به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ عصر امروز جلسه نقدوبررسی فیلم کوتاه «فیل سفید» به کارگردانی مهدی برجیان با حضور سیدجواد میرهاشمی مدیر انتشارات انجمن سینمای جوانان ایران در کوشک کتاب نمایشگاه کتاب ۱۴۰۳ تهران برگزار شد. در ابتدای این نشست میرهاشمی قسمتی از داستان کوتاه «تپههای فیل سفید» را برای حضار خواند سپس درمورد چگونگی اقتباس این داستان توسط مهدی برجیان پرسید.
برجیان در پاسخ توضیح داد: این داستان کوتاهترین داستان همینگوی است. این کار برای من هم خیلی سخت و هم خیلی جذاب بود. من مدتها بود میخواستم از داستان «پیرمرد و دریا» همینگوی اقتباس کنم. این داستان کوتاهترین داستان همینگوی است و چون از دغدغههایم میآمد توانستم آن را ایرانیزه کنم. دغدغه من این بود که سن خیلی از دوستانم از سن پدرومادر شدن درحال گذشتن است. من به دنبال این بودم که یک بستر مناسب که شعارزده نباشد و قصه همینگوی به داد من رسید.
وی درپاسخ به این پرسش که اقتباس این فیلم چقدر زمان برد، گفت: تبدیل قصه به فیلمنامه ۲ تا ۲ ماه و نیم زمان برد. بعد زمان ساخت رسید. من نمیخواستم مانند همینگوی که در ایستگاه قصه را روایت میکند کنار قطار قصه را بگویم چون بحث سیرو حرکت قطار بحث سیرعمر هم هست.
مهدی برجیان در ادامه افزود: داستان همینگوی داستان سادهایست که بین یک مرد و زن در کنار ریل قطار میگذرد و دختر خواستههایی از مرد دارد اما مرد انگار نمیشنود. فیلم با استعاره و تمثیل کار میکند. بحث خیالپردازی و روایتی که همینگوی در داستانش مطرح میکند، خواننده را به فضای تپهها میبرد. تبدیل این خیالپردازی به فیلم سخت بود.
وی درباره تضادی که در داستان وجود دارد توضیح داد: من از این موضوع که فیلمم شبیه به داستان شود فراری بودم. میخواستم داستان ایستای پر از سیال ذهن را طوری بسازم که مخاطب جذب آن شود. اینکه این داستان را چگونه سینما کنم مسأله بود. من به راهکاری رسیدم که ایستایی داستان همینگوی را بشکنم و آنرا در سیر و جریان قراردهم. برای همین از قطار که نشان حرکت است استفاده کردم و قصه را به داخل قطار بردم.
کارگردان فیلم «فیل سفید» درباره بازخورد فیلمش گفت: خیلیها که فیلم را دیدند قصه همینگوی را نخوانده بودند و بعد از دیدن فیلم به خواندن کتاب روآوردند.این فیلم در بخش سینما کتاب جشنواره فیلم کوتاه تهران به نمایش درآمد. خیلی از دوستان با دیدن فیلمهای این بخش به فیلمهای بخش اصلی کمتر توجه کرده و به بخش سینماکتاب هجوم آوردند. همه متوجه شدند این بخش چه بخش مهمی است.
وی درباره پیوند کتاب و سینما و اینکه مسئولین چهکاری برای بهتر شدن این پیوند و استقبال سینماگران از این پیوند میتوانند انجام دهند، عنوان کرد: یکی دوسالی است که این بخش مورد توجه قرار گرفته است. باید توسط مسئولین بودجه به این بخش تعلق بگیرد. در حال حاضر لیستی که مسئولین برای این بخش و اقتباس ارائه میدهند، فقط شامل داستانهای ایرانی است. بیشتر ما کتاب خواندن را با داستانهای ایرانی شروع نکردهایم. نباید هنرمند را محدود کرد باید صرفاً به ایرانیزه کردن داستان فکر کرد. مگر چندسال قبل که محسن قرایی از نمایشنامه «ملاقات با بانوی سالخورده» فیلم بیهمهچیز را ساخت فیلم بدی بود اما متأسفانه دیگر در سینمای ایران تکرار نشد. اگر این محدودیت برداشته شود حتماً کارهای خوب زیادی در این بخش توسط فیلمسازان انجام میشود. خود من اولین رمان ایرانی که خواندم رمان «همسایهها» اثر احمد محمود بود. وقتی میگوییم فقط از رمان و داستان ایرانی اقتباس شود کتاب که بستر محکم فیلمنامه نویسی و فیلمسازی است برای من محدود میشود.
مهدی برجیان در پاسخ به اینکه دوست دارد از رمان احمد محمود اقتباس کند، گفت: بله برای من باعث افتخار است. امیدوارم روزی چنین فرصتی برای من پیش بیاید. احمد محمود یکی از کسانی است که جریان زندگی را خیلی درست روایت میکند.
وی درباره زمانی که برای کتاب خواندن وقت میگذارد و جایگاه کتاب در زندگیاش گفت: من صبح که بیدار میشوم حدود هشت تا ده صفحه کتاب یا رمان میخوانم. مطالعه بخشی از زندگی من است. خواندن من را بالا میبرد. من کتاب میخوانم تا ببینم چه داستانی را میتوانم بسازم.
برجیان در ادامه افزود: کار جدیدم برداشتی از یک داستان واقعی است اما اقتباس نیست اما وقتی مینویسم، خواندن کتابها در داستان نویسی من تأثیر دارد. اگر کتاب نخوانم نمیتوانم بنویسم. نخواندن کتاب در نوشتن فیلمنامه من را محدود میکند.
وی درباره سیوپنجمین نمایشگاه کتاب ۱۴۰۳ تهران گفت: ذوق و شوق خرید کتاب، امسال هم وجود دارد. پارسال متأسفانه چند ناشر به نمایشگاه کتاب نیامده بودند اما امسال من دیدم، آنها هم آمدهاند که از این بابت خیلی خوشحال شدم. نمایشگاه مثل همیشه پویا است و استقبال خوبی از آن شده و امیدوارم این استقبال روزبهروز بیشتر شود.
مهدی برجیان از اولین حضورش در سال ۱۳۸۴ در نمایشگاه کتاب سخن گفت و افزود: اولین سال حضور من در نمایشگاه کتاب تهران به سالهای نوجوانیام برمیگردد. اولین کتابی هم که از نمایشگاه خریدم کتاب «شازده کوچولو» بود. در آن سال اصلاً برای خرید همین یک کتاب به نمایشگاه آمدم و بعد از خرید آن هم به خانه برگشتم.
وی درپایان اظهار امیدواری کرد و گفت: امیدوارم هنرمندان فیلمساز خودشان را وابسته به کتاب خواندن و اقتباس کنند. اگر بستر فیلمنامه از یک رمان یا داستان بیاید، مطمئناً این فیلم دیده میشود. حلقه مفقوده و پاشنه آشیل سینمای ایران همچنان و بی تردید فیلمنامه است.
نظر شما