سه‌شنبه ۶ تیر ۱۴۰۲ - ۰۹:۲۷
نمای کلی از توسعه تفکر فمینیستی در یک کتاب

چهار مقاله‌ای که کتاب با آنها آغاز می‌شود نمای کلی از توسعه تفکر فمینیستی در بریتانیای کبیر و آمریکا را ارائه می‌دهند. اگرچه فمینیسم به‌طور مرسوم از آغاز موج اول در قرن نوزدهم تاریخ گذاری شده است، این مطالعه به عقب ترنگاه می‌کند تا نشان دهد که زنان مدت‌ها قبل از توسعه گفتمان رهایی، نظراتی را ابراز می‌کردند که ما آنها را «فمینیستی» می‌شناسیم.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، ساختار و محدوده کتاب «راهنمای راتلج بر فمینیسم و پسافمینیسم» از گنجاندن یک فرهنگ ساده با نوشتن مقالات در کنار فهرست تعاریف نام و اصطلاح فراتر می‌رود. بنابراین می‌توان زمینه‌های تحت پوشش این مجلد را با عمق و جزئیات بیشتری نسبت به معمول توضیح داد مقالات این کتاب بخش اول کتاب را تشکیل می‌دهند و با دو هدف در نظر گرفته و تنظیم شده‌اند.

اولاً، چهار مقاله‌ای که کتاب با آنها آغاز می‌شود وقتی با هم خوانده شوند، نمای کلی از توسعه تفکر فمینیستی در بریتانیای کبیر و آمریکا را ارائه می‌دهند. اگرچه فمینیسم به‌طور مرسوم از آغاز موج اول در قرن نوزدهم تاریخ گذاری شده است، این مطالعه به عقب ترنگاه می‌کند تا نشان دهد که زنان مدت‌ها قبل از توسعه گفتمان رهایی، نظراتی را ابراز می‌کردند که ما آنها را «فمینیستی» می‌شناسیم. مقاله‌ای در مورد فمینیسم اولیه پیش از مقاله‌های فمینیسم موج اول و فمینیسم موج دوم آمده که خوانندگان را با این دوره‌های مهم در شکل‌گیری فمینیسم که امروزه می‌شناسیم آشنا می‌کند. این بخش تاریخی با درج مقدمه‌ای بر بحث پسافمینیسم و شیوه‌های متنوعی که در آن به این شاخه اخیر جنبش فمینیستی توجه می‌شود، تکمیل می‌شود.

اگرچه مسیر دنبال شده در این بخش از کتاب زمان محور است از این جهت که در قرن هفدهم شروع می‌شود و در اواخر قرن بیستم به پایان می‌رسد خواننده نباید وسوسه شود تا نتیجه بگیرد که به هر مرحله از دستور کار فمینیسم می‌توان یک تاریخ اختصاص داد که به‌طور رسمی پایان پذیر است. مطمئناً اینطور است که هر جنبشی را می‌توان با مراجعه به برخی لحظات یا حرکات کلیدی تاریخی تعریف کرد.

برای مثال، انگیزه موج اول را می‌توان در پروژه روشنگری قرن هجدهم جستجو کرد، در حالی که ظهور موج دوم مدیون افزایش فعالیت‌های سیاسی و دانشجویی در سراسر اروپا و آمریکا در دهه ۱۹۶۰ است با این حال، هرگونه توجه به تاریخ جنبش فمینیستی باید به این نتیجه برسد که یک موج فمینیستی هرگز در مواجهه با موج بعدی که از آن پیروی می‌کند به طور کامل عقب نشینی نمی‌کند. بنابراین در دهه‌های اولیه قرن بیستم، تأکید بر رهایی اجتماعی و سیاسی که ماهیت فمینیسم موج اول بود، در کنار تمایلی برای تعریف هویت و گفتمان «زنانه انگیزه‌ای بود که قرار بود به دغدغه اصلی بخش‌های خاصی از فمینیسم موج دوم تبدیل شود.

به طور مشابه، اگرچه برخی از پسافمینیسم‌ها ادعایی غیر از این دارند صورت ادعا می‌کنند ، اما برنامه ها و نگرش‌های ناشی از موج دوم همچنان برای بسیاری از زنان نگران کننده است. در نتیجه بررسی که گاهی اوقات موج سوم فمینیسم نیز نامیده می‌شود.

ثانياً، مقالات بعدی تأثیر نظریه‌ها و اندیشه‌های برآمده از جنبش فمینیستی را در زمینه‌های مختلف فرهنگ مانند ادبیات، فلسفه، فیلم و دین مورد بررسی قرار می‌دهند. با توجه به این واقعیت که فمینیسم فقط یک پدیده اروپایی یا آمریکایی نیست، مقاله‌ای با عنوان فمینیسم و جهان در حال توسعه نیز ارائه شده است تا به خواننده ایده‌ای درباره اختلاف نظرها و امکانات رهایی بخش در ترجمه فمینیسم در زمینه غیر غربی داده شود. این مقالات با هم تأثیر فمینیسم متمرکز بر نظریات فرهنگی را تعریف ‌می‌کنند. حوزه‌های سیاسی و جامعه شناختی بحث فمینیسم به تفصیل مورد بررسی قرار نمی‌گیرد، زیرا در بیشتر موارد خارج از محدوده این انتشارات است. با این حال، هیچ نقطه انفصالی وجود ندارد و خواننده برخی اسامی و اصطلاحات مرتبط با جامعه شناسی و سیاست را در اینجا پیدا می‌کند که نشان دهنده نحوه پیوند حوزه‌های مختلف تفکر فمینیستی به شیوه‌های مولد است.

کتاب «راهنمای راتلج بر فمینیسم و پسافمینیسم» با ترجمه مریم نوری و ویراستاری سارا گمبل در 252صفحه و با قیمت 145 هزار تومان روانه بازار نشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها