سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): به مناسبت آغاز سال ۱۴۴۶ هجری قمری روز بزرگداشت محتشم کاشانی «روز شعر و ادبیات آیینی» با پرونده خبری «مُحَرّم در آئینه ادبیات» از سرزمین هرمزگان دیار شعر و ادب، غم جانکاه ماه عزا و ماتم، جانفشانی، غربت و دردهای تلخ و تاریخی این ماه در سال ۶۱ ق و وقایع کربلا و شام را به زبان شعر به تصویر کشیدهایم.
امیرحسین والا- شاعر آئینی:
تقدیرِ حسین (ع) است فقط خوبیِ زینب (س)
با این همه آسیمه سرآشوبی زینب (س)
یک صبر نبودهست به ایوبی زینب (س)
هرگز سَنَدی مستند اینگونه نبودهست
اینگونه که بودهست به مکتوبی زینب (س)
تا دمبهدم از خونِ شهیدان بِسُرایند
خون میچکد از نیلبک چوبیِ زینب (س)
صدبار اگر باز سپاهی بفرستند
تقدیرِ حسین (ع) است فقط خوبیِ زینب (س)
***
دنباله «هَل مَن…» به شما میرسد اینبار
این نهضتِ پایای ستمکوبی زینب (س).
مهدی رستگاری- شاعر آئینی
از دیرباز آنچه بر درد ما دوا بود
از دیرباز آنچه بر درد ما دوا بود
بوی خوش شهادت از مهر کربلا بود
جانی که میگرفت از آن حس خوش پر و بال
سرمست از این سعادت از رنج و غم رها بود
در سینههای پردرد از داغ بی امانش
هر قلب پرخروشی دریایی از صفا بود
در زیر پرچم دوست با رفعت و محبت
دل هایمان گریزان از هر چه ناروا بود
از پشت پرده غیب با لطف امام قائم
همواره در نظر داشت دل را که مبتلا بود
مهدی به دستگاه پر عزت حسینی
هر کوششی به خیری بسیار رهنما بود
بر شکر خود بیفزا کاین داغ جاودان در
سرمای استخوان سوز این جهان شفا بود.
محمدزمان حیدری- شاعر آئینی دَری:
جنگل را به آتش کشیدند
جنگل را به آتش کشیدند
خانه چوبی مقبول بود
اعتبار رهگذران کهنه فانوس
جلوه نور بود
خفته شبهای که چشم
با آن داشت پیوند
حتی نوای دل انگیز
مرغ شبخوان ترس داشت
جیرجیرکها به موش کور
خبر آمدن جغد شوم را میداد
کلاغ ها به خواب ناز بودند
مترسکها فریاد میزد
اما ظلمت شب
در هلال ماه خنده سر میداد
نظر شما