مهمترین و هنرمندانهترین اتفاق در این مجموعه داستان کشف زاویه دید و ساختاری تازه برای روایت است. با وجود اینکه در نگاه ابتدایی داستان درباره موضوعی بازگو شده است که تقریبا تمام مخاطبان آن درباره آنچه در آن گذشته اطلاعات قابل توجهی دارند اما نویسنده با هنرمندی تمام توانسته درامی تازه را در دل این ماجرا خلق کند. او برای کشف و اجرایی کردن این اتفاق به سراغ کشف و خلق چهرههایی حاشیهای و نادیده مانده در بستر رمان کرده است و از زاویه دید آنها ماجرار را روایت کرده است.
وحید با شناخت کلیدواژههای مناسب و صحیح برای روایت از ماجرایی چون عاشورا و آنچه در دشت کربلا بر اصحاب امام حسین (ع) و او درامش را از زاویه دید افرادی به ظاهر کماهمیت در دل این رویداد روایت میکند اما همین افراد هستند که در نهایت نگاهی تازه به این واقعه را خلق میکنند و مخاطب را در پایان در بهت و حیرت فرو میبرند. شاید بتوان اوج این هنر را در روایت نخست این کتاب و از زبان یک تیمارکننده اسب دید؛ فردی که تمام زندگیاش را در کار تربیت و پرستاری از اسب گذرانده و به طمع به دست آوردن مزدی برای کابینکردن دختر دلخواهش که او را به خاطر شکست در یک مسابقه سوارکاری از دست داده است؛ پایش به لشکر عمرسعد باز میشود و در آنجا طمع به ذوالجناح میبندد اما در نهایت او را چیزی جز جنون حاصل نمیشود. جنونی که ناشی از آنچیزی است که در روز عاشورا از اسب و راکبش میبیند.
رضا وحید هریک از داستانهای این مجموعه را در قالب یک متن به هم پیوسته و بلند در چند بخش روایت کرده است. هرکدام از این داستانها از منظر زاویه دید و شخصیتپردازی دارای تغییرات و استراتژی خاص و منحصر به خود هستند و وحدت موضوع محوری مورد روایت است که آنها در قالب یک مجموعه گرد آورده است.
تنها همین کلمات
مجموعه داستان «تنها همین کلمات» مجموعهای از ۱۴ داستان کوتاه از نویسندگان جوان فعال در عرصه ادبیات داستانی ایران است. این مجموعه داستان در ۱۵۲ صفحه توسط نشر نیستان منتشر شده و در بازار کتاب موجود است.
داستانهای کوتاه این مجموعه به قلم فائزه حقشناس، مریم ولی، رضوان کفایتی، مریم رستمی، فاطمه آراسته، الهه شهبازی، مهین پایمزد، سید حمزه موسوی، زهراسادات موسوی، شکیبا خسروی، فاطمه عزیزی و مونا امیری نوشته شده است.
«تنها همین کلمات» در پرداختن به موضوع خود گاه به دل تاریخ سفر و یک اتفاق و یا نقل تاریخی در باره حادثه عاشورا را دستمایه خلق داستان و درام میکند و سعی میکند به پرداختی ویژه درباره این روایت دست پیدا کند و مخاطب خود را تحت تاثیر قرار دهد و گاه نیز در مختصات و جغرافیای معاصر به سراغ سوژههای داستانی خود میرود و از نوع رفتار و واکنش آنها در مواجه شدن با پدیده عاشورا و ماه محرم به سوی داستاننویسی رجعت میکند.
نکته قابل توجه در این مجموعه تلاش نویسندگان آن برای مضمونسازی و خلق موقعیت داستانی برای بازخوانی و رساندن مفهوم و مضمون به مخاطب است. این مضمونسازی گاهی به نقلهای تاریخی از موضوع نزدیک میشود و گاه بازسازی مفهومی یک موضوع را در عصر حاضر در بر میگیرد. تلاش نویسندگان این مجموعه در ساده و رواننویسی، کشف لحظات و نکات ظریف و در عین حال تکاندهنده و سوزناک از ماجرای عاشورا از این کتاب یک مجموعه بکر و متنوع به وجود آورده که میتوان آن را مدیحه و مرثیه داستانی نیز نامید.
در میان سطور داستانهای این مجموعه میتوان به پیوند عمیق میان چندین نسل از جامعه ایرانی با موضوع عاشورا و محرم و نیز تقریرها و برداشتهای متنوع جامعه ایرانی از یک موضوع خاص را ردیابی و با خوانش داستانهایی در این زمینه نگاهی نو و تازه در پرداخت آنها را کشف و بازخوانی کرد.
نظر شما