محمود اکرامیفر در محفل شعرخوانی «درآیینه غدیر» ضمن قرائت شعر معروفش «یاعلی گفتیم و عشق آغاز شد» درباره انگیزه و چگونگی سرایش این شعر سخن گفت.
در بخشهایی از این برنامه محمود اکرامیفر سراینده قطعه «یا علی گفتیم و عشق آغاز شد» در خصوص تاریخ و نحوه سرایش این مصرع پرآوازه بیان کرد: این کار در اواخر دهه 60 که حدودا ۳۲ یا ۳۳ ساله بودم سروده شد و در ابتدای دهه 70 در قالب کتاب «دریا تشنه است» توسط انتشارات انصار در مشهد برای اولین بار منتشر شد. این کتاب در ۳۱۳ بیت در شرح رشادتها و ایثار و مظلومیت 14معصوم (ع) سروده شده بود که در ابیاتی از آن که به مولا علی(ع) اختصاص دارد، آمده است «آسمان رقصيد و بارانی شديم/ موج زد دريا و طوفانی شديم/ بغض چندين ساله ما باز شد/ يا علی گفتيم و عشق آغاز شد»
در ادامه تعدادی از اشعار قرائت شده در این محفل را با هم مرور میکنیم:
شعر سیدمسعود علویتبار
او جلوه تابناک رب ازلی است
آیینه ذات هستی لم یزلی است
از نور ولای ولی اله دانم
دل محو ولایت خداوند علی(ع) است
شعر فاطمه نانیزاد
آسمان غرق هیاهوست به کف دف دارد
این خبر شور به پا کرده، بزن! کف دارد
آن قدر بوسه به دستش به خدا شیرین است
که در این غلغله نوبت شدنش صف دارد
دشت هم در قدمش شعر مقفی شده است
آفتاب از هیجان نور مردف دارد
از همان لحظه که خم درپی خم رنگین شد
مستتر از همه دریاست، به لب کف دارد
«در بیابان طلب گرچه ز هر سو خطریست »
دل من در طلبش شوق مضاعف دارد
خم و میخانه اسیر لب و پیمانه او
هر سبو زمزمهای برسر هر رف دارد
بنوازید! بخوانید! زمان مستیست
این هیاهو همه هوهو همه دفدف دارد
شعر رباب کلامی
دفتر معجزهها منتظر امضا ماند
حرف از خلق تو شد، کعبه دهانش وا ماند
در ترازوی فلک نام تو را آوردند
بیسبب نیست که خورشید و قمر بالا ماند
به زبان تو سخن گفت مریدت، پس از آن
شهد یاحیدر او روی لب خرما ماند
کهکشان گرد و غبارِ پسِ نعلین تو بود
آن قدر اوج گرفتی که مسیحا جا ماند
جز شب قدر شبی وسعت پرواز تو نیست
قدر نشناختهام، قدر تو ناپیدا ماند
شعر علیرضا حکمتی
علی(ع) یاور، علی(ع) مثل برادر شد
علی(ع) آيينه آل پیمبر(س) شد
امیرالمؤمنین شد نام زیبایش
علی(ع) با لطف، با خوبی برابر شد
شروع دلبریها، دل سپردن ها
دوباره عشق ورزیدن میسر شد
جهان آمیزهای شد از گلاب و گل
گلستان شد، جهان باغ معطر شد
چه احوالی، چه احساسی، چه بارانی
چه چشمانی که از این حادثه تر شد
دهان از نام شیرینش به آب افتاد
علی(ع) شیرینی قند مکرر شد
دو دست مهربان تا آسمان رفت و
بلند از ماذنه؛ الله اکبر شد
خدا از هر پریشانی نگه دارد
دلی را که اسیر موی حیدر شد
شعر فاطمه ناظری
از باغ قدک، مشک وعبیرم بدهید
عیدانه زحضرت امیرم بدهید
من مست خم ولایت مولایم
یک جرعه زچشمه غدیرم بدهید
شعر هانیه احمدینژاد
شد غدیر و شهر از شور و شعف سرشار شد
لاجرم بغضی قدیمی بر دلم آوار شد
در غدیر خم اگر حرف پیمبر حکم بود
کربلا در سرگذشت خاندان او نبود
ای که در مَن ناصِرِ یَنصُرنِیَش گشتی اسیر
بردهای از یاد خود مَن کُنتُ مَولای غدیر؟
از غدیر خم شروع شد کربلا آگاه باش
دست دشمنهای ما شد برملا آگاه باش
پیروی از رهبری مخصوص آن مردم که نیست
حال و روز مملکت کم از غدیر خم که نیست
صاحب امر و ولی مسلمین صاحب زمان
شیعه میخواهد برای حکمرانی بر جهان
شیعه میخواهد که جانش را کند در دم نثار
شیعه میخواهد امام ما سلیمانیتبار
رهبری بالاست دستانش به دستان ولی
کانَ مَولایی فَهذا شد ولی سید علی
پس تو هم در خیل یاران خراسانی بمان
پشت رهبر را نکن خالی ، سلیمانی بمان
نظر شما