پنجشنبه ۲۲ تیر ۱۴۰۲ - ۰۹:۲۷
پیکر احمدرضا احمدی به خانه ابدی بدرقه شد

مراسم تشییع احمدرضا احمدی صبح پنجشنبه (۲۲ تیرماه) با حضور هنرمندان و شاعران در کتابخانه مرکزی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مراسم تشییع پیکر احمدرضا احمدی با حضور مسعود کیمیایی، فیلمساز و نویسنده و کارگردان، احمد پوری، نویسنده و ویراستار، هوشنگ کامکار، آهنگساز، علی میرزایی و جمعی از بازیگران، نویسندگان و شاعران کشور صبح پنجشنبه (۲۲ تیرماه) در کتابخانه مرکزی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد.
 
در ابتدای مراسم مسعود کیمیایی، درباره خصوصیات احمدرضا احمدی این‌گونه گفت: احمدرضا احمدی مانند همیشه دانا و پاکیزه بود. احمدرضا از هر آنچه که در زندگی بود، شعر می‌ساخت و از بیرون شعر نمی‌آورد. از آب، از آسمان، از انسان و... شعر می‌گفت. تمام وسایل شعرش، دورِ او بودند. درباره همان‌چیزهایی که می‌دید، شعر می‌سرود. با رفتن احمدرضا، قلب من رفت. از سیزده یا چهارده‌سالگی تا به امروز. چیزی نمی‌توانم بگویم باید صبر کنم که نوبت من هم برسد تا بتوانم بروم پیش او.
 
احمد پوری از درگذشت احمدرضا احمدی ابراز تأسف کرد و افزود: امروز دور هم گرد آمده‌ایم تا با احمدرضای عزیزمان خداحافظی کنیم؛ احمدرضایی که آهسته با نوک پا، از در هستی خارج شد و در مه فرو رفت. دیگر نمی‌شود گاه‌گاهی به او تلفن زد و چند دقیقه‌ای از این در و آن در گفت، به نکته‌های ظریفش خندید و گزارش پزشکی‌اش را گوش کرد که این‌بار گفتند چه کند و چه نکند. دیگر نمی‌شود شنید که می‌گوید این دو فرشته مدام دوروبرم هستند؛ ماهور و شهره را می‌گوید. دیگر نخواهد پرسید من چه کار می‌کنم! توصیه نخواهد کرد که چه ترجمه کنم و از که.
 
وی ادامه داد: آخر سر به رسم گفت‌وگوهای تلفنی، آماده در چنته، نکته‌ای شوخ و ظریف را آمیخته با واژه‌های غدقن تحویل دهد و تا قهقهه من را نشنیده، مکالمه را پایان نبخشد. امروز با کودکی ۸۳ساله خداحافظی می‌کنیم. کودکی که هرگز وارد آن بخش از دنیای بزرگسالان که پرزرق و فریب و مکر و دروغ است، نشد و معصومیت خود را در قالب اشعاری زلال، ساده و پُر از حس ریخت. با گل‌های تراس خانه‌اش سخن گفت و از میان انبوه پلشتی‌ها، روزنه‌ای گشود که از آن بهار آمده، بوی گل. احمدرضا شاعر نرم‌خویی‌ها و زیبایی‌ها بود، شاعر مهربانی‌ها و آرامش؛ ولی گاه در خلوت خود به مرگ نیز می‌اندیشید.
 
در ادامه این مراسم هوشنگ کامکار صحبت کرد و گفت: حدود ۴۵ سال است که با استاد احمدرضا احمدی آشنا بودم. با احمدی ارتباط نزدیکی داشتم. او به من و حتی به تمام کارهای موسیقی که من انجام دادم، کمک‌های بسیاری کرده و دائم پیگیر بود. او در بیشتر آثار من دِکلمه کرده است. دو سال پیش تصمیم گرفتم به همراه احمدرضا احمدی، روی اشعار فروغ فرخزاد، سی‌دی بنویسیم. با هم همکاری کردیم و حدود دو یا سه ماه پیش تمام شد.
 
وی افزود: اما تصمیم گرفتم پخش نشود. چند روز پیش با او تماس گرفتم و احمدرضا پیگیر سی‌دی شد و من هم گفتم کار آن تمام شده است، او گفت تا قبل از اینکه بمیرم، سی‌دی را برایم بفرست و من هم فرستادم. جسم برای همه انسان‌هاست و در آخر هم از بین می‌رود؛ اما این کارهای افراد خوب است که باقی می‌ماند.  
 
علی میرزایی در این مراسم گفت: یکی از استادان فرهیخته می‌گفت که «ثروت موجب قدرت است، علم موجب شهرت است، اخلاق موجب محبوبیت است؛ اما خدمت‌گذاری موجب ابدیت است.» ما امروز به اینجا آمدیم تا یکی از پیوستگان به ابدیت را بدرقه کنیم. احمدی یکی از جاودانه‌های فرهنگ و هنر معاصر ما است؛ او با سروده‌هایش، با نوشته‌هایش برای کودکان و نوجوانان و بزرگسالان، با نقاشی‌هایی که در سال‌های اخیر خلق کرد، به ابدیت دست یافته است. احمدرضا احمدی تمام کارهایی را که در حوزه موسیقی، در کانون انجام داد، تنها با همکاری یک نفر انجام داد و بزرگانی را وارد حوزه کانون کرد. او زندگی معمول خود را تماما کنار گذاشت و خدمت بزرگی به هنر موسیقی ایران کرد.
 
طبق قرار، پیکر این ادیب فقید برای تدفین به بهشت فاطمه(س) واقع در بزرگراه باکری شمال، خیابان سیمون بولیوار شرق و بعد خیابان سیمون بولیوار غرب، خیابان مرادآباد منتقل می‌شود.
 
یادآور می‌شود، اقامه نماز بر پیکر احمدرضا احمدی، در کنار درخت توت در ساعات ابتدایی صبح پنجشنبه قبل از انتقال پیکرش به مراسم وداع، در حیاط کتابخانه مرکزی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان برگزار شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها