنشأ ایرانی قائل هستند؛ دوم در اواخر قرن نوزدهم میلادی که محافل علمی در روسیه به پیروی از محافل آلمانی، اندیشه آریانی در مورد آینده جهان را به بحث میگذارند؛ سوم و مهمتر شباهت فراوان ایران و روسیه در زمینه ورود به عصر توسعه و تجدد و دغدغههای مربوط به آن است.
روسیه با اینکه حداقل یک قرن پیشتر از ایران اصلاحات و توسعه را آغاز کرده، یک مسیر جغرافیایی اصلی دسترسی ایران به اروپا و از جهاتی خاستگاه ورود برخی نشانهها و مظاهر مدرنیته به ایران بوده است اما مسائل و تردیدهایش در مسیر تجدد و توسعه بسیار به ایران شباهت دارد، از این روست که خواننده این کتاب ممکن است هنگام مرور مطالب، بارها سرنوشت مشابه توسعه ایرانی در ذهنش تداعی شود. شباهتهای فرهنگ ارتدوکس و شیعه نیز میتواند موضوع چهارمی در تلاقی دو فرهنگ باشد که البته بیشتر از روسیه در ایران جدی گرفته میشود. بسیار امید دارم که این کتاب برای خوانندگان جذاب و مفید باشد و به بخشی از پرسشهای متداول در ذهن جستجوگر ایرانیان در مورد همسایه شمالی پاسخ دهد.
کتاب «نومحافظهکاری عصر پوتین ریشهها و اندیشهها» تالیف مهدی سنایی با ۵۰۰ صفحه و بهای ۵۵۰ هزار تومان از سوی انتشارات نگاه معاصر منتشر شد.
نظر شما