گلزار راغب با بهرهگیری از زاویهٔ دید چندوجهی و روایت هر فصل از جانب یکی از شخصیتها، همذاتپنداری خواننده را برمیانگیزد و او را در کشمکشهای میان جوانان انقلابی و سازمان کومله دخیل میکند. همین امر موجب میشود که روایت گلزار راغب از دلاوریهای هممیهنان کردزبان در غرب کشور، روایتی ملموس و تأثیرگذار محسوب شود.
بیشک پخش سریال پرمخاطب «سوران» در افزایش اقبال عمومی به این اثر از کیانوش گلزار راغب، بیاثر نبوده است. «سوران» به کارگردانی سروش محمّدزاده و تهیهکنندگی مجتبی فراورده، این شبها از شبکهٔ یک سیما روی آنتن میرود و داستان حماسهآفرینیهای مردمان خطّهٔ غربی میهنمان را در جریان حوادث خطیر دههٔ پنجاه شمسی به تصویر میکشد.
«سوران» اقتباسی آزاد از نوشتهٔ کیانوش گلزار راغب است که اگرچه درونمایهٔ اصلی کتاب را حفظ کرده، با ابتکارعمل بیشتری به شخصیتها پرداخته و روایت ارائه شده در آن، به مراتب خطّ سیر جذّابتری را به مخاطبان عرضه میکند. به علاوه، نقشآفرینی درخشان مهدی نصرتی، علیرضا جعفری، مریم کاظمی و زندهیاد حسام محمودی در کنار جلوههای فنّی و بصری موفّق، تصویر زندهای از حوادث آن ایّام را برای بینندگان تداعی میکند.
در کنار موفّقیّتهای «سوران» در جذب مخاطبین، شایسته است به سبک نوشتاری کتاب «عصرهای کریسکان» نیز بپردازیم. گلزار راغب با بهرهگیری از زاویهٔ دید چندوجهی و روایت هر فصل از جانب یکی از شخصیتها، همذاتپنداری خواننده را برمیانگیزد و او را در کشمکشهای میان جوانان انقلابی و سازمان کومله دخیل میکند. همین امر موجب میشود که روایت گلزار راغب از دلاوریهای هممیهنان کردزبان در غرب کشور، روایتی ملموس و تأثیرگذار محسوب شود.
با این حال، خطّ روایی داستان در «عصرهای کریسکان»، پویایی «سوران» را ندارد و خواننده در خلال خوانش آن، به چالش کشیده نمیشود. وقایع در «عصرهای کریسکان» به کندی پیش میروند و همین نکته باعث میشود که اثر گلزار راغب علیرغم درونمایهٔ قوی و بامحتوای آن، کمی حوصلهسربر جلوه کند. خوشبختانه این نقص در پردازش درست و حرفهای عبّاس ریاحی، نویسندهٔ «سوران»، برطرف شده و تا این قسمت از پخش سریال، مخاطبین را به خوبی با خود همراه کرده است.
باید منتظر بود و دید که قصّهٔ عشق سوران و شیان تا چه میزان میتواند در همراه نگاه داشتن بیننده با خود موفّق باشد و محمّدزاده چگونه انتظارات نوخوانندگان «عصرهای کریسکان» را پاسخ خواهد داد.
نظر شما