چهارشنبه ۸ آذر ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۰
نگاهی به عملیات طریق‌القدس با مرور چند کتاب

هدف از اجرای عملیات طریق‌القدس که هشتم آذر ۱۳۶۰ آغاز شد، آزادسازی بستان بود، اما مصمم به قطع ارتباط نیروهای عراقی مستقر در خاک خودمان نیز بودیم و هدف دیگرمان هم این بود که تا هور پیشروی کنیم و با رسیدن به مرز، فشار بیشتری به دشمن متجاوز وارد بیاوریم.

سرویس فرهنگ مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): آزادسازی بُستان مهم‌ترین دغدغه شهید باقری شده بود. بر همه کارها، از شناسایی گرفته تا عملکرد نیروها نظارت می‌کرد و هرجا نیاز می‌دید، کار را خودش به دست می‌گرفت. در حین یکی از مأموریت‌های شناسایی تصادف کرد و به شدت آسیب دید. گویا سه شبانه‌روز بود که چشم روی هم نگذاشته بود و با همان حال، پشت فرمان نشست. سرش ضربه خورده بود و پزشکان از احتمال آسیب به مغز صحبت می‌کردند. او را به اهواز بردند و بستری‌اش کردند. شرایط جسمی‌اش، همه را نگران کرده بود و بسیاری از همرزمانش، وقوع بدترین اتفاق را ممکن می‌دیدند.

به روایت یکی از آنان، «در اهواز به ملاقاتش رفتیم. وضع بدی داشت و دایم خون بالا می‌آورد. با دکترش که صحبت کردیم، گفت وضعش چندان رضایت‌بخش نیست. دستش را گرفتم و با او صحبت کردم. یک چشمش کاملاً بسته بود. تا فهمید که کی هستم، چشم سالمش را باز کرد و پرسید مسأله پل سابله چه شد؟ تا کجا پیش رفتید؟ چه کار کردند؟ هر کسی او را می‌دید فکر می‌کرد که در حال مرگ است، اما او در آن حال، از وضعیت جنگ می‌پرسید. من عصبانی شدم و گفتم تو با این حالت چه کار به این کارها داری؟ با اصراری که کرد گفتم که مشکل پل سابله حل شده و از پیشرفت عملیات برایش توضیح دادم. پس از شنیدن این حرف‌ها، تا حدی راضی شد و آرام گرفت.»

شهید باقری، همه آبرو و اعتبارش را برای این عملیات به میدان آورده بود. در خاطرات شهید صیاد شیرازی هم به این نکته اشاره می‌شود. در کتاب «ناگفته‌های جنگ» کاری از احمد دهقان، از قول شهید صیاد شیرازی – که آن زمان فرمانده نیروی زمینی ارتش بود – می‌خوانیم که شماری از فرماندهان ارتش با طرح عملیات طریق‌القدس مخالف بودند و اجرای آن را پرهزینه و بی‌نتیجه می‌دیدند. بیشتر از همه، سرتیپ نیاکی مخالفتش را ابراز می‌کرد. «سرتیپ نیاکی مخالف جدی طرح عملیات بود و بحث‌ها به جدل تخصصی کشیده بود. حسن باقری گفت من و سرتیپ نیاکی می‌رویم و رمل‌ها و دیدگاه‌های مسلط بر دشمن را شناسایی می‌کنیم. اگر در این شناسایی او به اطمینان نرسید، عملیات را به تصویب نمی‌رسانیم.»

خلاصه که «فرماندهان ارتشی و سپاهی باهم به شناسایی رفتند و به نتایج خوبی هم رسیدند. فرمانده ارتشی می‌گفت مطمئنم پیروز می‌شویم. این برادران ما را جاهایی بردند که می‌توان بهترین و کارسازترین ضربات را به دشمن وارد کرد. فرمانده سپاهی هم می‌گفت به ارتشی اعتقاد پیدا کردم. می‌خواستیم به آن‌ها نشان دهیم شناسایی چقدر سخت و طاقت‌فرساست و آن‌ها نمی‌توانند پا به پای ما بیایند. ولی هرجا رفتیم آمدند.»

عملیات طریق‌القدس، روایت‌ها و کتاب‌ها

ما به پیروزی در این عملیات نیاز داشتیم، وگرنه برای بیرون راندن دشمن از خوزستان به مشکلات جدی مواجه می‌شدیم. هدف اعلامی برای اجرای عملیات طریق‌القدس، آزادسازی بستان بود، اما مصمم به قطع ارتباط نیروهای عراقی مستقر در خاک خودمان نیز بودیم و هدف دیگرمان هم این بود که تا هور پیشروی کنیم و با رسیدن به مرز، فشار بیشتری به دشمن متجاوز وارد بیاوریم. این اهداف، اهداف بزرگی بودند و قطعاً تحقق‌شان به آسانی ممکن نمی‌شد. از این‌رو، نبرد طریق‌القدس به نبردی تمام‌عیار با افت و خیز بسیار تبدیل شد و پیروزی ما جز با فداکاری حماسی رزمندگان و تدابیر هوشمندانه‌ای که در مراحل مختلف عملیات به کار می‌بستیم، به دست نیامد.

آنچه رسیدن به پیروزی را ممکن کرد، شناسایی دقیق مواضع دشمن و محل استقرار نیروهای متجاوز بود. در کتاب «دشت آزادگان در هشت سال دفاع مقدس» کاری از حمید طرفی، از قول یکی از نیروهای شناسایی می‌خوانیم: «بیست‌وچهار ساعته دشمن را زیر نظر داشتیم و هر بیست‌وچهار ساعت آخرین اخبارشان را به کسی که برای‌مان غذا می‌آورد می‌دادیم. حتی می‌دانستیم فرمانده تیپ دشمن هر صبح از هشت تا هشت‌ونیم بیرون سنگرش ورزش می‌کند. تعداد نخل‌ها، نفربرها، سنگرها، دیده‌بان‌ها، زمان تعویض پست، زمان تیراندازی و زمان توزیع غذای‌شان را هم می‌دانستیم.»

نگاهی به عملیات طریق‌القدس با مرور چند کتاب

پیروزی در نبرد طریق‌القدس، دشوار به دست آمد، اما پیروزی بزرگ و بسیار ارزشمندی بود. چنان بزرگ که به نوشته محمد درودیان در نخستین جلد از کتاب «سیری در جنگ ایران و عراق» روزنامه آمریکایی واشنگتن پست در این مورد نوشت: «عراق مخفیانه پیشنهاد کرده است که نیروهای خود را از ایران خارج ساخته و غرامت مالی نیز بپردازد، به شرط آنکه ایران حاضر به اعطای امتیازاتی از جمله لغو درخواست خود جهت تشکیل هیئتی به منظور تعیین مسئول شروع جنگ باشد.»

به جز کتاب «آزادسازی سرزمین‌های ایران؛ گام دوم: بستان» که شانزدهمین جلد از مجموعه کتاب‌های روزشمار جنگ ایران و عراق است و به مرور حوادث و اظهارنظرهای آن مقطع از جنگ تحمیلی اختصاص دارد و ضمن این مرور، به تفصیل به رویدادها و تحولات نبرد طریق‌القدس می‌پردازد، در دو کتاب دیگر نیز این نبرد پاییزی و پیروزمندانه موضوع محوری قرار می‌گیرد. کتاب نخست «نبرد طریق‌القدس» نام دارد و روی جلد دومی عنوان «تحلیل عملیات طریق‌القدس» به چشم می‌خورد. «نبرد طریق‌القدس» به قلم امیر رزاق‌زاده و غلامعلی رشید تألیف شده و «تحلیل عملیات طریق‌القدس» نیزی کاری از مسعود بختیاری و نصرت‌الله معین‌وزیری است. در این کتاب‌ها، شرایط جنگ تحمیلی در آن برهه و وضعیت ما و دشمن بررسی می‌شود و داشته‌ها و محدودیت‌های دو طرف درگیر نیز مورد تأمل قرار می‌گیرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها