سه‌شنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۵
تاریخ وصاف و ظفرنامه یزدی به برپایی جشن نوروز در دوران مغول و تیموریان اشاره کرده‌اند

ساسان طهماسبی، پژوهشگر تاریخ در یادداشتی نوروزی نوشت: نوروز در گذر زمان، در اغلب متون تاریخی بازتاب داشته است. قدیمی‌ترین گزارش‌ها مربوط به مورخان رومی است که از برگزاری نوروز در دوران ساسانیان سخن می‌گویند.

سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): ساسان طهماسبی، پژوهشگر تاریخ در یادداشتی نوروزی گفت: بر اساس افسانه‌های ایرانی، جمشید فرمان داد تا بهترین روز سال به‌عنوان عید ملی ایرانیان انتخاب شد و مشاورانش اولین روز بهار را پیشنهاد و نام نوروز را برایش برگزیدند:

به نوروز نو شاه گیتی فروز / بر آن تخت بنشست فیروز روز

به جمشید بر، گوهر افشاندند / مر آن روز را روز نو خواندند

علاوه بر آن در افسانه‌ها و اسطوره‌ها آمده است، نوروز در گذر زمان، در اغلب متون تاریخی بازتاب داشته است. قدیمی‌ترین گزارش‌ها مربوط به مورخان رومی است که از برگزاری نوروز در دوران ساسانیان سخن می‌گویند. یعقوبی (قرن سوم) می‌نویسد که نوروز اولین روز سال ایرانیان است؛ هنگامی‌که خورشید به برج حمل درآمده است و این روز عید بزرگ ایرانیان است. گزارش تاریخ بخارا (قرن سوم) نشان می‌دهد که نوروز مغان (روحانیون زرتشتی) پنج روز با نوروز کشاورزان فاصله داشت. بلعمی (قرن چهارم) از پیشینه نوروز و تبدیل‌شدن آن به یکی از سنت‌های مردم سخن می‌گوید.

ابن حوقل (قرن چهارم) از برگزاری جشن نوروز در اصفهان سخن می‌گوید: «کرینه بازاری دارد که مردم در نوروز به مدت هفت روز در آن گرد می‌آیند و به عیش و نوش و تفریح می‌پردازند و از انواع غذاها و آرایش‌ها بهره می‌برند چنانکه سبب اعجاب حاضران می‌شود…». تاریخ بیهقی (قرن پنجم) در مورد نوروز سال ۴۱۹ شمسی (۴۳۲ قمری) می‌نویسد: «امیر بجشن نوروز بنشست. و هدیه‌ها بسیار آورده بودند، و تکلِّف بسیار رفت. و شعر شنود از شعرا، که شادکام بود… و صِلت فرمود…». ابوریحان بیرونی (قرن پنجم) نوروز را باشکوه‌ترین عید ایرانیان می‌داند و به‌تفصیل در مورد رسوم نوروزی پادشاهان ساسانی سخن می‌گوید. مؤلف زَین‌الاخبار، (قرن پنجم) از پانزده جشن باستانی ایرانیان که نوروز مهم‌ترین آن‌ها بود، نام می‌برد.

امام محمد غزالی (قرن ششم) گزارش منحصربه‌فردی در مورد نوروز ارائه می‌دهد و مخالفت خود با برخی از آیین‌های نوروزی را ابراز می‌کند: «اما صورت حیوان حرام است و آنچه برای سده نوروز فروشند، چون سپر و شمشیر چوبین و بوق سفالین، این در نفس خود حرام نیست، و لیکن اظهار شعار گبران است که مخالف شرع است و از این جهت نشاید، بلکه افراط کردن در آراستن بازار به سبب نوروز و قطایف (شیرینی) بسیار کردن و تکلف‌های نو ساختن برای نوروز نشاید، بلکه نوروز و سده باید که مندرس شود و کسی نام آن نبرد. تا گروهی از سلف گفته‌اند که روزه باید داشت تا از آن طعام‌ها خورده نیاید و شب سده چراغ فرا نباید گرفت تا اصلاً آتش نبیند و محققان گفته‌اند، روزه داشتن این روز هم ذکر این روز بود و نشاید که نام این روز برند به‌هیچ‌وجه، بلکه با روزها، دیگر برابر باید داشت. و شب سده همچنین، چنان‌که از خود نام و نشان نماند».

تاریخ وصاف و ظفرنامه یزدی به برپایی جشن نوروز در دوران مغول و تیموریان اشاره می‌کنند. گزارش‌های منابع دوره صفوی در مورد نوروز بسیار مفصل‌تر از ادوار پیشین است و گزارش‌های هر سال خود را با نوروز آن سال و نام‌گذاری ترکی آن آغاز می‌کنند. برای نمونه، شاملو در مورد برگزاری جشن نوروز سال ۱۰۳۹ شمشی توسط شاه‌عباس دوم می‌نویسد: «خاقان صاحبقران در روز فیروز نوزدهم شهر رجب سنه مذکور، نوروز عشرت اندوز اودی ئیل را در عمارت موسوم به چهل‌ستون واقع در دارالسلطنه اصفهان گذرانید». ملک شاه حسین سیستانی در نوروز سال ۹۸۹ شمسی شاهد جشن نوروز در اصفهان بود: «در آن ایام جشن چراغان بود و باغ نقش‌جهان را مکرراً جشن و آئین فرمودند. چند روز در اصفهان جشن و سرور و چراغان بود و مدار بر سیر و عیش و عشرت بود…».

علاوه بر اشاره‌های کوتاه مورخان ایرانی، سفرنامه‌های اروپایی مملو از گزارش‌های ارزشمند در مورد مراسم نوروز است و در واقع، به یُمن وجود سیاحان اروپایی، دوره صفوی اولین دوره‌ای است که اطلاعات کافی در مورد چگونگی برگزاری مراسم نوروز در اختیار داریم. برخی از این سیاحان در مهمانی‌های نوروز شرکت داشتند. یکی از آن‌ها یوهان اشترویس بود که نوروز سال ۱۰۴۹ شمسی را در ایران تجربه کرد: «آن روز را با شلیک گلوله، بازی، جشن، مهمانی و موسیقی جشن گرفتند. این مراسم که با شلیک دو توپ بزرگ و چند شمخال، شروع می‌شود، در طول شب، با نواختن ترومپت، کورنت، فلوت و سایر سازهای بادی، ادامه دارد. پانزده طبل نیز به صدا درمی‌آید. خان و تمام نجبا و اهالی شهر به مدت چند روز، مهمانی برپا می‌کنند و فقط از مهمانی و دید و بازدید سخن می‌گویند».

جانس هنوی بازرگان انگلیسی نیز نوروز سال ۱۱۲۳ در ایران بود و چون بر اثر فشارهای مالیاتی نادرشاه، مردم ایران به ستوه آمده بودند، هنوی شاهد نوروزی اندوهگین بود: «… برای عرض ادب به خانه حاجی رفتم و برایش آرزوی شادی کردم. حاجی گفت: «هیهات! چگونه می‌توانیم انتظار شادی داشته باشیم؟ هر ساله پنج هزار کراون مالیات پرداخت می‌کنم، اما شاه اکنون پنج هزار کراون دیگر نیز به‌عنوان مدد خرج مطالبه کرده است. چطور خانواده‌ام را تأمین کنم؟ مطمئنم که تجارتم قادر به تأمین این هزینه‌ها نیست…».

میرزا محمدصادق موسوی اصفهانی مورخ دوره زندیه وقایع سال ۱۱۶۶ شمشی را این‌گونه آغاز می‌کند: «سال فرخنده فال پیچی ئیل خیریت دلیل مطابق سنه هزار و دویست و دو هجری..... روز پنج‌شنبه پانزدهم شهر جمادی‌الاخر ایام دی را بساط انبساط برچیده شد. سلطان خاوری از دارالملک حوت بعزم تسخیر دارالسلطنه حمل بر اشهب تیزگام گردون…فرمان داد».

جیمز بیلی فریزر در نوروز سال ۱۲۱۱ شمسی، در واپسین سال‌های حکومت فتحعلی شاه، در تهران شاهد نوروزی بی‌رمق بود: «سواره از بازار گذشتیم، به امید دیدن چیزهای تماشائی مجلل اما کمتر چیزی که شایسته دیدن باشد دیدیم. مختصر تزییناتی که به چشم می‌خورد عبارت بود از کاغذهای رنگی و زرورق و شیرینی‌هایی به شکل باغ و بیشه و کاخ … و خوانچه‌های شیرینی که روی آنها را با پارچه‌های زربفت و شال پوشانده بودند و طبق‌کش‌ها با آنها رژه می‌رفتند و مقداری هم تخم‌مرغ‌های رنگی و سیب‌های آب‌طلا کاری و پولک و نقره در دکان‌ها به معرض تماشا گذاشته بودند اما چیزی از جنب‌وجوش و این‌سو و آن‌سو رفتن مردم که در چنین مواقعی دیده می‌شود، دیده نمی‌شد. در واقع اضطراب عظیم مردم از وضع مزاجی شاه ظاهراً احساسی به وجود آورده بود که بر فضای آن روز غلبه داشت».

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها